
کافیه ده دقیقه تو پیج های میم یا بلاگری بگردین تا متوجه بشین که مدیا چطور داره محصول های برندسازی خودش رو به عنوان درمان هر مشکلمون،بی ربط و بی جهت بهمون میفروشه!
مثال ساده ی این ترندسازی و تبلیغات :ترند کافه رفتن
مرحله 1:فضاسازی
ایجاد لیست علاقمندی های مخاطب:
موزیک lo-fi،لیوان قهوه،لاکای خوش رنگ،ساعت گرون،نور خوب برای عکس گرفتن و پست کردن.
پس ما کافه هارو تبدیل میکنیم به پکیج کاملی از این علاقمندی ها
(درنظر بگیرین حالا برای حضور پیدا کردن در کافه،رنگ های لاک ناخن،طراحی جدید ساعت،لباس و پست گذاشتن رو هم با ایجاد ترند های جدید عرضه میکنیم!)
مرحله 2: پیدا کردن دغدغه های مخاطب هدف
وقتی مخاطب هدفمون سنین 18-30 سال باشن،تبعا دغدغه هایی مثل بحران هویت،پیدا کردن احساس ارزشمندی،فرار از تنهایی،تلاش برای متفاوت بودن،نیاز به حس تعلق و...مغزشون رو تهدید میکنه
مرحله 3:بافتن دغدغه های مخاطب به هدف نهایی
این مرحله ی آموزشه! اینجا ما به مخاطبمون یاد میدیم که برای ایجاد هر حس باید چیکار کنه!(که برای ما هم مطلوب باشه!)
میم هایی با عنوان "عشق و حال هزینه داره!" میسازیم ویه طرز فکر رو شکل میدیم که برای خوش گذرونی باید خرج کرد.
میخوای نگاهت کنن = لباس برند بپوش برو کافه
میخوای حالت خوب شه =برو یه قهوه بخور
میخوای منحصر به فرد باشی =ایونت های فانتزی برو و گرون ترین قهوه ی تک خاستگاه کافه شون رو سفارش بده
میخوای خودمراقبتی(self-care)یاد بگیری = تنهایی برو کافه+ برای خودت قهوه و شیرینی گرون بخر
یه نقشه ی نسل کشی روانی مدرن با یه لبخند مصنوعی روی صورتش!!!
جمع بندی:
ترند های مدیا جذاب و دوست داشتنی هستن و از همه مهم تر مارو به همسن هامون نزدیک تر میکنن،هیچکدوم از این تبلیغات مضر نخواهند بود تا وقتی که متوجه ایم با حضورشون داره چه اتفاقی برای مغز و زندگی مون میوفته!
-عصیانگر