روانشناسی رنگ ، چگونگی تعیین رنگهای مختلف رفتار انسان را بررسی می کند. روانشناسی رنگ در تبلیغات و بازاریابی برای برانگیختن واکنشهای عاطفی استفاده می شود. تحقیقات نشان داده است که ۸۰ درصد از اطلاعات پردازش شده توسط مغز کاربر اینترنت از طریق چشم است و با این حال مطالعات دیگر نشان داده است که افراد هنگام یادگیری به نشانه های بصری حساسیت فوق العاده ای دارند. این دو اطلاعات نشان می دهد که محتوای بصری یک عامل کلیدی در یادگیری الکترونیکی است و استفاده مناسب از تکنیک های گرافیکی می تواند باعث افزایش دانش شود در این مقاله به بررسی انواع رنگ و اثرات آن ها و چگونه از روانشناسی رنگ در بازاریابی استفاده کنیم؟ میپردازیم.
چرا روانشناسی رنگ ها در بازاریابی و تبلیغات مهم هستند؟
رنگها به زبانی سخن می‌گویند که قابل تکرار نیست. به این معنا که به کمک احساسات با ما ارتباط برقرار می‌کنند و به همین دلیل تأثیر بیشتری در ترغیب دارند.
رنگ محصول ما را متقاعد می‌کند که جنس فعلی تازه‌تر از جنس مشابه با رنگ دیگری است. انتخاب رنگ می‌تواند بر احساس مؤثر بودن دارو (حتی در حد دلخوش کردن و بی اثر بودن) نیز اثر بگذارد. تولیدکنندگان دارو برای تأثیر بیشتر قرص‌های خواب‌آور از رنگهای آبی و محرک‌های زرد و قرمز استفاده می‌کنند زیرا این مصرف کنندگان متأثر از تأثیر این رنگها هستند.
با اینکه ممکن است جادو به نظر برسد ولی اطلاعاتی برای حمایت از این مطالب وجود دارد. ۸۵ درصد از مصرف کنندگان رنگ را به عنوان اولین دلیل انتخاب یک محصول برای خرید عنوان کرده‌اند. علاوه بر این، تا ۹۰ درصد از تصمیمات راجع به محصولات تنها بر اساس رنگ محصولات است. به گفته محققان روانشناسی رنگ، ۴۲ درصد از مصرف کننده‌ها بر اساس رنگ و طراحی وبسایت، ایده خود را نسبت به آن شکل می‌دهند و رنگ آنها بیش از هر عامل دیگری بر نظرشان تاثیرگذار است. در ۵۲ درصد مواقع انتخاب رنگ ضعیف و سایر موارد طراحی دارای جذابیت کمتر به کاربران این پیام را می‌دهد که هرگز برنگردید
رنگ بر همه تأثیر می گذارد ، اما همچنین می تواند به طور متفاوتی روی افراد تأثیر بگذارد. با این وجود ، روانشناسی رنگ ، که تأثیرات – حتی گاهی اوقات ناخودآگاه – را بررسی می کند ، رنگهای مختلف بر احساسات افراد تأثیر می گذارد ، ایده خوبی درباره چگونگی ارتباط بهتر رنگها و عواطف ارائه می دهد. بنابراین کدام رنگ ها احساس خوشبختی و غمگینی برای ما ایجاد می کنند و کدام یک هیجان را در مقابل قابلیت اطمینان برقرار می کنند؟
با هیجان همراه است. این یک رنگ انرژی زا و جلب توجه کننده است و می تواند احساس فوریت و حتی احساس گرسنگی را ایجاد کند. به همین دلایل ، این دکمه ها اغلب برای دکمه های تماس به عمل در یک وب سایت استفاده می شود و اغلب با مارک هایی مانند کوکاکولا ، فراری یا مک دونالد همراه است.
اغلب با آرامش و اعتماد همراه است. رنگ آبی به طور اتفاقی در زنان و مردان بیشترین رنگ را دارد. جای تعجب نیست که بسیاری از مارک ها برای تحریک احساس امنیت و ارتقا کسب و کار اعتماد به محصولات خود ، رنگ آبی را در فروشگاه های تجارت الکترونیکی و محتوای بازاریابی خود به کار می گیرند. مطالعه بر روی ۱۰۰ مارک برتر جهان نشان داد که ۳۳٪ از آنها از رنگ آبی استفاده می کنند.
اغلب با طبیعت و محیط زیست در ارتباط است. این احساس سلامتی ، آرامش و رشد را برمی انگیزد. از گرین اغلب برای “آرامش” مشتری در فروشگاه ها استفاده می شود و توسط مارک هایی استفاده می شود که محصولات مرتبط با محیط زیست ، سازگار با محیط زیست یا مبتنی بر سلامتی مانند خرده فروش باغبانی لروی مرلین و فروشگاه های زنجیره ای سوپرمارکت های ارگانیک Whole Foods را می فروشند. در اروپا ، مک دونالد حتی برای نشان دادن تعهد خود به محیط زیست ، رنگ زمینه قرمز رنگ امضای خود را با رنگ سبز جایگزین کرد.
رنگ اصلی چهره های لبخند ، به طور غیرمنتظره ای با نشاط ، سرگرمی و نگرش مثبت ارتباط دارد. در همین حال ، نارنجی دوستانه بودن رنگ زرد و انرژی قرمز را برای ایجاد احساسات ماجراجویی ، اصالت و گرما ترکیب می کند. این رنگی است که به طور گسترده توسط تیم های ورزشی و مارک موتور سیکلت هارلی-دیویدسون مورد استفاده قرار می گیرد و حتی به نام و رنگ مورد استفاده شرکت ارائه دهنده مخابرات فرانسه ، نارنجی تبدیل شده است.
معمولاً به سلطنت و معنویت مرتبط است:معمولا نماد اشرافیت، دانایی و احترام است مهارت حل مسئله و خلاقیت را تقویت می‌کند. برای تبلیغ محصولات آرایشی و ضدپیری زیاد به‌کار می‌رود.
رنگ انحصار و قدرت است اعتبار، ثبات و توان بدنی را منتقل می‌کند. اغلب به‌عنوان نماد زیرکی به‌کار می‌رود اما اگر بیش‌ازحد مورد استفاده قرار بگیرد، آزاردهنده می‌شود.
رنگ ها نشان دهنده شخصیت مارک ها هستند. انتخاب رنگ اصلی شما هویت برند شما را مشخص می کند ، اما می تواند به شما امکان انتقال مقادیر و پیامهای اصلی خود را بدهد و شما را به مخاطب مورد نظر خود نزدیک کند. اما استفاده از رنگ در بازاریابی بسیار فراتر از یک یا دو رنگی است که شما برای طراحی آرم و وب سایت خود انتخاب کرده اید – که البته برای ثبات نام تجاری مهم هستند. رنگ ها باید در انواع کانال های بازاریابی و تبلیغات برای ایجاد ترافیک و کلیک ها – البته در وب سایت ها و صفحات اصلی ، اما همچنین در بسته بندی و علامت های داخل فروشگاه ، یا در پست های رسانه های اجتماعی و تبلیغات بنر – اعمال شوند.
براساس روانشناسی رنگ ، رنگها و تضادهای رنگی می تواند به جذابیت بیشتر مطالب شما برای خوانندگان و بینندگان کمک کند. آنها بر قابلیت استفاده و تجربه کاربر محتوای شما تأثیر می گذارند و به ترغیب مشتری برای کلیک بر روی “افزودن به سبد خرید” ، “رزرو نسخه ی نمایشی” یا “اشتراک در حال حاضر” کمک می کنند.
از طرف دیگر ، تأثیرات رنگها بر عملکرد محتوای شما بسته به زمینه های مختلف متفاوت است. به عنوان مثال ، در یک کانال مانند فیس بوک که غالباً آبی است ، ممکن است بخواهید از رنگ های متضاد دیگر برای کمک به برجسته سازی بیشتر مطالب خود استفاده کنید. درک رنگ نیز از نظر جنسیت ، مکان و زمینه متفاوت است. زنان ممکن است بنفش را ترجیح دهند در حالی که مردان سبز را ترجیح می دهند. برخی از رنگها ، مانند سفید ، ممکن است در کشورها یا فرهنگها معانی و معانی مختلفی داشته باشند. و پالت فصلی را فراموش نکنیم – استفاده از رنگ های خاص برای تعطیلات ، یا رنگ های گرم و سرد بسته به فصل.
نحوه واکنش ما در برابر رنگ نیز به ترجیحات و تجربیات شخصی ما بستگی دارد. ما می توانیم درمورد رنگها قضاوت و طبقه بندی کلی داشته باشیم ، اما این زمینه ای نیست که برش و سفت و سختی آنگونه که بازاریابان انتظار دارند باشد. روانشناسی رنگ شخصی است و زمینه همیشه در نحوه پاسخگویی ما – یا عدم پاسخگویی به آن – به یک محتوای خاص بازاریابی نقش دارد. به عنوان مثال ، فقط به این دلیل که قرمز اغلب به عنوان بهترین رنگ برای فراخوان در نظر گرفته می شود ، به این معنی نیست که همیشه اینگونه است.
با تمام این گفته ها ، شرکت ها چگونه می توانند از رنگ برای اطمینان از حداکثر رساندن تأثیر محتوای خود استفاده کنند؟ زمینه نسبتاً جدیدی از مدیریت دارایی دیجیتال (DAM) به نام مدیریت تجربه دیجیتال (DXM) که گاهی اوقات تحت عنوان بسترهای نرم افزاری تجربه دیجیتال نیز شناخته می شود ، به این سوال پاسخ می دهد. این امکان را برای شرکت ها فراهم می کند تا محتوای یک ماده بازاریابی را به صورت پویا تغییر دهند تا با متناسب با مخاطب خاص خود مطابقت بیشتری داشته باشند. مدیریت تجربه دیجیتال باعث می شود محتوای شما مرتبط تر و تأثیرگذار باشد زیرا سطح بالایی از شخصی سازی را فراهم می کند: می تواند به طور خودکار رنگ دارایی های شما را شناسایی و تغییر دهد تا با متناسب تر باشد. شرکتهایی که از این نوع محلولها استفاده می کنند ، قادر به شناسایی کدام رنگ یا سایه رنگ هستند که بر اساس داده های فراداده مانند نوع دارایی ، گروه محصول ، محلی سازی یا دستگاه و غیره ، باعث افزایش کارایی بصری می شود و سپس ، در میان عکسهای مختلف از همان محصول ، می توانید به طور خودکار سایه خاصی را برای یک زمینه خاص انتخاب کنید ، یا به طور خودکار فیلتر رنگ را برای تطبیق عکس اعمال کنید.
رنگ ها محرک های روانشناختی قدرتمندی هستند که با تغییر در درک و برانگیختن احساسات به کاربران در یادگیری بهتر کمک می کنند. با این وجود ، یادآوری این نکته نیز مهم است که استفاده بیش از حد از رنگ منجر به اضافه بار شناختی می شود و اغراق می شود. بنابراین ، لازم است تعادل مناسب پیدا شود.
رنگ می تواند فرصت های زیادی را برای تجارت شما به ارمغان بیاورد.
این یک عامل مهم در تلاش های شما برای نام تجاری و در بازاریابی و مواد تبلیغاتی شما است ، اما همچنین یکی از مواردی است که در کنار سایر متغیرها کار می کند. ما ممکن است محصولات مصرفی را بر اساس عواملی مانند بو یا طعم خریداری کنیم ، اما رنگ همیشه یک متغیر ظریف و در عین حال قدرتمند است که خریدهای روزمره ما را تحت تأثیر قرار می دهد.
روانشناسی رنگ ممکن است پیچیده به نظر برسد ، اما اگر شروع به پرسیدن سوالاتی از خود کنید “مخاطب هدف من کیست؟” و “من می خواهم مصرف کنندگانم از وب سایت مارک دار من چه تصوری داشته باشند؟” ، شما می توانید شروع به محدود کردن اینکه کدام رنگها برای طراحی و طراحی وب سایت شما مناسب ترند ، شروع کنید.
بگذارید بگوییم هدف شما این است که خود را به عنوان یک رهبر در صنعت مالی قرار دهید. شما احتمالاً می خواهید اعتماد خود را با مصرف کنندگان برقرار کنید و به عنوان یک شرکت معتبر شناخته شوید. چند رنگ وجود دارد که می توانید با ترکیب آنها این احساسات را با طراحی وب خود تحریک کنید.
آبی یک رنگ عالی است زیرا با اعتماد و ثبات همراه است ، برای یک موسسه مالی بسیار مناسب است زیرا می تواند به مشتریان این تصور را بدهد که آنها می توانند با پول خود به شما اعتماد کنند.
سبز نیز در این صنعت از رنگ های محبوب است زیرا با رشد و ثروت همراه است. ممکن است شما بخواهید مشتری شما این تصور را داشته باشد که می توانید با دارایی او به آنها رونق دهید.
تحقیقات نشان داده‌اند که تا ۹۰ درصد از تصمیم‌گیری مشتریان برای خرید کردن، تنها بر اساس رنگ صورت می‌گیرد. که در بالا اهمیت روانشناسی رنگ در برندینگ و بازاریابی مشخص شد البته باید بدانید که فرهنگ هم در انتخاب رنگ تاثیر دارد
