کتاب «چگونه یک فیلم ترسناک بسازیم و زنده بمانیم» به قلم کریگ دیلوی، نه تنها یک داستان هیجانانگیز و پر از ترس است، بلکه نگاهی نقادانه به دنیای هالیوود و فرهنگ عامه دارد. این اثر با ترکیب هوشمندانه طنز و وحشت، به عمق چالشهای هنرمندان در صنعت فیلمسازی میپردازد و تجربهای متفاوت و لذتبخش را برای خوانندگان خود فراهم میکند.
در دنیای پیچیده و چندلایهی ادبیات وحشت، «چگونه یک فیلم ترسناک بسازیم و زنده بمانیم» نوشته کریگ دیلوی، جایگاهی منحصربهفرد برای خود دستوپا کرده است. این رمان نهتنها به داستانهای ترسناک سنتی پایبند میماند، بلکه با رویکردی متا به بررسی عمیق و موشکافانهی هنر ساخت فیلمهای وحشت میپردازد. دیلوی با استفاده از زبانی روان و جذاب، دنیای هالیوود دهه ۱۹۸۰ را به تصویر میکشد و همزمان به کاوش در ژانر وحشت و مفاهیم عمیقتر آن میپردازد.
رمان با معرفی «مکس موری»، کارگردانی مشهور در اوج دوران طلایی فیلمهای ترسناک آغاز میشود. مکس با سابقهی درخشان خود در کارگردانی فیلمهای اسلشر مانند «جک چاقوکش» به شهرت رسیده است. اما او بهتدریج از مسیر هنری خود دور شده و اسیر موفقیتهای تجاری و فشارهای استودیوها میشود. این بحران هویتی، مکس را وادار میکند تا بهدنبال ساخت فیلمی باشد که مخاطبان را نهتنها بترساند بلکه در عمق وجودشان ترس را جای دهد. از اینجا، داستان بهگونهای هنرمندانه بین واقعیت و تخیل حرکت میکند و نشان میدهد که چگونه دیلوی با استفاده از عناصر سنتی وحشت و ادغام آنها با نگاهی نوآورانه، اثری متا خلق میکند.
کتاب با استفاده از روایت دوگانهای که بین مکس و «سالی پریست»، بازیگری ناشناخته و مشتاق، حرکت میکند، بهخوبی توانسته است رابطهی بین هنر و واقعیت را به چالش بکشد. سالی، که آرزو دارد در نقش «دختر نهایی» به شهرت برسد، در تلاش است تا از طریق فیلمی که مکس در حال ساخت آن است، به هدف خود نزدیک شود. اما این سفر تنها به هدف حرفهای محدود نمیشود؛ بلکه دیلوی بهطور هنرمندانهای پرده از روی تاریک و پیچیدهی هالیوود برمیدارد و نشان میدهد که چگونه افراد برای رسیدن به موفقیت، نهتنها جان خود بلکه ارزشها و اخلاقیات خود را نیز قربانی میکنند.
یکی از نقاط قوت کتاب، توصیف دقیق و زندهی دوران طلایی هالیوود است. دهه ۱۹۸۰ با تمام زرقوبرقها و سطحینگریهایش بهخوبی در این کتاب به تصویر کشیده شده است. دیلوی با استفاده از زبانی طنزآمیز و درعینحال ترسناک، تضاد بین ظاهر پرزرقوبرق و واقعیت تاریک هالیوود را برجسته میکند. این تناقض، باعث میشود که کتاب نهتنها برای علاقهمندان به ژانر وحشت بلکه برای کسانی که به نقد اجتماعی و فرهنگی علاقهمند هستند، جذابیت داشته باشد.
علاوه بر این، کتاب بهخوبی توانسته است به مفاهیم عمیقتر وحشت بپردازد. دیلوی با استفاده از دوربین تسخیرشدهی مکس، بهطور نمادین نشان میدهد که چگونه هنر میتواند بهجای ایجاد زیبایی، به ابزاری برای تخریب و ویرانی تبدیل شود. این دوربین، که در اصل وسیلهای برای ثبت واقعیت است، به سلاحی تبدیل میشود که واقعیت را تحریف میکند و مرز بین هنر و جنون را از بین میبرد.
سالی، بهعنوان شخصیت مقابل مکس، نماد آرزوها و امیال سرکوبشدهی افرادی است که در تلاش برای دستیابی به موفقیت در هالیوود، ارزشها و خود واقعیشان را قربانی میکنند. او، که در ابتدا تنها بهعنوان یک بازیگر ناشناخته وارد داستان میشود، بهتدریج به یکی از شخصیتهای اصلی و مهم داستان تبدیل میشود و نشان میدهد که چگونه هالیوود میتواند حتی افراد بیگناه را نیز به فساد بکشاند.
در نگاهی کلی، «چگونه یک فیلم ترسناک بسازیم و زنده بمانیم» اثری است که نهتنها مخاطبان را با ترسهای سنتی آشنا میکند، بلکه به بررسی عمیقتر مفاهیم انسانی و اجتماعی نیز میپردازد. این رمان با استفاده از داستانی هوشمندانه و روایتی پیچیده، بهخوبی توانسته است جایگاه خود را در میان آثار برجستهی ژانر وحشت پیدا کند و مخاطبان را به چالش بکشد تا نهتنها از داستان لذت ببرند بلکه به مفاهیم عمیقتر آن نیز بیندیشند.
این کتاب نشاندهندهی توانایی دیلوی در خلق داستانهایی است که بهطور همزمان هم خواننده را میترساند و هم او را به تفکر وادار میکند. «چگونه یک فیلم ترسناک بسازیم و زنده بمانیم» اثری است که مرز بین واقعیت و تخیل، هنر و جنون، و موفقیت و سقوط را بهخوبی به تصویر میکشد و نشان میدهد که وحشت تنها در سایهها پنهان نیست، بلکه میتواند در قلب هالیوود نیز پیدا شود.
کتاب «چگونه یک فیلم ترسناک بسازیم و زنده بمانیم» نه تنها به عنوان یک اثر ترسناک، بلکه به عنوان یک تحلیل اجتماعی و روانشناختی از دنیای هالیوود و فیلمسازی در دهه ۱۹۸۰ نیز قابل تأمل است. دیلوی در این رمان، نه تنها به توصیف و تحلیل عمیق شخصیتها و انگیزههای آنها میپردازد، بلکه به شکل ماهرانهای، محیط اطراف آنها را نیز به عنوان عنصری حیاتی در پیشبرد داستان وارد میکند. هالیوود دهه ۱۹۸۰، با تمام زرق و برقهایش، به نوعی به یک شخصیت مستقل تبدیل میشود که نقشی کلیدی در داستان ایفا میکند.
از منظر تماتیک، یکی از نکات برجسته کتاب، بررسی رابطه بین هنر و اخلاقیات است. دوربین تسخیر شدهای که مکس از آن استفاده میکند، به نوعی تجسمی از این تضاد است. مکس که در ابتدا تنها به دنبال خلق یک اثر هنری ناب و ترسناک است، به تدریج در مواجهه با وسوسهها و فشارهای مختلف، از مسیر اخلاقی خود منحرف میشود. این دوربین، که به طور نمادین نمایانگر قدرت فسادپذیر هنر است، به مکس نشان میدهد که چگونه میتوان از هنر به عنوان ابزاری برای تحقق خواستههای خود، حتی به قیمت جان دیگران، استفاده کرد.
شخصیت مکس موری در این داستان، نمادی از هنرمندی است که در پی دستیابی به کمال هنری، به تدریج انسانیت خود را از دست میدهد. دیلوی با دقت و جزئیات، به توصیف فرآیند این تغییر و تحول میپردازد و نشان میدهد که چگونه وسواس بیش از حد برای خلق اثری بزرگ و بینقص میتواند به سقوط و نابودی هنرمند منجر شود. این جنبه از داستان، کتاب را به یک اثر هشداردهنده درباره خطرات تسلیم شدن به وسوسهها و از دست دادن ارزشهای اخلاقی تبدیل میکند.
در کنار مکس، سالی پریست نیز به عنوان یک شخصیت پیچیده و چندوجهی معرفی میشود. سالی، که در ابتدا به عنوان یک بازیگر ناشناخته وارد داستان میشود، به تدریج به یکی از شخصیتهای محوری تبدیل میشود که نمایانگر مشکلات و چالشهایی است که زنان در هالیوود با آنها مواجه هستند. دیلوی با دقت و حساسیت به بررسی تجربیات سالی در دنیای سینما میپردازد و نشان میدهد که چگونه این شخصیت، با وجود تمام موانع و مشکلات، سعی میکند جایگاه خود را در این صنعت به دست آورد.
کتاب همچنین به بررسی تضادها و تناقضات موجود در صنعت فیلمسازی میپردازد. در یک سوی داستان، مکس به عنوان کارگردانی معرفی میشود که به دنبال خلق اثری هنری و عمیق است. اما در سوی دیگر، او با استودیوها و تهیهکنندگانی مواجه است که تنها به فکر سودآوری و فروش بیشتر هستند. این تضاد بین هنر و تجارت، یکی از موضوعات محوری کتاب است که دیلوی به خوبی توانسته است آن را به تصویر بکشد.
نکته دیگری که در این کتاب به چشم میخورد، استفاده ماهرانه از عناصر فراطبیعی است. دوربین تسخیر شده، که نقشی کلیدی در داستان دارد، به عنوان عنصری نمادین و فراطبیعی، نشاندهنده قدرتهای مخرب و تاریک هنر است. دیلوی با استفاده از این عنصر، به خواننده یادآوری میکند که در دنیای وحشت، مرز بین واقعیت و تخیل به راحتی قابل عبور است و آنچه در ابتدا به نظر غیرواقعی میآید، میتواند به حقیقتی هولناک تبدیل شود.
رمان همچنین به تحلیل روانشناختی شخصیتهای خود میپردازد و نشان میدهد که چگونه فشارهای مختلف، از جمله فشارهای اجتماعی و حرفهای، میتواند به تحولات عمیق و گاه مخرب در شخصیت افراد منجر شود. دیلوی با دقت و جزئیات به بررسی این تحولات میپردازد و نشان میدهد که چگونه شخصیتهای او، در مواجهه با چالشها و وسوسهها، به تدریج تغییر میکنند و به ورطه نابودی کشیده میشوند.
این کتاب همچنین به بررسی مفاهیمی همچون فداکاری، قدرت و فسادپذیری میپردازد. شخصیتهای کتاب، در تلاش برای دستیابی به موفقیت و جاودانگی، به تدریج ارزشهای انسانی و اخلاقی خود را از دست میدهند. این موضوع، بهویژه در شخصیت مکس، به خوبی به تصویر کشیده شده است. مکس که در ابتدا تنها به دنبال خلق اثری هنری است، به تدریج تسلیم وسوسهها و فشارهای مختلف میشود و ارزشهای خود را فدا میکند.
«چگونه یک فیلم ترسناک بسازیم و زنده بمانیم» کتابی است که نه تنها برای علاقهمندان به ژانر وحشت، بلکه برای هرکسی که به دنبال یک داستان پیچیده، چندلایه و اندیشمندانه است، جذابیت دارد. دیلوی با خلق دنیایی تاریک و پر از تضاد، به خواننده این امکان را میدهد که نه تنها از داستان لذت ببرد، بلکه به مفاهیم عمیقتر آن نیز بیندیشد و به تأمل وادار شود.
کتاب «چگونه یک فیلم ترسناک بسازیم و زنده بمانیم» به زیبایی به مفهوم ترس بهعنوان یک ابزار قدرتمند در هنر پرداخته است. دیلوی به خوبی نشان میدهد که چگونه ترس میتواند نه تنها به عنوان یک وسیله برای سرگرمی، بلکه بهعنوان یک زبان هنری برای بیان مفاهیم پیچیدهتر استفاده شود. مکس، بهعنوان یک کارگردان، به دنبال خلق چیزی است که فراتر از ترس سطحی قرار دارد و بتواند به عمق احساسات مخاطبان نفوذ کند. این تعهد به خلق چیزی منحصر به فرد و اثرگذار، او را به سمت خطراتی سوق میدهد که نه تنها حرفهای، بلکه شخصی و روانی نیز هستند.
عنصر دیگر که به خوبی در این کتاب مطرح میشود، تضاد بین واقعیت و تخیل است. دوربین تسخیر شده بهعنوان یک نماد از این تضاد عمل میکند و مرزهای بین آنچه واقعی و آنچه خیالی است را محو میکند. این رویکرد دیلوی به ما یادآوری میکند که در دنیای هنر و بهویژه در ژانر وحشت، این مرزها بهراحتی قابل عبور هستند و گاهی اوقات، آنچه بهعنوان تخیل آغاز میشود، میتواند به واقعیتی هولناک تبدیل شود.
شخصیت سالی پریست نیز در این کتاب بهشکلی عمیق و جذاب بررسی شده است. او بهعنوان یک زن جوان که در تلاش برای موفقیت در دنیای سینما است، با چالشها و موانع زیادی مواجه میشود. دیلوی با دقت و حساسیت به بررسی تجربیات و احساسات سالی میپردازد و نشان میدهد که چگونه این شخصیت، با وجود تمام سختیها، به تلاش خود ادامه میدهد و در نهایت بهعنوان یکی از قهرمانان داستان مطرح میشود. این روند، نه تنها شخصیت او را تقویت میکند، بلکه بهعنوان نمادی از مقاومت و پایداری در برابر سختیها نیز عمل میکند.
روایت دیلوی از دنیای هالیوود در دهه ۱۹۸۰ نیز بسیار قابل توجه است. او بهخوبی توانسته است فضای آن دوران را بازسازی کند و تصویری دقیق و زنده از این دوره تاریخی به خواننده ارائه دهد. این بازسازی شامل جزئیات دقیق از فرهنگ، مد، و حتی سبک زندگی شخصیتها میشود که به واقعیتر شدن داستان کمک میکند. همچنین، دیلوی بهشکلی هنرمندانه به بررسی تأثیرات این دوره تاریخی بر صنعت سینما و خصوصاً ژانر وحشت میپردازد.
یکی از موضوعات برجسته کتاب، بررسی اخلاق در صنعت فیلمسازی است. دیلوی بهشکلی هوشمندانه نشان میدهد که چگونه مرزهای اخلاقی میتوانند در فرآیند خلق هنر تار و گاهی اوقات بهکلی ناپدید شوند. مکس که در ابتدا بهعنوان کارگردانی با اصول اخلاقی معرفی میشود، بهتدریج و در مواجهه با وسوسهها و فشارهای مختلف، از این اصول دور میشود و حتی جان انسانها را برای خلق هنری که در ذهن دارد به خطر میاندازد.
در کنار بررسی مسائل اخلاقی، دیلوی به بررسی نقش زنان در صنعت فیلمسازی نیز میپردازد. شخصیت سالی، که در جستجوی موفقیت و شناخت در هالیوود است، با مشکلات و چالشهای زیادی مواجه میشود که بسیاری از آنها بهخاطر جنسیت اوست. این کتاب بهشکلی زیبا و دقیق، به بررسی این موضوع میپردازد و نشان میدهد که چگونه سالی تلاش میکند در برابر این چالشها مقاومت کند و به هدف خود برسد.
کتاب «چگونه یک فیلم ترسناک بسازیم و زنده بمانیم» نه تنها بهعنوان یک داستان ترسناک، بلکه بهعنوان یک اثر چندلایه و پیچیده نیز مطرح است. دیلوی با استفاده از عناصر مختلف داستانی، از جمله روانشناسی شخصیتها، تاریخچه هالیوود، و بررسی مسائل اخلاقی، توانسته است کتابی خلق کند که نه تنها خواننده را سرگرم کند، بلکه او را به تفکر وادار کند. این رویکرد باعث شده است که کتاب بهشکلی متفاوت از دیگر آثار این ژانر باشد و بهعنوان یک اثر هنری باارزش تلقی شود.
عنصر دیگری که به خوبی در کتاب به تصویر کشیده شده است، نقش و اهمیت رسانهها در شکلدهی به افکار عمومی و تأثیرگذاری بر روندهای فرهنگی است. دیلوی با دقت به بررسی این موضوع میپردازد و نشان میدهد که چگونه رسانهها میتوانند در خدمت اهداف هنری قرار گیرند و یا برعکس، به ابزارهای کنترل و فساد تبدیل شوند. این نقد به رسانهها و نقش آنها در صنعت فیلمسازی، یکی از جنبههای جذاب و چالشبرانگیز کتاب است.
کتاب «چگونه یک فیلم ترسناک بسازیم و زنده بمانیم» به قلم کریگ دیلوی، مورد تحسین منتقدین و خوانندگان قرار گرفته است. یکی از دلایل این استقبال، توانایی نویسنده در ترکیب ترس و طنز به شیوهای متفاوت است. این کتاب علاوه بر اینکه داستانی جذاب و پر از تعلیق را ارائه میدهد، در عین حال نگاهی نقادانه به هالیوود و فرهنگ عامه در دهه ۱۹۸۰ دارد. بسیاری از نقدها به این نکته اشاره دارند که دیلوی با استفاده از تکنیکهای نوشتاری خاص خود، توانسته است اثری خلق کند که نه تنها سرگرمکننده است، بلکه عمق و محتوایی فراتر از یک داستان ترسناک ساده دارد.
منتقدی اشاره کرده است که یکی از جذابیتهای این کتاب، استفاده از موضوعات فرعی مانند صنعت فیلمسازی و چالشهای آن است. این کتاب به نوعی یادآور مشکلات و موانعی است که کارگردانان و فیلمسازان در مسیر خلق آثار هنری با آن مواجه هستند. در این میان، دیلوی توانسته است با خلق شخصیت مکس موری، که یک کارگردان معروف فیلمهای ترسناک است، بهخوبی از این چالشها و تعارضات بین هنر و تجارت پردهبرداری کند.
از دیگر نقاط قوت این کتاب، استفاده هوشمندانه از عناصر متا در داستان است. دیلوی با بهرهگیری از این عناصر، موفق شده است داستانی را خلق کند که خواننده را به تفکر وادار میکند. شخصیت مکس موری که به دنبال خلق یک فیلم ترسناک است که بتواند به عمق احساسات مخاطبان نفوذ کند، نمونهای از این تلاشها است. او در این راه، از یک دوربین تسخیر شده استفاده میکند که خود به عنوان نمادی از ترس و وحشت در داستان عمل میکند.
نقدهای مثبت دیگری نیز به توانایی نویسنده در خلق شخصیتهای پیچیده اشاره دارند. مکس موری، اگرچه به عنوان یک شخصیت اصلی در داستان مطرح است، اما مسیر تحولی که او طی میکند، از او شخصیتی پیچیده و گاهی حتی قابل انزجار میسازد. این شخصیتپردازی عمیق، باعث شده است که داستان جذابیت بیشتری پیدا کند و خواننده را تا انتها با خود همراه سازد.
یکی از منتقدین به نکته جالبی اشاره کرده است که دیلوی توانسته است با استفاده از طنز و ترس به شیوهای هوشمندانه، مرز بین این دو ژانر را محو کند. این ترکیب باعث شده است که کتاب نه تنها برای علاقهمندان به ژانر وحشت، بلکه برای خوانندگانی که به دنبال داستانهای طنزآمیز و سرگرمکننده هستند نیز جذاب باشد.
در عین حال، برخی از نقدها به این نکته اشاره دارند که هرچند این کتاب بهخوبی به موضوعات پیچیده و جدی میپردازد، اما در برخی مواقع نتوانسته است احساس ترس واقعی را به خواننده منتقل کند. بهویژه در مقایسه با دیگر آثار نویسنده مانند «سختی کودکان» یا «قسمت سیزدهم»، این کتاب ممکن است نتواند همان تأثیر عمیق و عاطفی را ایجاد کند.
در نهایت، منتقدین به این نکته اشاره دارند که «چگونه یک فیلم ترسناک بسازیم و زنده بمانیم» نه تنها یک داستان سرگرمکننده است، بلکه به نوعی بازتابی از دنیای فیلمسازی و چالشهای آن نیز هست. این کتاب بهویژه برای علاقهمندان به ژانر وحشت و کسانی که به دنبال داستانهایی با عمق و محتوای بیشتر هستند، یک انتخاب عالی است.
یکی دیگر از نکات مثبت این کتاب، پرداختن به مسئلهی نقد اجتماعی و روانشناسی شخصیتها است. این رویکرد دیلوی باعث شده است که کتاب به اثری برجسته و متفاوت از دیگر آثار این ژانر تبدیل شود.
کتاب «How to Make a Horror Movie and Survive» از منظر روانشناختی و فلسفی به بررسی ترس و مفهوم آن در زندگی انسان میپردازد. این کتاب، با تکیه بر داستان یک کارگردان که در تلاش است فیلمی بسازد که فراتر از کلیشههای ژانر وحشت باشد، به طور عمیقی به ماهیت ترس و چگونگی شکلگیری و اثرگذاری آن بر روان انسان میپردازد.
نخستین لایه روانشناختی کتاب، در تحلیل شخصیت اصلی، Max Maury، دیده میشود. او که از موفقیتهای قبلی خود ناامید شده و به دنبال خلق اثری است که واقعاً مردم را بترساند، نمایانگر ترس انسان از بیمعنایی و پوچی است. Max به دنبال معنا در ترس است، ترسی که نه تنها بر دیگران اثر بگذارد بلکه وجود خودش را نیز متزلزل کند. این جستجو برای معنا، بازتابی از نیاز انسان به مواجهه با ناشناختهها و شکستن مرزهای درونی خود است.
در سطح فلسفی، کتاب به بررسی سوالاتی از قبیل «چه چیزی باعث ترس واقعی میشود؟» و «آیا ترس چیزی است که باید از آن اجتناب کرد یا آن را به آغوش کشید؟» میپردازد. Max در تلاش برای ساختن یک فیلم وحشتناک، با ایدهای مواجه میشود که شاید ترس واقعی نه در موجودات خیالی، بلکه در خود انسانها و تمایلات پنهانی آنها نهفته باشد. این فلسفه ترس، نزدیک به ایدههای فرویدی درباره ناخودآگاه و «غرایز مرگ» است که معتقد است ترس و تمایلات خودویرانگرانه بخشی از طبیعت انسانی هستند.
همچنین، شخصیت Sally Priest در این داستان نشاندهنده تناقضات و چالشهای درونی انسانهاست. او که به دنبال موفقیت در دنیای فیلمسازی است، مجبور است با مرزهای اخلاقی خود مواجه شود. تصمیمات او و چالشهایش، بازتابی از فشارهای اجتماعی و انتظاراتی است که میتوانند روان انسان را تحت تأثیر قرار دهند و او را به سوی انتخابهای دشوار و گاه نابودکننده سوق دهند.
از سوی دیگر، دوراهی اخلاقی Max در استفاده از دوربینی که باعث مرگ افراد میشود، بازتابدهنده سؤال فلسفی دیگری است: «آیا هدف وسیله را توجیه میکند؟». Max که میخواهد فیلمی بسازد که تأثیرگذار و ماندگار باشد، مجبور است با این سؤال دست و پنجه نرم کند که آیا میتوان برای خلق هنری بزرگ، از مرزهای اخلاقی عبور کرد؟ این سؤال، یکی از مباحث اصلی در فلسفه هنر و اخلاق است.
کتاب همچنین به بررسی مفهوم «ترس از مرگ» میپردازد. Max با دوربین جادوییاش مواجه میشود که مرگ را ثبت و ضبط میکند. این مواجهه با مرگ، نشاندهنده اضطراب وجودی است که انسانها با آن روبرو هستند. آیا میتوان مرگ را به عنوان بخشی طبیعی از زندگی پذیرفت، یا باید از آن گریخت؟ این تضاد فلسفی در سراسر کتاب به چشم میخورد و خواننده را به تأمل در مورد ترس از مرگ و مواجهه با آن وامیدارد.
دیلوی با استفاده از عنصر وحشت، به بررسی مفهوم «ترس از ناشناختهها» نیز میپردازد. دوربین مرموز در داستان، نمادی از ناشناختههایی است که ممکن است در هر لحظه زندگی ما را تهدید کنند. این ترس از ناشناختهها، یکی از اصلیترین منابع اضطراب انسانی است که در روانشناسی به عنوان یکی از عوامل اصلی ایجاد ترس و استرس شناخته میشود.
در نهایت، کتاب به بررسی این نکته میپردازد که چگونه ترس میتواند به عنوان ابزاری برای کنترل و قدرت مورد استفاده قرار گیرد. Max در تلاش است تا با خلق فیلمی که وحشت واقعی را به تصویر میکشد، بر تماشاگران تسلط یابد. این موضوع، به تأمل در مورد رابطه بین ترس و قدرت و چگونگی استفاده از آن برای دستیابی به اهداف مختلف میانجامد.
کتاب «How to Make a Horror Movie and Survive» به شکلی هوشمندانه ترس را نه فقط به عنوان یک احساس سطحی، بلکه به عنوان یک مفهوم پیچیده روانشناختی و فلسفی به تصویر میکشد. Craig DiLouie با این اثر نشان میدهد که وحشت تنها در چیزهای بیرونی نیست، بلکه در درون انسانها و در مواجهه با پرسشهای عمیق وجودی نیز نهفته است.
در نهایت، «چگونه یک فیلم ترسناک بسازیم و زنده بمانیم» نه تنها به عنوان یک داستان ترسناک، بلکه به عنوان یک اثر چندلایه و پیچیده مطرح است. این کتاب میتواند برای علاقهمندان به ژانر وحشت و همچنین کسانی که به دنبال داستانهایی با عمق و معنا هستند، یک انتخاب عالی باشد.
امتیاز : 8.8 از 10
"بسیار خواندنی"