پدرام باقرنژاد
پدرام باقرنژاد
خواندن ۳ دقیقه·۲ سال پیش

پدرام باقرنژاد روزنامه نگار:دیالوگ تا مونولوگ

در اين يادداشت سعي مي شود به قدر توان به تحليل مفهوم ديالوگ (گفت وگو) و مونولوگ (تك صدايي) و جايگاه اين دو در فرهنگ ها پرداخته شود. ديالوگ (Dialogue )كلمه اي فرانسوي، از ريشه يوناني و به معني گفت وگو يا گفت وشنود و فرآيندي دو يا چندجانبه تعريف شده و نقطه مقابل سخنراني است. از سوي ديگر در فرهنگ لاتين (Monolog )نقطه مقابل ديالوگ است ً گفتن و گفتن بدون شنيدن را در كه صرفا بر مي گيرد.

پدرام باقرنژاد روزنامه نگار:دیالوگ تا مونولوگ
پدرام باقرنژاد روزنامه نگار:دیالوگ تا مونولوگ


گفتن و شنيدن به مفهوم اهميت دادن به نظر ديگران و شنيدن صداهاي متفاوت شيوه «چند صدايي» است، گفتمان چند صدايي مي تواند همسو يا در تقابل با يكديگر باشد. در دنياي مدرن چند صدايي شاخص جامعه اي آزاد، عدالت محور و نقد پذير است. در مقابل گفتن و نشنيدن (تك صدايي) معرف جامعه اي است كه فاقد بلوغ كافي براي شنيدن صداها، عقايد، نقطه نظرهاي ديگران و عدم تحمل نظرات مخالف است. اين گفتمان چون از منطق لازم و عدله كافي براي جلب اقناع عمومي بي بهره است، بنابراين در چنين جوامعي فقط يك صدا به گوش مي رسد آن هم صداي تك صدايي است كه اغلب مناسب ترين صدا نيست. ً در جوامع سنتي گفتمان تك صدايي غالبا حاكم بوده و به شكل فرهنگ غالب در اين جوامع باقي مانده و فرهنگ پدر سالارانه و نگاه از بالا به پايين، طايفه و... جايي براي گفت وگوي متقابل و متضاد باقي نگذاشته است. در اين جوامع تك صدايي به صورت يك جانبه تعيين كننده مناسبت ها است. در جوامع سنتي باورهاي ذهني از دوران كودكي به صورت تك صدايي شكل مي گيرد و افراد در كودكي مي آموزند كه فقط صداي بزرگ تر بايد شنيده شود، سپس صداي معلم، بعد صداي استاد، رئيس، حاكم و... اما كودك كه بزرگ مي شود؛ رفته رفته درك مي كند كه اين فرهنگ ماندگار نيست و تنها صدا است كه مي ماند. در اين جوامع تلاش مي شود كه شهروند گوش شنوا داشته باشد «تو را دو گوش داده اند و يك زبان يعني دو بشنوي و يك بگويي» و چنين مي آموزند كه شنونده دانا زبان نمي گشايد. جوامع مبتلا به تك صدايي نه تنها مجاز به گفتن و واكنش متقابل نيستند؛ بلكه مجاز به شنيدن ساير صداها نيز نخواهند بود. هر صدايي كه باعث ايجاد روح تحقيق و تعمق باشد چون جامعه حقيقت طلب را به سمت حقيقت جويي و روشن بيني هدايت مي كند امري خلاف تلقي مي شود. چون در اين جوامع تلاش مي شود گفتمان تك صدايي حفظ شود، لاجرم شنيدن صداهاي ديگر غيرقانوني تلقي مي گردد. به زعم اين قلم مونولوگ (تك صدايي) در ذات خود ديالوگ (چند صدايي) دارد. زيرا گويش متكلم وحده و شنيدن از سر اجبار مخاطب تك صدايي، با سكوت و صبر در انديشه خاموش خود پاسخ مي دهد و به تك صدايي با سكوت اعتراض مي كند يا انتظار مي كشد تا روزي كسي صداي بي صدايش را بشنود. چگونه مي توانيم دچار تك صدايي نشويم؟ گاهي بد نيست در عملكرد خود و جامعه متمركز شويم و ببينيم در كجاي اين تعاريف قرار گرفته ايم؟ آيا مخاطب و صداهاي متفاوت و گاه متضاد در جامعه فرصت ظهور و بيان پيدا مي كنند؟ آيا به صاحبان خرد عادلانه فرصت بيان متقابل داده مي شود؟ آيا ملت ما، رسانه ها و نشريات اين سرزمين مجازند آزادانه صداي مردم را منعكس كنند؟ بايد دريابيم كه در عصر ارتباطات و تعاملات جهاني، چه در عرصه داخلي و چه در روابط بين الملل با شعار گفت وگو (ديالوگ) دچار عملكرد تك صدايي (مونولوگ) نشويم تا در عرصه داخلي و بين المللي منافع ملي را تقويت كنيم

منافع ملی
پدرام باقـــرنژاد - روزنامــه نگار- کارشناس ارشــد مدیــریت اجــرایی -مدیــرارشد فــرهنگی ، رسانــه ای ...
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید