paree.s
paree.s
خواندن ۳ دقیقه·۴ روز پیش

به دنبال آرامش خاطر.

"اممم، من خیلی تو رختخواب می مونم. این تنها راهیه که باعث میشه فکر کنم کنترل زندگی امو دارم. اما اون... همون لحظه ای که بیدار می شه از تخت بلند میشه، دندوناشو مسواک می زنه و صبحونه درست می کنه. یه چیز دیگه که من انجام نمیدم. من به ندرت صبحونه می خورم. اون زندگیشو کامل زندگی میکنه ولی من فقط زمان میگذرونم.زندگی نمیکنم، فقط دووم میارم. فکر میکردم آدمایی مثل اون فقط تو فضای مجازی وجود دارن، تا اینکه ملاقاتش کردم.همیشه کاری که قلبش میگه رو انجام میده و به دنبال یه هدف جدیده. آزار دهنده است که بدونی انجام شدنیه، اما تو نمیتونی انجامش بدی. اول فکر می کردم، اون حتما یه چیزی داره که نمیگه؛ شاید یه تراما یا چیزی و حرفا و عملاش فقط یه نقابه، ولی نبود. "

چرا فکر کردی باید یه ماسک باشه؟

"چون به این معنیه که اون در نهایت بی نقص نیست. من بی نقص نمی خوام. کمال فقط یک مفهومه"

کامل بودن یک مفهومه؟ میشه بیشتر توضیح بدی؟

"خب، کامل بودن تو ذهن هر کسی معنای یه چیز متفاوتو میده. بعضی از مردم یه زندگی روستاییو بی نقص می بینن و بعضیا فکر می کنن ایلان ماسک بی نقصه، البته فقط افراد احمق این فکرو می کنن. اما تو از نظر همه نمی تونی کامل باشی."

و چرا همچین حسی داری؟

"نمی‌دونم، شاید چون از بچگی تمام تلاشمو می‌کردم تا برای همه عالی باشم. همش خودمو میکشیدم تا همه ی عیب‌و نقصا رو بپوشونم. هرگز نتونستم."

گفتی که اون بی نقصه. از دیدگاه تو بی نقصه؟

"نمی دونم. فکر کنم."

اگر برات بی نقص و کامله، چرا اونو از خودت دور می کنی؟

"اون زیادی عالیه. من نمی خوام بهش صدمه بزنم."

چرا فکر می کنی بهش صدمه می زنی؟

"من همیشه به همه صدمه می زنم. من هر چیزیو که دست می زنم خراب می کنم. فکر نکنم من لیاقتشو داشته باشم و اون سزاوار این نیست که باهاش همچین رفتاری بشه."

چرا فکر می کنی لیاقت بی نقص بودنشو نداری؟

"اممم... مطمئن نیستم."

*برای دقیقه ای در اتاق کرمی رنگ که با کلی تزئینات مختلف احساس راحتی به آدم میداد، سکوت حکم فرما شد.*

"می ترسم."

از چی؟

"از رها شدن. نمی خوام که یه مرد بی نقص منو ترک کنه چون به اندازه کافی براش خوب نیستم."

چرا فکر می کنی اون ترکت میکنه؟

"دیر یا زود میفهمه من واقعاً کیم. «من یه ایده آل نیستم جوئل،من فقط یک دختر به چیز رفته ام که به دنبال آرامش خاطره.»"

یه دیالوگ از فیلم درخشش ابدی یک ذهن بی آلایش؟

"دقیقا!"

مگه نمی گفتی مدتیه که میشناسیش؟

"آره."

پس اونقدری میشناسدت که ازت خوشش اومده.

"نمیشناسه. هیچ کس نمیشناسه."

چرا چنین احساسی داری؟

" حتی منم خودمو نمی شناسم. چگونه یکی دیگه منو میتونه بشناسه؟ من شخصیتم فقط یک نقابه."

چرا بهش اجازه نمی دی که باهات آشنا بشه؟ بدون این نقاب؟

"نمی‌دونم. چون من آدم عجیبیم، عادی نیستم، من هیچ جا تعلق ندارم و ازش متنفرم.پس تظاهر به کسی که ارزش شناختنو داره آسون‌تره. اما موضوع اینه که من واقعاً ارزش شناخته شدنو ندارم."

همیشه همین حسو داری؟

"آره."

و فکر میکنی چ...

"میشه سوال هاتو بس کنی؟ دیگه حسشو ندارم."


https://t.me/insanity_in_flesh
https://t.me/insanity_in_flesh


"You okay?"
"I'm fine," I say. I always am. Comparatively.

"حالت خوبه؟"
"من خوبم." گفتم. من همیشه خوبم. نسبت به بقیه.

If he had been with me

ایلان ماسکفضای مجازیکنترل زندگیبی نقص
Always the poet, never the poem=)) https://t.me/insanity_in_flesh
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید