مهمترین جنبهی حقوقی مطرح در رابطه با هـوش مصنوعی، جنبهی رعایت الزامات کپیرایت است.
بحثهای داغی در این باره در دنیا در جریان است و فعالان اصناف مختلف درگیر، در صدد هستند اهمیت بهروز شدن هرچه سریعترین قوانین کپیرایت برای تطبیق با هوش مصنوعی را بشناسانند.
برای شروع شناسایی بحث «ارتباط هوش مصنوعی با حقوق کپیرایت» تعدادی از کلیدیترین مسائل و سوالات را بصورت تیتروار و در حد طرح مساله در این مطلب آوردهام. پس از مطالعه این مطلب آشنایی مقدماتی با بحث کپیرایت در هوش مصنوعی پیدا میکنید و میتوانید درکی کلی از اینکه همه این دعواها سر چیست به دست آورید.
همچنین در آخر مطلب، یک نمونه تناقض عجیب آوردهام که نشان میدهد قوانین کپیرایت ـــ حتی در بهروزترین نظامهای حقوقی دنیا ـــ چطور از سرعت سرسامآور تغییرات در تکنولوژی عقب ماندهاند و لزوم بهروزشدن سریع قوانین دنیا را نشان میدهد.
آیا ایران میتواند نظام همالآن عقبافتادهی کپیرایتش را به این مسابقه دیوانهوار برساند؟ ـــانشاءاله که بتواند!

مهمترین جنبهی حقوقی مطرح در رابطه با هـوش مصنوعی، جنبهی رعایت الزامات کپیرایت است. سایر مسائل حقوقی در این حوزه کمتر از مسائل کپیرایت چالشبرانگیزبوده و گاه جنبه اخلاقی و فلسفی آنها غلبه داشته است.
اما الزامات حقوق کپیرایت از نوعی اند که امکانات تازه فراهم شدهی هـوش مصنوعی در مقابل آنها صف کشیده و به نبرد میطلبد.
بحثها چنان جدید و چالشبرانگیزند که به نظر می رسد اگر هرچه زودتر راههای متعادلکنندهی وضعیت اندیشیده نشوند به هرج و مرج در بازار مشاغل خلاقانه بیانجامد.
در این نوشته صرفاً به طرح مهمترینِ این مسائل بدون آنکه پاسخ آنها را مطرح کنم، به صورت تیتروار میپردازم.
علت عدم طرح پاسخها اینست که در خود جوامع پیشتاز در هـوش مصنوعی این مباحث جدیدند و در حال طرح و بررسی؛ و البته همه توصیهها بر یک نکته واحد اتفاق نظر دارند: اینکه نظام قوانین کپیرایت میبایست هرچه زودتر بهروز شود تا با نیازهای ایجاد شده به دلیل گسترش فناوریهای هـوش مصنوعی تطبیق پیدا کنند. از طرفی راهحلها مختص نظامهای مربوطه در همان کشورهاست و در ایران کاربرد ندارد. در واقع عقبماندگی شدید قوانین کپیرایت ایران به این معناست که مطلقاً حرفی در اینباره برای گفتن نداریم. حتی راهحلها و پاسخهای نصفه و نیمه ی آن نظامها برای ما قابلیت طرح ندارد. لذا تنها به طرح تیتروار مطالب برای آشنایی خوانندگان با آنچه در دنیا میگذرد، بسنده کردم.
در درک رابطه ی هـوش مصنوعی و کپیرایت مهمترین نکته آنست که بدانیم این مدلها از روی مجموعه های داده (data sets) آموزش داده میشوند. هـوش مصنوعی سپس در مرحلهی پس از آموزش، به خلق اطلاعات جدید درقالب های مختلف (مقاله، عکس، موسیقی...) میپردازد.
اول اینکه: آیا هنرمندان در مورد اینکه اجازهی استفاده از آثارشان را برای آموزش هـوش مصنوعی بدهند یا خیر، حق انتخاب دارند یا نه؟
قوانین قابلتوجهی که در همین یکی دو ساله از ظهور جدی هـوش مصنوعی تصویب شدهاند، این حق انتخاب را برای هنرمندان و خالقان آثار قائل شدهاند؛ از جمله است مقررات کلی حفاظت از دادهها GDPR اتحادیه اروپا و قانون حفظ حریم خصوصی مصرفکنندگان CCPA کالیفرنیا.
دوم اینکه: آیا از دکترین حقوق آمریکا موسوم به «استفاده منصفانه» میتوان برای استفاده از آثار هنرمندان برای آموزش هـوش مصنوعی بهره برد؟ هر یک از دو جواب آری یا خیر در میان حقوقدانان آمریکایی طرفدارانی و توجیهات قابلتوجهی دارد. (بدیهی است که استفاده از این دکترین در سایر کشورها مناسبت ندارد و یک قاعده و دکترین مخصوص حقوق آمریکاست. این دکترین البته در سایر کشورها در قالب سایر اشکال «استثنائات بر کپیرایت» میتواند قابل ردگیری باشد.)
آیا مطالب تولیدی هـوش مصنوعی از حمایت کپیرایت برخوردار است؟ اگر آری، دارندهی کپیرایت کیست؟
اینجا از یک طرف نظر گروه رادیکال را داریم که میگویند خود هـوش مصنوعی دارندهی کپیرایت است.
این نظر چندان قابلقبول نیست و طرفداران زیادی ندارد زیرا خلق اثر هنری برخاسته از ویژگیهای انسانی است. بحثهای فلسفی و عمیقتری در اینباره وجود دارد که فرصت طرح آن در اینجا نیست.
از طرف دیگر، اگر قائل باشیم دارندهی کپیرایت میبایست شخص طبیعی باشد، سه دسته افراد در این رابطه مطرح میشوند:
۱- طراحان هـوش مصنوعی، ۲- کسانی که اطلاعاتی را که از آن در آموزش هـوش مصنوعی استفاده شده، فراهم آوردهاند، و ۳- کاربران سامانه یعنی کسانی که «پرامپت»ها را وارد میکنند.
این تناقض را که بطور خاص و ملموس در کاربرد هـوش مصنوعی در صنعت موسیقی رخ داده است، وقتی بهتر میفهمیم که دو مرحلهی تولید و توزیع موسیقی از طریق هـوش مصنوعی را از هم متمایز کنیم.
این وضعیت، برخاسته از به کارگیری تکنولوژی بسیار جدید در زمینهی حقوقیای است که هنوز پابهپای تکنولوژی نتوانسته خود را بهروز کند و در خلأ پیش آمده رخ داده است. در واقع مقررات قانونی مناسب دنیای بدون هوش مصنوعی طراحی و چیده شده و ظهور این تکنولوژی خلأ قانونی را به صورت پدیدار شدن چنین تناقض بیدادگرانهای نشان میدهد.
البته که پویایی فضای اجتماعی و نظامهای حقوقی جوامع پیشتاز در هـوش مصنوعی هم الآن هم دست به کارِ بررسیهای حقوقی و تکنولوژیک توامان شده و بحثها در این زمینه بسیار داغ است و احتمالاً در زمانی نه چندان دور به وضع قوانین بهروز و متعادلکننده بیانجامد.
(آه حسرت منِ ایرانی با لحاظ قوانین قدیمی و رویکرد عقبافتادهی نظام حقوقی کشورم!)
حالا این تناقض چیست؟
میدانیم شرکتهای طراح هـوش مصنوعی در مرحلهی اول که آموزش هـوش مصنوعی است از مجموعهدادههای بسیار بزرگ استفاده میکنند. آنها در واقع این کار را بدون آنکه هزینهای بابت کسب اجازه از صاحبان آثار بپردازند و یا اصولاً امکان انصراف هنرمندان از شرکت دادن آثارشان در این آموزش فراهم شود، انجام میدهند. دیده شده که این شرکتها از دکترین استفادهی منصفانه هم برای استفادهی رایگان از این مجموعه های داده بهره بردهاند آن هم برای استفادهای که در مرحله بعد، بهرهی مستقیم اقتصادی و تجاری برای آنها به ارمغان میآورد.
سپس:
در مرحلهی بعد کاربران از هـوش مصنوعی آموزش دیده ـــ رایگان یا غیررایگان ـــ استفاده میکنند و مثلاً آهنگی میسازند که بر اساس سبک فلان خوانندهی شناختهشده است.
اتفاقی که میافتد ـــ تاکنون چندین مورد واقعی از این نوع رخ داده ـــ پلتفورمهایی همچون یوتیوب که خود از منابع آموزش مدلهای هـوش مصنوعی است، در این مرحله، از انتشار اثری که با استفاده از هـوش مصنوعی خلق شده خودداری میکنند و چنان محتوایی را به دلیل احتمال نقض کپیرایت از روی پلتفورم حذف میکنند!
گویی در مرحلهی استفاده بردن از آثار دیگران، حقی نقض نمیشود؛ اما به مرحله استفاده رساندن به کاربران (که در هوش مصنوعی خاص خلق آثار موسیقی، این کاربران معمولاً خودشان فعالان صنعت موسیقی هستند) که میرسد، رعایت کپیرایت لازم میکند که فعالیت آنها متوقف شود!
***
تطبیق تکنولوژی هـوش مصنوعی با الزامات و قوانین کپیرایت موضوع «داغ» روز است که به شدت در حال طرح و بررسی در جنبههای مختلف حقوقی، فلسفی و تکنولوژیک است. این بحثها و بررسیها پابهپای گسترش این فناوری و همهگیرشدن استفاده از آن در مشاغل و زندگی روزمره در حال پیشرفت است.
این بحثها متاسفانه در ایران به دلیل نبود قوانین بهروز کپیرایت مطرح و شناخته نمیشوند.
البته نبود این قوانین به معنای آسانتر بودن پیشرفت این تکنولوژی در ایران نیست(!!) بلکه برعکس ـــ چنانکه تاکنون هم دیدهایم ـــ کاملاً به معنی عقب افتادن کشور در این حوزه است که مسولان ما فکر کردهاند با صرف راهانداختن دستگاه اداری مرتبط در دولت یا تولید چند برنامه تلویزیونی پیش و پا افتاده میتوانند موتور آن را روشن کنند!
به نظر میرسد برای جلوگیری از عقبماندگی بیشتر و حتی تشویق پویایی تکنولوژی کشور در صنعت هـوش مصنوعی، به اقدام جدی و فوری برای به روز کردن قوانین کپیرایت در ایران نیاز داشته باشیم.
منابع:
1. AI created a song mimicking the work of Drake and The Weeknd. What does that mean for copyright law?
2. AI can make up songs now, but who owns the copyright? The answer is complicated
3. AI & Copyright: A Case Study of the Music Industry