رایان اردشیری نابغه ای نو ظهور

رایان اردشیری پسر ۱۳ ساله نابغه ای است که آینده درخشانی دارد

او متولد ۱۸ دی ماه سال ۱۳۹۱ است و در تهران به دنیا آمد و در مهرشهر کرج نیز زندگی میکند .

ساز

او از ۴ سالگی شروع به نواختن فلوت کرد و دوره ابتدایی را گذراند و از ۶ سالگی به صورت جدی نواختن ساز ویولن را آغاز کرد و در ۷ سال نواختن به جا های خیلی خوبی رسید. او ۷ کنسرت ویولن گروهی و انفرادی برگزار کرد و یکی از بهترین شاگرد های معلم خود بود.

علم

او دو سال اول دبستان خود را در مدرسه نام آوران گذراند و بعد ۴ سال آینده تحصیلی خود را در بهان گذراند .

معلم های او از همان کلاس چهارم فهمیدند که این پسر استعداد بالایی دارد و توانایی حضور در مدارس سمپاد .

و رایان هم تحت تاثیر حرف های معلم های خود شروع به درس خواندن برای آزمون تیزهوشان کرد. اوایل کمی برای او سخت بود ولی کم کم تمرین خود را زیاد کرد و پیشرفت خوبی داشت . او در ۴ آزمون های پویش شرکت کرد و در ۲ تا از آنها رتبه ۴ از بین ۷۰۰۰ نفر را دریافت کرد و روحیه زیادی گرفت و او در مدرسه خود ۲ حریف دیگر هم داشت که با یکدیگر آزمون های اسمارتیک را می دادند و رقابت شدیدی با یکدیگر داشتند و این آزمون ها کمک زیادی به او کرد و شبیه ساز خوبی برای آزمون تیزهوشان شد .

رایان از بعد از عید فشار درسی را خیلی زیاد تر کرد و از درس بیزار شده بود . چون تفریح هوایی مانند فوتبال دیدن و بازی کردن و به پارک رفتن و....... به خاطر درس کنار گذاشته بود ؛ او روز شماری میکرد برای روز آزمون و خود را در آماده تمرین حالت خود میدانست و در ۴ آزمون جامع آخر قلم چی هم شرکت کرد ولی ناگهان همه چیز به هم ریخت ...... در روز ۲۲ خرداد ماه تنها دقیقاً یک هفته مانده به آزمون تیزهوشان رایان آخرین آزمون قلم چی خود را داد ولی ناگهان خبر حمله اسرائیل جنایتکار به او رسید شاید اول زیاد جدی نگرفت این موضوع را و فکر میکرد به او ارتباطی ندارد ولی جنگ از سوی هر دو کشور شدت گرفت خانه رایان که در مهرشهر و نزدیک فرودگاه پیام بود و اسرائیل چند بار به این مکان حمله کرد رایان زمانی این موضوع را جدی گرفت که این خبر را قبل از رسمی شدن شنید که آزمون تیزهوشان لغو خواهد شد و ناگهان همه چیز برای او بی ارزش شد ؛ او سعی می‌کرد خود را آرام کند اما نمی توانست ولی به خودش آمد و فهمید که الان بهترین زمان برای درس خواندن با قدرت است زیرا بقیه حریفان عطش خود را از دست داده اند و الان می‌تواند اختلاف خود را با حریفان خود زیاد کند و همین کار را هم کرد ؛ خبر صلح جنگ ایران و اسرائیل جنایتکار از هر چیزی در دنیا برای رایان بهتر بود رسانه ها اعلام کردند که آزمون روز ۱۹ تیر ماه برگزار می‌شود و رایان تا ۱۷ تیر ماه با تمام قدرت ادامه داد و با یک روز ریکاوری به استقبال آرمون رفت؛ او در حوضه سلطانی ۴ آزمون داد و در شروع به طبقه ای که نیمکت خود حضور داشت رفت آزمون از چیزی که گفته بودند دیر تر آغاز شد رایان استرس کمی داشت و خود را قبول داشت آزمن شروع شد رایان می‌دانست که نیازی ندارد که به تمام سوال ها پاسخ دهد آزمون با هوش کلامی آغاز شد و رایان توانست نمره خوبی از این بخش بگیرد ؛ در حین آزمون انگار در خلأ بود فقط خودش و برگه امتحان را می‌دید و هر از گاهی هم آب می‌نوشید زمانی که وقت دفتر چه اول به اتمام رسید او شمرد و دید به ۳۸ سوال پاسخ داده است و از خود راضی بود دفترچه دوم هم مثل باد سریع گذشت و ورقه خود را با اعتماد به نفس تحویل داد و از پله ها پایین آمد و پدر و مادر خود را دید و از او پرسیدند که آزمون چطور بود و یا چند تا زدی ؟ رایان با شادی سوار ماشین شد و به سمت خانه را افتاد خیلی خوشحال بود چون می‌دانست دیگر سختی ها به پایان رسیده است او عصر همان روز به پاساژ رفت و خوشحال و شاداب بود ناگهان مادر او به او گفت :(آزمون تله داشته است ) و او اضطراب گرفت و مادر او گفت یکی از بچه ها ۳۲ سوال زده است و ۹ تا غلط . استرس در رایان بیشتر شد نزدیک ساعت ۱ شب به خانه رسید و مادر و پدر او اسرار داشتند که او جواب سوال ها را بدهد تا نتیجه آزمون را چک کنند و او هم در ۱ شب خسته بود و هم استرس داشت او سوال هایس را که به یاد داشته علامت زده ولی ابتدا تنها ۳۱ سوال را پیدا کرد و بعد بعد ۱ جواب دیگر را هم به یاد آورد ولی ۴ سوال دیگر را به یاد نمی آورد و دفتر چه دوم را هم تصحیح کرد استرس رایان بیشتر شد مادر رایان جواب سوال ها را به معلم او داد و ۴ سوال دفترچه اول و ۷ سوال دفترچه دوم را که رایان به یاد نمی آورد مادر او غلط در نظر گرفت و با این حال معلم او گفت حتماً قبول می شود و او خیلی خوشحال شدم و رفت و تا ۲ هفته فقط استراحت کرد و ناگهان یک شب داشت با یکی از دوستان خود که او هم آزمون تیزهوشان داده بود بازی آنلاین میکرد و مادر او مرموزانه به اتاق رفت و ناگهان برگشت و گفت نتایج آزمون آمده است رایان اعتماد به نفس زیادی داشت و مطمئن بود که قبول شده است و همین اتفاق هم رخ داد و اولویت اول خود هم یعنی مدرسه شهید باهنر ۳ هم قبول شد که بهترین دبیرستان دوره اول البرز و جزو ۵ دبیرستان دوره اول کشور است . و دوست او هم در همان مدرسه قبول شد و مدرسه رایان در آن سال ۶ قبولی داد که بیشترین قبولی تاریخ این مدرسه شد.