ویرگول
ورودثبت نام
محمدمهدی یوسفی
محمدمهدی یوسفیمحمدمهدی هستم فارغ التحصیل کارشناسی رشته مهندسی شیمی و دانشجوی کارشناسی ارشد MBA. عاشق تجربه های جدید در حوزه کاریم و فعالیت های مرتبط . علاقه مند به تدریس چیزایی که بلدم و دوستدار کتاب
محمدمهدی یوسفی
محمدمهدی یوسفی
خواندن ۳ دقیقه·۳ سال پیش

انتهای مسیر دوره کارشناسی من و شروعی جدید

الان که اخرین امتحان دوره کارشناسیم تموم شد و ۹۸ درصد راه طی شده ،وقتی به کل دوره کارشناسیم نگاه میکنم میتونم دوره کارشناسی ام رو به قسمت‌های مختلفی تقسیم کنم،

آخرین قهوه در اخرین روز امتحان
آخرین قهوه در اخرین روز امتحان


مثلا یکسال اول دوره ناراحتی و پر غصه ای که همش دوست داشتم رشتمو عوض کنم و خودم نمیدونستم چرا میخوام این رشته رو ادامه بدم،نه اونقدر دوستش داشتم که ادامه بدم و نه اونقد بدم میومد که ولش کنم و درکل همه چیز با چیزای دیگه باهم دست به دست هم داده بودن که نا امید باشم.

بعد از اون از ترم سه همه چیز عوض شد و تصمیم گرفتم بخاطر یه گرایش خاص در رشته ام(مهندسی بیوتکنولوژی) که حس میکردم خیلی بهش علاقه دارم و واقعا هم دارم اما بازارکار مناسبی توی ایران نداره، اون رو تا مقطع دکتری ادامه بدم و از اون ترم تا اوایل ترم ۶ که مجازی بود جزو دسته ی خرخوان سانان محسوب میشدم و با وجود مجازی بودن دوره های دانشگاه ،در اون زمان که تقریبا هیچکی درس نمیخوند ما(ینی منو رفیقم) با بدبختی و همونطور که گفتم بدلیل مجازی بودن کلاسا بصورت خودخوان(self study) کتاب میخریدیم و میخوندیم و استاد ها هم سوالات درسی مونو توی تلگرام سین نمیکردن!

از ترم ۶ تا الان که ترم آخر هستم ، تصمیمم بر این شد که از بین علایق ام ، اونیو دنبال کنم که بیشترین بازدهی رو داره و حداقل خیالم از بابت اینده شغلی خودم تا حدودی راحت تر باشه و این باعث شد درسای دانشگاه رو کم اهمیت تر ببینم.

توی راه برگشت اینجا حس خیلی خوبی داشتم که آخرین امتحان هم دادم رفت
توی راه برگشت اینجا حس خیلی خوبی داشتم که آخرین امتحان هم دادم رفت


ادم همیشه ممکنه چندین و چند علاقه داشته باشه ، به قول کتاب (شغل مورد علاقه) نوشته ی آلن دوباتن، حداقل ده فیلد شغلی میتونه وجود داشته باشه که در حوزه علاقه های ما جا بگیره و ما بتونیم توش موفق باشیم. و خب از بین اینها باید اونی رو پیداکرد ،که بیشترین بازدهی و بهترین نتیجه رو میتونه داشته باشه ،البته این نظر منه.

اما اگه بخوام درمورد یکسال اول دانشگاه نظر بدم، اگه با علم و آگاهی امروزم برگردم به اون دوره ،حتما تغییر رشته میدادم و چیزی رو میخوندم که از دبیرستان انجامش میدادم مثلا همون مهندسی کامپیوتر ، یا مدیریت.

هرچند، الان هم از وضعیت فعلی راضی هستم و این جزئی از مسیر من بوده و باید طی میشد، تا خیلی چیزارو تجربه کنم و بفهمم و قدرشو بدونم و از نظر توسعه فردی به جاهای خوبی برسم که حالا ازش راضی ام.

توی تاپیک های قبلی خودم درمورد اینکه چرا مهندسی کامپیوتر نخوندم صحبت کرده بودم و هنوزم صحبت های اون موقع رو قبول دارم ،اما یک شرط بهش اضافه میکنم ،اونم اینه که اگه خواستی کامپیوتر بخونی و نخوندی بجاش چیزیو بخون که از دوست داشتنش مطمین باشی ، نه اینکه چیزی رو بخونی با این احتمال که بعدا علاقمند میشی چون واقعا تضمینی نیست که بشی.

و من هنوز نه اونقد بدم میاد از رشتم که ولش کنم و نه اونقد دوستش دارم که تا تهش برم و بترکونم! پس برای آینده و مقاطع بعدی، علائقمو دنبال میکنم و برای من یک مسئله مهم و حیاتی خواهد بود.


مهندسی کامپیوترآلن دوباتنتوسعه فردیمقطع کارشناسی
۴
۰
محمدمهدی یوسفی
محمدمهدی یوسفی
محمدمهدی هستم فارغ التحصیل کارشناسی رشته مهندسی شیمی و دانشجوی کارشناسی ارشد MBA. عاشق تجربه های جدید در حوزه کاریم و فعالیت های مرتبط . علاقه مند به تدریس چیزایی که بلدم و دوستدار کتاب
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید