راجع به سیستم سازی کسب و کار دو تا مطلب خوندم که خیلی خوشم اومد. یکیش پیاده سازی سیستم سازی با CRM بود، یکیش تعریف کامل سیستم سازی (لینک جفتش آخر مطلب هست). اصل حرف این بود که شما وقتی صاحب یه کسب و کارین، باید بتونین انقد قشنگ و درست مدیریت کنین که سیستمتون بدون حضور شما هم به خوبی وقتی که هستین کار کنه.
حالا منظور چیه؟ یعنی شما به عنوان یه مدیر نباید یکی از چرخ دنده های بزرگ و اصلی کارا باشین، باید کسی باشین که چرخ دنده ها رو جور می کنه، خرابی سیستمو پیدا می کنه، برای تعمیر سیستم تلاش می کنه، و دائما دور سیستم راه میره و به این فکر می کنه که چجوری میتونه راندمانو بالاتر ببره.
من بیشتر اون بخش "چجوری"ِ کار مدنظرمه اونم خیلی خلاصه، برا همین تعریفو در حد همین دو تا پاراگراف بالایی نگه میدارم.
چجوری سیستم سازی رو شروع کنیم؟
کسب و کار شما یه محیطیه که یه سری آدم کنار هم با یه سری ابزار برای رسیدن به پول و سود تلاش میکنن. این که این ابزارا چجوری استفاده بشه و کیا ازشون استفاده کنن سیستم شماست. این که در چه حالت بهترین نتیجه رو بگیرین نتیجه کلی بررسی و مطالعه س، و بهینه سازی این سیستم.
مثلا اگه از تلفن استفاده می کنین، باید تحقیق کنین ببینین بهترین سیستمای تلفنی برای یه شرکت چیه. چیزایی مثل وویپ و پاناسونیک و اینا. و باید بدونین چرا خوبه: چون میذاره تماسارو ضبط کنین، مشخص کنین هر کس که با شرکت تماس میگیره بسته به کاری که داره کدوم شماره رو بزنه که به داخلیای درست وصل بشه، بهتون اجازه گزارش گیری از تماسا رو میده و خیلی امکانات دیگه.
این بررسیا تو همه بخشا باید انجام شه و دائما باید دنبال این باشین که چجوری زمان انجام کارها و میزان خطاشونو کاهش بدین. مثلا قالبای پیامک و ایمیلتونو یکسان سازی کنین، جواب سوالای رایج مشتریا رو به همه افراد تیمتون بگین که هرکس نخواد طبق تفکر خودش جواب بده، آموزشاتونو ضبط کنین و در اختیار افراد جدید قرار بدین، و هزار تا چیز دیگه که تا فردا طول میکشه اگه بخوایم همه شو بگیم.
با فرض این که این بررسیارو انجام دادین و به یه سری نتیجه رسیدین، میریم سراغ سیستم سازی با CRM که خیلیا تو شرکتشون دارن.
چجوری با CRM سیستم سازی کنیم؟
اول از همه این که تمام فایلایی که باید در دسترس همه باشه رو تو CRM آپلود کنین. ما که یه بخش جدا داریم به اسم "آموزش" که همه این فایلا طبق نقش و سمت فرد توی سازمان در اختیارش قرار میگیره.
نکته بعد این که فرآینداتونو بیارین تو نرم افزار. ینی مثلا مرحله ها و زمان بندی پیگیریاتونو، و این که چجوری باید با نرم افزار انجام بشه رو یاد نیروهاتون بدین. نه فقط تو فروش، تو هر بخشی که با مشتری سروکار داره و به CRM مربوط میشه.
فرآیندایی که به صورت پروژه تعریف می کنین خیلی راحت تر میشه زمان کل انجامشو دید. ما رو زمان انجام و تعداد پله ای هر فرآیند تمرکز کردیم. بعد تو هر بخش کل تیم فرآیندارو بازبینی کردن. تا جایی که تونستیم همه رو کوتاه کردیم و تعداد این گام ها رو کم کردیم. نتیجه ش تا الان این بوده که اشتباهامون کمتر شده و همه خوشحالترن :))
یه سری فرآیندای خودکارم تعریف کردیم مثل اضافه شدن خودکار هر مشتری احتمالی یا مشتری جدید به کمپینای بازاریابی مون، با توجه به محصول یا سرویس مورد انتخابش. نه این که با میلرلایت و اینا نشه ها، ولی اینجا دیگه همه چی تو یه نرم افزاره لازمم نیست وصلش کنیم به ابزار دیگه ای.
من تا جایی که می تونستم خلاصه و جمع و جور و با توجه به تجربه شخصی گفتم (که میشه بازاریابی-محور)، توضیحات کاملشو می تونین تو منابع بخونین: