امروز جهان با نگاهی متفاوت به ایران و ایرانی می نگرد. نگاهی توام با احترام . نگاهی که حرف جدیدی دارد. نگاهی که می گوید ایرانی قطعا قابل احترام است. احترامی که از عمق وجودشان بر می خیزد ، برای اراده ملتی که در مقابل ظلم و ستم با اقتدار ایستاده است و برای دفاع مشروع از حقوق حقه خود ، از هیچ زورگویی نمی ترسد. زنان ودختران ، مردان و پسرانی که فریاد می زنند و حقوقشان را مطالبه می کنند.این همه شجاعت جهان را متحیر کرده است.
ملتی که از تو نمی هراسد ، از تو که با پول مردم ، زندگی می کنی و نان سفره خانواده ات را تامین می کنی و بر مردم می تازی . چوب و چماق میکشی ، اسلحه خود را به روی زن و مرد و نوجوان و جوان و پیر نشانه می روی ، بدون آنکه لحظه ای درنگ کنی و اندکی بیاندیشی که سلاحت را ، رو به چه کسانی نشانه رفته ای !
چقدر فرصت برای درک این حقیقت لازم است که متوجه شوی ، حق کدام است و باطل کدام؟ سلاحت را زمین بگذار و ابتدا بیاندیش. سلاحت را بروی ملتت نشانه رفته ای . ملتی که دشمن تو نیست و حقش را طلب می کند.
سلاحت را زمین بگذار و ابتدا بیاندیش. چگونه و به چه قیمتی میتوانی چنین از پذیرش حقیقت و درک آن خود را محروم کنی. خود را فریب دهی . خود را به خواب بزنی. خود را کور و کر و لال وفاقد شعور شناخت حقیقت جلوه دهی. من باور نمی کنم که تو نمی فهمی بلکه معتقدم نمی اندیشی! تو حتما پس از ضربه های باطومی که به بدن بی دفاع زنان و مردان می زنی فکر هم می کنی و آنجاست که سوال تکراری معنا می یابد، که چگونه و به چه قیمتی حاضر هستی چنین عملکرد و خاطرات شیطانی و غیر اخلاقی و کثیفی را تا پایان عمر در ذهن خود حمل کنی و نسبت به آن بی تفاوت باشی و به گناه خود نیاندیشی؟ این ها آدم اند ،انسان اند ، مردم کشورت هستند ، همشهری ات ، هموطن ات کمی فکر کن قبل از آنکه اقدام کنی.
سلاحت را زمین بگذار و ابتدا بیاندیش. تو هم انسانی ، اهل همین آب و خاکی ، چشمت را باز کن فریبت نداده باشند دغل کاران ، خدعه گران و نیرنگ بازان . گرگ ها و گرگ زادها ، در لباس میش و بره .
سلاحت را زمین بگذار و ابتدا بیاندیش. دقت کن ارزش تو به عنوان یک انسان با اخلاق چقدر است. تو ارزشمند تر از آنی که برتو قیمت گذاشتند . تو را ارزان خریده اند تا بوسیله تو ، سهم ات از سرزمین ات ، ایران را به یغما ببرند.
سلاحت را زمین بگذار و ابتدا بیاندیش. قیمت تو برای فروختن حقوق ملی ات، ملتت و کشورت و پرچمت چه عددی است که به او که تو را اجیر کرده تا مال ات را به شیوه های مختلف با جنگ افروزی و فساد و رانت و سوء مدیرت سازمان یافته و ... به نابودی کشانده ، خدمت کنی؟
آنچنان که به نابودی کشیده است و سفره های ملتی را خالی و آرامش و آسایش و استقلال و آزادیشان را سلب نموده است.تو به چه قیمتی حاضر شدی نیاندیشی و فرصت اندیشیدن را از خود سلب و ساقط کرده ای؟
سلاحت را زمین بگذار و ابتدا بیاندیش.چه بهایی می تواند انسانی را ، نسبت به خودش وخانواده اش و فامیل و همشهری و هموطنش بی تفاوت کند؟ چه بهایی انسان را از مقام انسانی و رفتار و منشی اخلاقی چنین رو به افول و زوال می برد که مانند حیوانات درنده خو به سایرین حمله ور می شود و به آنها لطمه می زند. تو حتما انسانی ، تو حتما وطن داری، تو حتما پدر و مادری داری ،برادر و خواهری ، فرزندی ، قوم و خویشی ، ریشه ای ، شرفی وجدانی چیزی...
سلاحت را زمین بگذار و ابتدا بیاندیش. کمی اندیشه کن برای تفکر و تشخیص حق از باطل آنقدر هم لازم نیست علامه دهر بود ، بلکه کافی است ببینی کدام وعده های داده شده به مردم بر اساس صداقت بوده و نه خدعه و کدام محقق شده است؟ بیاندیش به شروعی از اساس بر مبنای خدعه ، مسیری سرشار از دروغ و ریا و خدعه ، و پایانی همچنان بر اساس خدعه ! فریبتان داده اند ، فریبکاران. گرگ های در لباس میش .
سلاحت را زمین بگذار و ابتدا بیاندیش. گرسنه نگاهت می دارند که فکر نکنی و نانی جلویت می اندازند که اسیرش باشی. به سفره ات نگاه کن و به سفره سایر بستگان ات و مردم کشورت ، ببین درد پدران و مادران را برای تامین معیشت حداقلی خانواده اشان . ببین اینهمه خیانت و جنایت و فقر و فساد و فحشاو اعتیاد و دزدی های کوچک و بزرگ و ...که محصول بی خردی و سکوت ، من و تو ست ، خوب ببین.
کجاست آن غیرت و شرافتی که همه ما مدعی داشتن آنیم. خودت خودت را بسنج و قضاوت کن قطعا آن بهترین قضاوت هااست. تو ومن در کجای این جریان هستیم و چه باید انجام دهیم؟
سلاح تو با پول من وتو تهیه شده، برای دفاع و حمایت و مراقبت از مردم میهن ات و نه، برای صدمه زدن به مردم برای کشتن ملتی بی دفاع ،برای کشتن اینهمه جوان و نوجوان ! به ملتت بپیوند. بیا در مسیر حق و حقیقت قرار بگیر ، تا در کنار مردمت خواسته های حقیقی هر انسان آزاده و آزادی خواهی را مطالبه کنیم .
نان ، زندگی ، آزادی ، آبادی ..