زمانی بود که هنوز کامپیوتر تصویر را نمیفهمید اما رسید روزی که به جای نگاتیو، مگاپیکسل و مگابایت مطرح شدند. همینطور صدا، سالهایی بود که نوار مغناطیسی محل ذخیرهی صدا بود اما بلاخره کارت صدا اختراع شد. روزی خواهد رسید (و شاید رسیده باشد!) که تمام حواس پنجگانه بعلاوهی سایر احساسات آدمی برای کامپیوتر نامفهوم نباشد و وقتی از او میپرسی "تا به حال عاشق شدهای؟" دیگر نمیگوید "عشق یک احساس انسانیست و من آن را درک نمیکنم"؛ و یا در جواب "از چه بویی بیشتر احساس آرامش میکنی؟!" به جای "من بو را نمیفهمم، آرامش را درک نمیکنم و احساسی ندارم" احتمالا میگوید "بوی قرمهسبزی پخش شده در محل" شاید هم بگوید "بوی خون"!
میرسد روزی که تنها برتری انسان به کامپیوتر قلب اوست و نه هوش غیرمصنوعیاش! و آنگاه تمام انسانها به دنیای آنالوگ پناه خواهند آورد! دنیایی که شاید همان هم ایمن نباشد و مصنوعاتی که زبانی غیر از صفر و یک میفهمند آنجا در کمین انسانیت باشند...
چند روز پیش دوستی از من دربارهی هوش مصنوعی پرسید، سعی کردم آنچه میدانم کامل کنم و جوابی متناسب و درخور به او بدهم. بعد از آن، ساعتها ذهنم درگیر بود که آیا واقعا هوش مصنوعی، مصنوعی و ساختگیست؟!
به عنوان یک جواب قابل پذیرشتر برای خودم شاید اگر اینطور بگوییم بهتر باشد:
"هوش مصنوعی مجموعهی دانش و حکمتی است که توسط تمام انسانهای متصل به تکنولوژی به نحوی خودآگاه یا ناخودآگاه به اشتراک گذاشته شده است"
به این ترتیب شاید بهتر باشد به جای هوش مصنوعی از هوش جمعی (ویا بهتر است بگوییم تجمعی) استفاده کنیم، چون این هوش مصنوعی نیست، این هوش باطناً زنده و ظاهراً تصنّعیست! ظاهر ساختگی به آن دادهاند تا تهدید محسوب نشود! یک اسب تروای نوظهور.
هوشی که مجموع هوش بشریت باشد نه تنها مصنوعی نیست بلکه بسیار هم جاندار است، کالبدی که به جای رگ، سیم و موج دارد و به جای خون، صفر و یکهای فازی شده!
با این احتساب "هوش مصنوعی" خوب است یا بد؟!
جواب این سوال را با یک سوال دیگر میتوان داد، چاقو خوب است یا بد؟
چاقو در دست کودکی سه ساله بسیار خطرناک است و در دست جراحی حاذق عامل تمدید سلامت انسان! و حال در این دنیای جدید و در برابر این نوزاد نوظهور ما بسیار کودکیم...
#محمدرضا_کاشی_پز ، بهار ۱۴۰۲