سلام دوستان
تازگی ها میبینم که در محیط های کاری یا جلسات مختلف آدم هارو قبل اینکه از تخصصشون آگاه باشن بر اساس مدرک تحصیلی و دانشگاهی که درس خوندن قضاوت میکنن.
قبل از اینکه شروع کنم باید بگم من شخصا اصلا مخالف درس خوندن و دانشگاه رفتن نیستم و اتفاقا بنظرم تاثیر زیاد و چشم گیری در دیدگاه ها داره.
اما فکر میکنم قیاس شدن بر اساس اسم دانشگاه اصلا معیار درستی نیست.
کسی زحمت بیشتری میکشه و دانشگاه دولتی قبول میشه و به سختی درس میخونه و در برابر سختگیری اساتید صبوری میکنه و مدرک میگیره.
شخصی هست که به هردلیلی وارد دانشگاه آزاد میشه و درس میخونه و فشار هزینه ها و سختیگیری هارو تحمل میکنه و مدرک میگیره.
به عقیدهی من هر دو این افراد ارزشمند و تلاشگر هستن و نتیجه زحماتشون رو میگیرند.
اما همونطور که میدونیم دانشجو ها فقط به این دو دسته تقسیم نمیشن.
الان تو سال 1400 تقریبا همه افراد میتونن وارد دانشگاه بشن و تحصیل کنن.
حتی افراد میتونن هزینهی بیشتری کنن و تو پردیس دانشگاه های دولتی درس بخونن و مدرکشون رو به اسم اون دانشگاه دولتی بگیرن.
خیلی ها دوری از شهر زندگی رو انتخاب میکنن و وارد دانشگاه های دیگه در شهر های اطراف میشن.
و .... انتخاب های زیادی برای ورود به دانشگاه ها هست. خودمونی بگم چه درس خون باشی چه نباشی بالاخره اگه بخوای میتونی دانشجو بشی.
مسئله اینه که آیا مطالعه داری؟ آیا تلاش برای یادگیری بیشتر و جدا از دانشگاه داری؟
آیا اینکه فقط درسهات رو پاس بکنی و هیچی ازشون بلد نباشی مهمه؟ یا اینکه علاوه بر قبولی درک خوبی ازشون داشته باشی؟
اصلا یه سوالی؟ همیشه از ما پرسیدن علم بهتر است یا ثروت
اما سوال من اینه : سطح بهتره یا عمق؟ ترجیح میدی سطح بیشتری در اختیار داشته باشی یا عمق بیشتر؟
به نظر من اگر علاقه به تخصصی داری ، زمانی در اون تخصص به مهارت میرسی که توش عمیق تر باشی!
مثال بهتری میزنم : منِ سال اولیِ دانشگاه ، دانشجوی رشته "پیاز شناسی" در دانشگاه "هاگوارتز " ( به این دلیل که اهانت و جسارت به هیچ رشته و دانشگاهی نباشه این رشته و دانشگاه توسط نویسنده انتخاب شده ) که به شدت علاقمند به رشتم هستم!
بعد از گذروندن تعدادی از درس ها و واحد ها بیشتر تصمیم میگیرم از این به بعد بیشتر خوش بگذرونم و شب امتحانی درس بخونم. و با همین روش درسهام رو پاس میکنم و با مدرک کارشناسی از دانشگاه خارج میشم. حالا اگر بخوام وارد محیط کار بشم تقریبا میشه گفت هیچ دانشی ندارم و در واقع مدرکم به هیچ دردم نمیخوره!!
حالا در نظر بگیرید من همون دانشجوام اما روشم فرق میکنه ، با خودم میگم مطالب دانشگاه خیلی تئوریه بخاطر همین سعی میکنم یکم دنبال مقالات علمی بگردم و کنار درسم درک بهتری از رشتم برای خودم ایجاد کنم. حالا من با مدرک کارشناسی از دانشگاه خارج میشم ، طبیعیه که حرفه ای و متخصص نیستم اما مهارت بهتری نسبت به آدم قبلی دارم ، برای یادگیری مطالب جدید مشتاق تر و علاقه مند ترم و میشه گفت برای پیدا کردن کار مستعد تر.
میخوام بگم درس خوندن و دانشگاه رفتن خوبه و واقعا کمک خیلی بزرگی به هرکسی در رفتار و شخصیت اجتماعی و دیدگاه بازتر و بهتری در مورد کار و رشته و علاقهی هرکسی براش ایجاد میکنه.
اما مسئله اینه که معیار اصلی نیست ، بنظرم معیار اصلی برای قیاس کردن تخصص افراد ، مهارتشون در کار ، علاقه به یادگیری ، قدرت حل مسئلشون و در آخر مدرک تحصیلیه.
جا نندازم ، خیلی ها هستند که به هر دلیلی نتونستن وارد دانشگاه بشن و خودشون به صورت شخصی مطالعات زیادی دارن و به صورت خود خوان جلو رفتن . خیلی سطح سواد و درک بهتری دارن.
گاها میشه گفت مهارتشون از افرادی که مدرک دارن بهتره. و این آدمها هم ارزشمند و تلاشگر هستن و به هم لایق.
همینطور کسایی که در یک رشته تحصیل میکنن و مدرک میگیرن اما بعد خودشون تخصص دیگری رو پیش میگیرن و جلو میرن و موفق میشن.
و خیلی راه های دیگه که آدمها انتخاب میکنن و حتما دورمون زیاد دیدیم.
میخوام بگم آدم ها رو در درجه اول بر اساس درک ذهنیشون و استعداد و مهارتشون قضاوت کنیم.
نظر شما چیه؟ لطفا برام بنویسید.