صرف نظر از آنها که تجارتشان از جنگ تامین می شود و آنها که حیات و بقا و دوام و قوامشان در گروی جنگ افروزی است ، چه کسانی را در هشت میلیاد نفر جمعیت جهان سراغ دارید که در سلامت روحی و عقلی بسر ببرد و از جنگ و جنگ افروزی استقبال کند؟
لیبراسیون می نویسد در نظرسنجی هایی که تاکنون در سطح سی وشش کشور جهان انجام شده و این پژوهش همچنان در حال ادامه است ، هفتادو هشت درصد افراد از جنگ اعلام انزجار کرده اند و در آسیب شناسی و ارزیابی ثانویه از دوازده درصد باقیمانده نیز دلایل تمایلات به خشونت و جنگ ، ناشی از دیدگاه های افراطی ایدئولوژیک یا دشمنی های عمقی تاریخی ، ملی ، قومی یا قبیله ای بوده ، این موارد ، خشمی نادانسته و ناخواسته را در فردی که مورد نظر سنجی قرار گرفته بوجود آورده و تقویت کرده است .خشمی درونی که فرد را به انتخاب انتقام و جنگ سوق داده است.
جهان آرامش و امنیت و ثبات را می خواهد . بشر در هیچ جنگی پیروز نبوده است چون ذات هر جنگی برای طرفین منازعه ، باخت باخت است. جنگ فقط هزینه است و فایده ای را با خود به ارمغان نمی آورد.
جنگ افروزان تاریخ و جنگ افروزان فعلی جهان در ساختمان ها و اتاق های ایمن خود می نشینند و جنگ را برای سایرین طراحی و هدایت می کنند و هیزم بر آتش جنگ می ریزند و از جنگ های مورد نظرشان، به اهداف خود می رسند.
اهدافی که وسعت قدرت و ثروت ِسیری ناپذیر آنها را تا حدی تامین می کند . همه جنگ ها پس از هزینه های جبران ناپذیر جانی و مالی و... روزی پایان میابدو بجز ویرانی و خسارات جبران ناپذیر برای ملت ها هیچ چیز دیگری باقی نمی گذارد . این ها همه در برگ های تکراری تاریخ مکرراً ثبت شده و بشر مدعی دانش و بینش و خِرَد ، از آن درس نگرفته است.جهان به اندازه تمام افراد بشر فرصت و نعمت و منابع زیستی دارد. انسانها برای زندگی انسانی متعادل در حد بالاتر از استاندارد هم می توانند از این فرصت ها بهره مند باشند . بدون آن که یکدیگر را به چالش و به جنگ هدایت کنند.
جهان درگیر مدعیان و زیاده خواهان است . جهان می تواند بدون هیچ جنگی با مدیریت صحیح ، آرامش و آسایش و امنیت را برای تمامی مردمش در اختیار داشته باشد.
جنگ آخرین راه نیست ، بلکه بدترین راه است برای دستیابی به مقصود.
کاش مدعیان حقوق انسانی از هر جنس و ملیت و عقیده و رنگ و نژادی این را درک می کردند. اما جنگ افروزان و کاسبان جنگ ها بهره برداری های خود را در وجود جنگ میسر می بینند . گاهی بقای بسیاری ، به موجودیت جنگ ها و دشمن سازی ها وابسته است.
آنها از ابزار جنگ و شعار صلح وانسانیت همزمان استفاده می کنند. از جنگ به ظاهر اعلام انزجار می کنند و غالباً تا دستیابی به بالاترین بهره وری اجازه خاموش شدن آتش جنگ را نمی دهند.
عقلای جهان اگر به سرعت راهی عملی برای مقابله و پیش گیری از ادامه جنگ های حاضر و خاموش کردن آتش جنگ های موجود نیابد بزودی همه جهان درگیر در آتش این زیاده خواهی ها و جنگ افروزی ها خواهد شد .
آتش جنگ محدودیت پذیر نیست و اگر با آن مقابله جدی نشود این آتش دامن کل مردم جهان را خواهد گرفت و خشک وتر را باهم می سوزاند....