تو لینکدین فارسی مطالب سمی زیادی منتشر و وایرال میشه، اخیراً هم یکی از حوزههای داغ فناوری اطلاعات موضوع هوش مصنوعی بوده که میدان مناسبی برای نشر اینگونه مطالب ایجاد کرده.
یکی از مطالبی که بهش برخوردم و واکنش مثبت زیادی گرفته بود این مطلب بود:
وضعیت واکنشها:
در برخورد اول با این واکنشها خیلی شوکه شدم، اصلاً برام قابل درک نبود چنین چیز ساده و فاقد اصالتی بتونه با این حجم از واکنش مثبت رو به رو بشه. این مطلب هیچ فرقی با مطالب اینستاگرامی زرد در حوزههای دیگه برام نداشت.
از هر منظری به این مطلب و محصول معرفی شده نگاه کردم نتونستم زاویه دید مثبتی نسبت بهش در ذهنم ایجاد کنم؛
زاویه دید فنی:
زاویه دید تولید محتوا:
زاویه دید تشویق نویسنده:
یک فرهنگ غلطی که در ایران وجود داره تشویقهای بیخود و بیجهتی هست که مردم دارند. یعنی مهم نیست چقدر کوچک یا بزرگ و فرای ارزش مادی و معنوی یک چیز هر شخصی اومد یک موفقیت کوچکی رو به اشتراک گذاشت ما باید تشویقش کنیم و براش فرش قرمز پهن کنیم. واقعاً چه تعداد از این افرادی که تشویق شدند تونستند قدم بزرگی در زندگیشون و ایجاد تغییر در جامعه بردارند؟ این تشویقها اتفاقاً باعث میشه هندونه زیر بغل افراد بدیم و یک توهم خارقالعاده بودن بهشون دست بده.
ذهنخوانی:
به عنوان برنامهنویس خیلی برام پیش اومده که ابزاری ساختم و با شوق به دوستام معرفی کردم یا مطلبی راجع بهش پست کردم. به اعتقاد بنده مطلب مذکور هم حاصل شوق یک شخص بوده از اینکه تونسته با یک زبان برنامهنویسی با هوش مصنوعی تعامل داشته باشه. اما دادههای قبلی موجود در ذهن نویسنده، مثل تشویق بیرویه و نادرست اطرافیان، باعث شده چنین چیز سادهای رو به عنوان یک محصول به یک جامعه بزرگ ارائه کنه. بهترین روش ارائه یک کار شخصی ساده به دور از توهم میتونه به این شکل باشه:
محتوای دوم در توییتر که بخشی ازش رو میگذارم:
نویسنده در این ابزار منتشر شده هم کار فنی پیچیدهتر و بیشتری انجام داده و هم در تولید محتوا سعی کرده اطلاعات کامل و جزئیات کار رو شرح بده. حتی برای تصمیماتش در استفاده از یک روش به خصوص توضیحی داده و به ضعفش هم در تصمیمگیری در برخی قسمتها اشاره کرده.
هیچ نقدی نمیشه به نوشته دوم وارد کرد اما نویسنده باز هم با زبانی که در ارائه مطلب داشته جا رو برای نقد کاملاً باز گذاشته. با مطالعه کامنتهای این دو نوشته هم کاملاً میشه هدف افراد در رواکنش مثبت به اونها رو درک کرد.
به اعتقاد بنده اگر یک دنیای کوچکی دور هم ساختیم که خوش باشیم و لذت ببریم پس حق انتقاد از وضعیت کنونی جامعه رو نداریم. چرا که مسئولینی که اون بالا نشستن هم با همین تفکر خوش باشیم دور هم و یه سفرهای برا همدیگه پهن کنیم در حال اداره کشور هستند. هر کسی در حوزه خودش باید تهاجمی ترین نقدها رو به افراد فعال در اون حوزه داشته باشه. کسانی که دیده میشند و واکنش میگیرند مسئولیت سنگینی رو دوششون هست. چرا که بقیه هم با دیدن نحوه نگارش اونها در اون حوزه اقدام به تولید محتوا میکنند.
جا داره بار دیگه اشاره کنم به امیر عماد میر میرانی، به عنوان درجه 1 شناخته شده فناوری اطلاعات ایران که تنها کارش ترجمه ویدئوهای آموزشی پایتون به فارسی بوده و هر روز در همین ویرگول داره تبلیغ میشه. وقتی چنین افرادی قدرت تاثیرگذاری رو متخصصین (بخوانید متخصص نماها) یک کشور 80 و اندی میلیونی داشته باشند، وضعیت بقیه افرادی که در این حوزه تولید محتوا میکنند هم به این شکل خواهد بود.