پرهام فرجی
پرهام فرجی
خواندن ۲ دقیقه·۲ سال پیش

دیکتاتوری تا مغز استخوان


سازمانهایی که وقتی آگهی اونها رو میبینید نوشتند محیطی سالم، پویا همراه با حقوق مناسب، پرداخت به موقع، پورسانت عالی، بیمه، پاداش، بیمه ی تکمیلی، پرداخت وام، تور مسافرتی به....
اما وقتی وارد سازمان میشی از روز اول چشم هات به چیزایی میخوره که روحتم خبر نداره و اصلا تا حالا جایی ندیدی، مثلا تفاهم نامه عدم افشا بسیار سفت و سخت امضا میکنی، سفته سنگین میگیرن و رسیدی نمیدن، قراردادی از طرفی امضا نمیشه و هی امروز فردا میکنن
موقع پرداخت حقوق چندین روز طول میکشه و بعدش یه خرج چک بهت میدن میگن برو همینو نقد کن، از طرفی هیچکس توی اون سازمان اراده ی انجام صحبتهای بیشاری رو نداره، انتقاد نداریم، ما مشکلی نداریم اینجا همه چی خوبه
با همکارهات صحبت نکن چون متوجه میشی همه مثل تو از این سازمان دل خوشی ندارند
حرف همیشه حرف مدیریته، اعتراض و پیشنهاد هم نداریم ولی به همه میگی اینجا بیشترین آزادی عمل رو داریم و هر کسی هر کاری دلش میخواد میکنه، هر روز امکانات سازمان کاهش پیدا میکنه و فشار بر پرسنل بیشتر و بیشتر میشه
از طرفی ارزشی برای تیم فروش که موتور سازمان حساب میشه قائل نیستند.
نحوه ی مدیریتی یه شخص در سازمان نوع سازمان، قضاوت پرسنل و مشتریان رو از بیرون داره، هر چی دیکتاتوری تر باشه ولی در ظاهر جور دیگه ای عمل کنه احتمال فروپاشی اون سازمان بیشتره چون پرسنل اون سازمان مثل یه گروه شورشی درون یک کشور سرکوبگر شروع به تیم بندی و اقدام برای فرار از اون سازمان میکنند، ادامه ی این روند در طولانی مدت باعث میشه تعداد افرادی که وارد سازمان میشند و سریع خارج میشوند زیاد بشه، این کار یک پیام به مشتریان، رقیبان و همکاران میرسونه و اونم اینکه ما یک مشکل بزرگ درون سازمان خودمان داریم و این سیگنال به مرور باعث میشه این خبر توی محیطهای کاری بچرخه که این سازمان دیگه به درد کار کردن نمیخوره و در نهایت سازمان مجبور به انحلال میشه، در هر کشوری و هر سازمانی بویژه در شرایط اقتصادی نابهنجار از این دست اتفاق ها و تغییر در نحوه ی مدیریت رخ میده اما میزان استفاده از فشار به عمر اون سازمان بستگی داره، از فشار کم تا دیکتاتوری مطلق داریم که حتی میتونه منجر به حس تنفر و انزجار پرسنل از اون سازمان بشه، بوجود آمدن مشکلات مالی و انتخاب مدیریت از سهم مالی سازمان تاثیر زیادی در انتخاب مدیر در سبک مدیریتی داره.
با انتخاب سود بیشتر در شرایط نامساعد اقتصادی واستفاده از فشار بیشتر بر پرسنل برای رسیدن به مقاصد مالی خود عمر سازمان خودمون رو فقط کاهش میدیم، هر چه تقسیم سود در سازمان بیشتر باشه صمیمیت در سازمان افزایش پیدا میکنه و در نتیجه نیازی به فشار نیست چون کارمندان درک میکنند که مستقیم در سود شریک هستند و بازدهی و کارایی سازمانی افزایش پیدا میکنه‌، برآیند این کارها منجر به افزایش عمر سازمان و درجه ی کیفی کاری در آنها میشود.

شرایط اقتصادی
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید