سهیل
سهیل
خواندن ۱ دقیقه·۲ سال پیش

بیست و یک

دوشنبه همین هفته نوبت مشاور داشتم. ساعت ۶ رسیدم و چند دقیقه بعد رفتم داخل.

برای اولین بار بود که اینجا می‌آمدم. مشاور خودم که سال‌هاست پیش او می‌رفتم، آنقدر قیمت یک ساعت مشاوره‌اش را بالا برده که بعد از هر جلسه، تازه باید پیش یک تراپیست دیگر بروی که درد کارت بانکی‌ات را بلکه یک ذره کم کند!!

یک ساعت و ۱۵ دقیقه بدون توقف فقط حرف زدم.. هی آب خوردم و حرف زدم. گفتم: خسته‌ام.. ناامیدم.. شاید افسرده شده‌ام و خیلی خشم دارم.. مغزم دارد سوت می‌کشد.. خواب ندارم.. کلافه شدم.. حتی گاهی وقت‌ها همه‌شان با هم قاطی می‌شوند.

گفت همین الان که داری حرف می‌زنی هم می‌شود متوجه اینها شد. بیا و این هفته وقتی یکی از این حس‌ها سراغت آمد بنویس که دقیقا چه چیزهایی از توی مغزت رد می‌شود.

ساعت هفت و نیم از مطب آمدم بیرون و هدفون به گوش راه افتادم به سمت خانه.

شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید