نشریه پراش
نشریه پراش
خواندن ۸ دقیقه·۴ سال پیش

وقتی سنگ را بزرگ برمی‌داریم!

صنعت فولاد ایران در چند دهه‌ی گذشته فراز و فرود زیادی را طی کرده است؛ به طوری که در برخی حوزه‌های تولید فولاد مقام‌های قابل توجهی کسب کرده‌ایم و برای مثال در تولید فولاد در جهان رتبه‌ی دهم را به خود اختصاص داده‌ایم؛ اما با وجود این پیشرفت‌ها، گاهی خبرهای ناخوشایند در تولید فولاد ما را اذیت می‌کنند. به همین دلیل با مهندس «مهدی احمدی» گفت‌وگویی داشتیم برای بررسی صنعت فولاد ایران و اینکه «چه باید کرد»!

مهندس احمدی ورودی سال ۸۸ در مقطع کارشناسی، ۹۴ ارشد و ۹۷ دوره‌ی دکترا در زمینه‌ی استخراج آهن و فولاد در دانشکده‌ی مهندسی و علم مواد دانشگاه صنعتی شریف است که از سال ۹۴ در بزرگترین خط تولید فولاد القایی کشور به عنوان مشاور و مدیر پروژه مشغول به کار بوده است. پس از چاق سلامتی و تعارفات معمول، گپ‌وگفت زیر را تدارک دیدیم که پاسخ‌های مهندس خواندنی بود:

با توجه به سرعت گسترش فولادسازی‌ها در ایران، آیا به اهداف بلندمدت طراحی شده (55 میلیون تن تولید فولاد افق 1404) برای صنعت فولاد دست خواهیم یافت؟

- برای پاسخ به این سوال باید ببینیم تاریخچه‌ی تولید فولاد در ایران به چه صورت بوده است و با توجه به آن تصمیم بگیریم که آیا می‌توان به این هدف دست پیدا کرد یا نه. ما در سال‌های ۲۰۱۸ و ۲۰۱۹ با حدود ۲۵ میلیون تن تولید رتبه‌ی دهم فولادسازی در جهان را به خود اختصاص دادیم. در دنیا در حدود یک و هشت دهم میلیارد تن فولاد تولید می‌شود که بخش اعظم (بیش از نصف) تولید آن در چین است.

چگونه به این رتبه در تولید فولاد رسیده‌ایم؟

- با توجه به طرح‌های استانی توسعه‌ی زنجیره‌ی فولاد توانسته‌ایم به این حد از تولید برسیم.

منظور از از زنجیره‌ی تولید فولاد چیست؟

- در تولید فولاد به روش احیای مستقیم که بیش از ۸۰ درصد فولادسازی ایران را تشکیل می‌دهد، نیاز است که زنجیره‌ای از فرآوری‌ها و کارهای متفاوت روی فولاد صورت پذیرد. این زنجیره به ترتیب عبارت است از: فرآوری سنگ معدن به کنسانتره، تبدیل کنسانتره به گندله، تبدیل گندله به آهن اسفنجی، ساخت فولاد خام از آهن اسفنجی و ساخت فولاد با مشخصات مورد نظر از فولاد خام با فرآیندهای پایین‌دستی شبیه نورد و ... . اعدادی که برای مقایسه بین کشورها در زمینه‌ی فولادسازی بیان می‌شود همان تولید فولاد خام را معین می‌سازد.

چرا ما باید فولادسازی داشته باشیم؟

- در کشور ما منابع سنگ آهن به مقدار بسیار زیاد وجود دارد؛ به صورتی که تقریباً در همه‌ی استان‌ها معادن آهن موجود است. همچنین انرژی زیاد و ارزانی که در کشور ما وجود دارد و برخی از حامل‌های انرژی مانند گاز که قابلیت صادرات ندارند، باعث می‌شوند که تولید فولاد در ایران بسیار امکان‌پذیر و به‌صرفه باشد. این به‌صرفه بودن و امکان‌پذیری به صورتی است که در سال ۲۰۱۹ ما با 5/28 میلیون تن بعد از هند دومین تولیدکننده‌ی آهن اسفنجی در جهان بوده‌ایم! در این سال حدود ۱۰۷ میلیون تن آهن اسفنجی در کل دنیا تولید شد که ایران بیش از یک چهارم آن را تولید کرد این جهش در تولید به دلیل افتتاح بخشی از واحدهای تولید آهن اسفنجی در استان‌های مختلف کشور بود.

چه عوامل مهم دیگری در بررسی صنعت فولاد وجود دارد؟

- یکی دیگر از عوامل مهم که تابعی از تولید و جمعیت یک کشور است، سرانه‌ی مصرف فولاد می‌باشد. در سال‌های اخیر سرانه‌ی مصرف کشور از حدود ۲۶۰ کیلوگرم در سال ۲۰۱۳ به حدود ۲۲۳ کیلوگرم در سال ۲۰۱۹ کاهش یافته است. دلیل این امر نیز کاهش ساخت‌و‌ساز و متوقف شدن پروژه‌های بزرگ مسکن‌سازی بوده است. حتی پیش‌بینی می‌شود با وجود پیشرفت صنعتی و افزایش تولید، به دلیل رد شدن از زمان پیک جمعیت، سرانه مصرف کاهش یابد.

افق ۱۴۰۴ فولادسازی با پارامتر سرانه‌ی مصرف چقدر قابل توجیه است؟

- اگر محاسبه کنیم، در افق ۱۴۰۴ برنامه‌ی تولید فولاد در کشور ۵۵ میلیون تن در نظر گرفته شده که اگر در آن زمان جمعیت کشور حدود ۸۵ میلیون نفر باشد، سرانه‌ی مصرف چیزی حدود ۶۰۰ کیلوگرم خواهد شد (!) و این در حالی است که امروزه کمتر از ۲۴۰ کیلوگرم سرانه‌ی مصرف کشور است. این مسئله به آن معناست که حدود ۳۶۰ کیلوگرم به ازای هر نفر مازاد تولید وجود دارد که باید صادر شود و اگر امکان صادرات نداشته باشیم، کارخانه‌های فولادسازی ورشکست خواهند شد. اگر مشابه گذشته بخواهیم با قیمت کمتر از بازارهای جهانی صادرات را انجام دهیم تا این تولیدات از ما خریداری شود جریمه خواهیم شد. بنابراین بر اساس همین پارامتر سرانه‌ی مصرف نیز افق ۱۴۰۴ تولید فولاد هدف خوبی نیست و باید در آن تجدید نظر کرد.

از نظر فنی آیا رسیدن به هدف افق ۱۴۰۴ شدنی است یا نه؟

- از نظر فنی ما برای تولید این مقدار فولاد به مواد معدنی و قراضه‌های آهنی و فولادی نیاز داریم که قراضه‌ی فولاد گران‌تر است. حدود ۱۵۰ میلیون تن سنگ آهن برای تولید کنسانتره برای 55 میلیون تن تولید فولاد نیاز داریم که تا حدود سال ۱۴۰۱ با افتتاح طرح‌های نیمه‌کاره به حدود ۹۰ میلیون تن می‌رسیم که این چالش اول بحث‌های فنی است و ۶۰ میلیون تن کمبود تولید سنگ آهن خواهیم داشت. چالش دوم فنی، بحث‌های زیرساختی حمل‌ونقل و انرژی برای انتقال این مقدار ماده اولیه و حامل‌های انرژی به کارخانه‌های تولیدی است که باید برای آن نیز چاره اندیشید. چالش سوم فنی، احداث کارخانه‌هایی است که این حجم عظیم از مواد اولیه را در زنجیره‌ی تولید فولاد به کار ببرند و تولید کنند. یکی از مشکلات صنعت فولاد در کشور آن است که این صنعت به طور نامتوازن رشد کرده است. برای مثال در مجوزهایی که وزارت صنعت، معدن و تجارت صادر کرده، مجوز حدود ۷۰ میلیون تن نورد فولاد صادر شده در حالی که کل تولید سالانه‌ی فولاد حدود ۲۵ میلیون تن است. پس با توجه به این چالش‌ها رسیدن به ۵۵ میلیون تن تولید فولاد خیلی دشوار و شاید ناممکن به نظر برسد.

چه راه‌حل‌هایی برای این مشکل از نظر شما وجود دارد؟

- به نظر من اگر به جای بحث‌های کمی و مقداری در تولید فولاد به کیفیت توجه می‌شد خیلی بهتر بود. مثلاً اگر به جای ۵۵ میلیون تن تولید فولاد ساده و خام، هدف‌گذاری بر روی تولید مثلاً ۲۰ تا ۳۰ میلیون تن انواع فولاد خام و آلیاژی و پیشرفته و زنگ‌نزن بود، خیلی بهتر می‌توانستیم ارزش افزوده ایجاد کرده و نیاز کشور را نیز برطرف کنیم؛ به خصوص اینکه برخی از این فولادهای پیشرفته و آلیاژی، بسیار زیاد به کشور وارد می‌شود. اگر بخواهیم عدد منطقی‌تری برای ۱۴۰۴ ارائه دهیم، باید گفت با فعال شدن تمام ظرفیت‌های نیمه‌کاره و ازکارافتاده در کشور، می‌توان تا سال ۱۴۰۴ انتظار داشت حدود ۳۵ تا ۴۰ میلیون تن فولاد تولید شود.

آیا در کشور، در زمینه‌های علمی و صنعتی فولادسازی در سال‌های اخیر پیشرفت داشته‌ایم؟ اگر بله، چند مورد که برای خودتان هم جذاب بوده بیان کنید.

- در پاسخ به این سوال باید گفت که آموزش‌ها و پژوهش‌های علمی اصلاً با آنچه باید باشد، متناسب نیست؛ برای مثال یکی از نقاط منفی موجود این است که برای دانشجویان مهندسی مواد و متالورژی، دروس تولید آهن و فولاد اختیاری است. این یعنی ما نمی‌خواهیم در دانشگاه متخصصان آهن و فولاد تربیت کنیم و در دانشگاه دانشجویان را متناسب با اهداف بلندمدت به سوی فولادسازی سوق نمی‌دهیم. با این وجود اما جنبه‌های مثبتی هم وجود دارد؛ برای مثال همان طور که گفته شد در تولید آهن اسفنجی می‌توان خیلی کار کرد و تولید ما در جهان در رتبه دوم است. پس با بهبود روش‌های موجود در کشور می‌توان خیلی بهتر کار کرد و بازدهی فرآیندها را بالاتر برد. برای مثال شرکتی که خود من در آن مشغول به کار هستم روی تولید از ضایعات فولاد کار می‌کند که باعث می‌شود هزینه‌های تولید کاهش یابد. طرح دیگری که ایران در اروپا ثبت کرده، طرح «پرد» است که طرح بسیار خوبی متناسب با شرایط کشور و به اسم کشور خودمان است. همچنین در زمینه‌ی تأمین قطعات و تجهیزات تولید فولاد در گذشته خیلی به خارج وابسته بودیم و اکنون وضعیت ما در بومی‌سازی این تجهیزات و قطعات خیلی بهتر شده؛ برای مثال پروژه‌ی ساخت الکترود گرافیتی مورد نیاز در کشور اکنون یکی از پروژه‌های دانش‌بنیانی است که پیشرفت‌های خوبی هم داشته یا تولید کاتالیست‌های مورد نیاز صنعت فولاد که صددرصد بومی‌سازی شده، یا نسوزها که در فولادسازی استفاده می‌شوند را توانسته‌ایم به خوبی بومی‌سازی کنیم؛ به طوری که هم تعداد تولیدکننده‌ها و هم کیفیت آنها در کشور در حال افزایش است. مورد دیگر تولید فروآلیاژهاست که تا سال ۹۴ فراوان به کشور وارد می‌شدند اما اکنون کاهش واردات نشان می‌دهد که بخشی از این مواد نیز در ایران تولید می‌شود. یکی از اقدامات بسیار مهم و خوب اولین نمایشگاه بومی‌سازی قطعات صنعت فولاد بود که در سال ۹۷ یا ۹۸ برگزار شد. در این نمایشگاه شرکت‌های تأمین‌کننده‌ی این قطعات و شرکت‌های فولادساز در کنار هم بودند و از توانمندی‌ها و نیازهای یکدیگر اطلاع پیدا کردند و تعامل خوبی بین آنها شکل گرفت.

مشکلات آموزش و پژوهش در زمینه‌ی فولادسازی را چه مسائلی ارزیابی می‌کنید؟

- اگر بخواهیم واقع‌بینانه به این سوال پاسخ دهیم اصلاً وضعیت خوبی از این نظر نداریم؛ پژوهش‌ها خیلی کم شده‌اند، دروس تدریس شده در دانشگاه‌ها به روز نیستند و فارغ‌التحصیلان دانشگاهی حداقل آموخته‌های دانشگاهی خود را در صنعت استفاده می‌کنند؛ بیشتر خود آنها هستند که با مطالعه‌ی عمیق‌تر مباحث کاربردی و یا تجربه‌ی کاری خود در صنعت می‌توانند مسائل صنعتی را حل کنند. راه حل این مشکل نیز این است که در برنامه‌ریزی درسی از نظرات تولیدکنندگان صنعتی و نیازهای آنها استفاده شود تا متخصصان توانمند صنعتی در دانشگاه‌ها تربیت بشوند. همچنین دانش اساتید باید نسبت به مسائل واقعی صنعت به روز شود؛ برای مثال در بحث‌های انرژی، آب و محیط زیست به شدت عقب‌ماندگی داریم. صنایع نیز به خاطر مشکلات زیاد دیگری که دارند برای حل این موارد اقدام زیادی نمی‌کنند و اولویت آنها تولید و مسائل دیگر است. پس این دانشگاه‌ها و نهادهای علمی هستند که می‌توانند حل‌کننده‌ی این مشکلات باشند. مسئله‌ی دیگر نیز تولید محصولات کیفی است که می‌تواند در دانشگاه به آن پرداخته شود که متأسفانه اکنون پژوهش زیادی روی این موضوع صورت نمی‌گیرد.

در پایان نیز امیدوارم با ورود افراد جدید و با نگرش جدید به صنعت فولاد، مشکلات زیاد این صنعت حل شده و تولید و اشتغال افراد نیز بیشتر و راحت‌تر گردد.



فولادمتالورژیدانشگاه شریفصنعتآینده صنعت فولاد
نشریه دانشجویی دانشکده مهندسی و علم مواد دانشگاه شریف
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید