سلام به بچه های دوست داشتنی ویرگول یعنی حال میکنم حالتون خوبه اگه لطف کنید اون تکه حال خوبتون با منم تقسیم کنید اون تیکه خاش خاشیشو بی زحمت
نیمباز جزوقدیمی ترین شایدم اولین مسنجر موبایلی بود که مردم استفاده میکردند حالا اینا مهم نیست یعنی منظورم این پست اموزشی نیست.
مثلا وقتی وارد گروهی میشدیم اصلا نگم براتون حس میکردیم مثلا بیس سی نفر بهت زول زدن یعنی واقعا همچین حسی داشتیم.
یعنی باورتون بشه یانه من وقتی حرف میزدم با ترس و خجالت تایپ میکردم.بعد تایپ کردنمون انگار مثلا دوره ی خارزمشاهیانه. یه چیز دیگه مخ زدن! یعنی مخ زدن قیامت بود!!!!! اون موقع میدونید چی میگفتیم؟
خانوم میتونم اد شما رو داشته باشم(یعنی اد میشد که بتونم خصوصی پیام بدم)
فک کن بعد دوسه ماه چت تازه مثلا رومون یکم باز میشد مثلا میگفتیم به هم
خاک تو سرت، بیشعور و این چیزا... هههه
بعد یه مشکلی که داشت گروه های نمیباز یهو از گروه پرت میشدی بیرون به خاطر نت ضعیف اون موقع میگفتیم دیس شدم یه همون دیسکانکت (اینترنتمون 2g) بود . (:
بعد حالا بگرد گروهو پیدا کن
اسمش و باید سرچ میکردی اگه یادت میرفت اسمش چی بود دیگه جای نبود مثل هیستوری که بتونی از اونجا دوباره پیدا کنی
ولی الان مثلا تلگرام واتس اپ اینا واقعا چی بگم اصن چی میشه گف درموردشون
وبلاگ نویسی چقد حال میداد یهو یاد اونم افتادم (((((:
ویرگول هم همون حس و حال وبلاگ نویسی قدیم و میده
فکر می کنم وبلاگ بسیار ارزشمندتر و عمیقتر و ماندگارتر از تلگرام است. تلگرام گاهی هرزه نگاری هاست و گاهی محلی برای مباحث کم مایه و البته گاهی هم دنیایی برای آموختن و تبادل منطقی افکار...
دنیای وبلاگی زمانی دنیای قشنگی بود ; دوست دارم فرصتی برای نوشتن در ویرگول داشته باشم و آرزو دارم وبلاگ نویسی هم بتواند مخاطبان خود را بازیابی نماید...
با احترام نیک ازما (: