منبع: مجله الکترونیکی اوسان
یودیت هرمان متولد ۱۹۷۰ در برلین است. او در رشته روزنامهنگاری تحصیل کرده است و شیفته داستان کوتاه است. نخستین کتابش در سال ۱۹۹۸ منتشر شد و منتقدان آلمانی آن را «صدایی تازه در ادبیات آلمان» نامیدند. نخستین داستانی که از یودیت هرمان به فارسی ترجمه و منتشر شد به سال ۱۳۸۵ بازمیگردد. محمود حسینیزاد که یودیت هرمان را با این داستان به مخاطبان فارسی شناساند مجموعهای با عنوان «گذران روز» منتشر کرد که دربرگیرندهی داستانهایی از نویسندگان آلمانیزبان معاصر بود. پس از آن «این سوی رودخانهی ادر» از او با ترجمهی محمود حسینیزاد به فارسی منتشر شد که در برگیرندهی داستانهایی از دو مجموعهی یودیت هرمان بود. این کتاب در واقع منتخبی از دو مجموعه داستان خانهی تابستانی و هیچ جز ارواح بود.
حسینیزاد همچنین سال ۱۳۸۸ داستان بلند «آلیس» از این نویسنده را به فارسی ترجمه کرد که با استقبال فراوانی در ایران مواجه شد و در جایزهی روزی روزگاری نیز مورد توجه قرار گرفت.
رمان «اول عاشقی» اثر بعدی یودیت هرمان بود که به فارسی ترجمه و منتشر شد. پس از آن مجموعه داستان دیگری از او با عنوان «لتی پارک» در ایران منتشر شد.
این سوی رودخانه ادر مجموعه داستانی از یودیت هرمان، نویسندهای آلمانی است که شیوهی نوینی از داستانگویی در ادبیات آلمانی را برگزیده است. یودیت هرمان در این مجموعه، با داستانهای «هیچ جز ارواح»، «این سوی رودخانه ادر»، «مرجانهای سرخ»، «دوربین» و «پایانِ چیزی»، به آدمهایی گسسته از گذشته و سرگشته میان هجمهی عظیمی از نشانههای مدرنیته و ماشینیسم، ناتوان از بازگشتن به دلبستگیها و روابط گذشته میپردازد. آدمهای داستانهای یودیت هرمان بهدنبال عشق و برقراری روابط و درک یکدیگرند، هر چند که در این تلاش چندان هم موفق نباشند. یودیت هرمان جهان پیچیده انسانها را مبنا قرار میدهد تا قصه آدهایی را بگوید که اگر چه به عشق و دلبستگی نیاز دارند، اما چنان در تمام قواعد زندگی مدرن حل شدهاند که گویا دیگر راه برونرفتی برای آنها وجود ندارد. قهرمانان این مجموعه داستان، در میان ناامیدی دست و پا میزنند، اما به جهان درون خودشان وفادار میمانند یا شاید چارهای جر این ندارند.
روایتهای یودیت هرمان روایتهایی ساده از برشی از زندگی قهرمانانی است که مشخصه بارزی برای طبقه اجتماعی یا سن و سال آنان وجود ندارد، اما آنان در یک چیز مشترکاند و آن، تنهایی و ناامیدی و دست و پازدن برای تغییر این شرایط است.
یودیت هرمان به چرایی نمیپردازد، داستانهای پیچیدهای انتخاب نمیکند، بهدنبال ماجراهای شگفتانگیزی نیست، بلکه زندگی ما را به تصویر میکشد؛ یک روزمره که مصداقی جهانی دارد. مردمانی که گویا دیگر برایشان تفاوتی ندارد که چطور ادامه دهند و چطور زندگیشان به پایان برسد، آنها با حسرتی پنهان و سرخورده، تنهایی را انتخاب میکنند، گویی که توانایی تغییر شرایط را در خود نمیبینند. قهرمانان داستانهای این مجموعه داستان، فرصتهایشان را از دست رفته است، هم در زندگی و هم در عشق. آدمهایی که مداوم در حال تردید هستند و شهامت انتخاب ندارند، غر نمیزنند، روال طبیعی زندگی را پیش میروند اما توأم با حسرتی نهفته در درون. آدمهایی که در جهان-وطنی، دست آخر هیچ چیز ندارند، بهویژه یکدیگر را.
روایت، زبان و نگاه یودیت هرمان خونسرد است، اما بهروشنی میتوان دریافت که تنهایی انسان مدرن دغدغه اصلی در این مجموعه داستان است.
نویسنده: افسانه فرقدانی