p.mirjavadi
p.mirjavadi
خواندن ۱ دقیقه·۲ سال پیش

من پیر می شوم


من پیر می شوم! و چرا نباید بگویم که من پیر می شوم؟

اصلا خاصیت به دنیا آمدن، پیر شدن است. مثل پوشیدن لباس نو که خاصیتش کهنه شدن است. یا وقتی همه چیز به وجود می آید به سمت از بین رفتن کشیده می شود.

حالا تو هی بگو دور از جان! ، پیر شدن برای پیر مردهاست! و از این حرف های قربان صدقه ای!

ای من تصدقت بشم الهی، عجب حرفی می زنی، انگار که با گفتن دور از جان، آدم رشدش متوقف می شود و هرگز پیر نخواهد شد. مثل همدردی که بیخ دلت بنشیند و دردش را به جانت بیاندازد. درد درمان نمی شود که هیچ، درد دیگری را هم باید یدک کشید!

دور از جان گفتن برای دوست داشتن های بسیار است که ربطی به پیر شدن یا جوان ماندن ندارد. اصطلاحی که به طریقی می گوید: الهی که فدایت شوم، تو هنوز باید بمانی و بمانی و بمانی که بودن تو نیازِ من است.

ولی... جوان به حادثه ای پیر می شد گاهی!

پیمان میرجوادی

پیر
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید