ویرگول
ورودثبت نام
پرهام صرامی
پرهام صرامی
خواندن ۸ دقیقه·۱ ماه پیش

بررسی کتاب Sandwich از Catherine Newman : تلاقی طنز و تراژدی در نان زندگی


کاترین نیومن در رمان "Sandwich"، زندگی راکی، زنی میان‌سال و گرفتار در میان چالش‌های پیری والدین و استقلال فرزندانش، را با نگاهی دقیق و طنزی لطیف روایت می‌کند. این داستان، سفر به درون احساسات انسانی است؛ جایی که عشق، خستگی، و پیچیدگی‌های روابط خانوادگی در هم می‌آمیزند و خواننده را به سفری احساسی و تأمل‌برانگیز دعوت می‌کنند.




رمان "Sandwich"، خواننده را به سفری به قلب خانواده‌ای می‌برد که از سه نسل تشکیل شده است؛ نسلی که در حال جدا شدن از والدین و رفتن به دنیای خود هستند، نسلی که در مرکز تغییرات جسمی و روحی قرار دارد و نسلی که در سایه پیری، به پایان زندگی نزدیک می‌شود. روایت این رمان به خوبی تصویر زندگی معاصری را به نمایش می‌گذارد که میان مسئولیت‌های فردی، خانوادگی و تغییرات اجتناب‌ناپذیر، دست‌وپنجه نرم می‌کند.

راوی داستان، ریچل یا همان "راکی" است که در میانه‌ی این رمان 54 ساله است و در مرکز این "ساندویچ" خانوادگی قرار دارد. او باید میان والدین سالخورده‌اش که به تدریج ضعیف‌تر می‌شوند و فرزندانی که دیگر خانه را ترک کرده‌اند، تعادل برقرار کند. نیومن در این رمان با دقت و طنزی خاص به بررسی چالش‌های زندگی میان‌سالی، تغییرات جسمی و روحی ناشی از یائسگی و دغدغه‌های خانوادگی می‌پردازد. او توانسته است با طنزی تلخ و شیرین، مخاطب را به درک عمیق‌تری از روابط انسانی و معنای زندگی برساند.

اولین نقطه قوت "Sandwich" توانایی نیومن در ایجاد طنز در موقعیت‌های روزمره است. از همان صفحه‌ی اول، نیومن با معرفی رابطه‌ی راکی با همسرش نیک که "بین بیست تا شصت و پنج درصد از هرچه او می‌گوید را می‌فهمد"، خواننده را به خنده می‌اندازد. این طنزها که در سراسر رمان حضور دارند، هرگز از عمق احساسی داستان نمی‌کاهند و برعکس، تضاد میان لحظات طنزآمیز و چالش‌های جدی زندگی، لایه‌های بیشتری به شخصیت‌ها و روایت اضافه می‌کند.

یکی از برجسته‌ترین ویژگی‌های این رمان، تصویر دقیق و بی‌پرده‌ی نیومن از پیری و یائسگی است. راکی با زبانی صریح و بدون خودسانسوری از تغییرات جسمی خود سخن می‌گوید: "موهایم! چه شده؟ قبلاً به شکل موج‌های سنگین و براق روی شانه‌هایم می‌ریختند، و حالا مانند علف‌های خشکی که از سرم بیرون می‌زنند، ایستاده‌اند." این توصیف‌ها، نه تنها تصویری واضح از واقعیت‌های فیزیکی پیری ارائه می‌دهند، بلکه حس ترس، ناامیدی و حتی گاهی طنزآلود بودن این تغییرات را نیز منتقل می‌کنند.

نیومن در به تصویر کشیدن رابطه‌ی راکی و همسرش نیک نیز هنرمندانه عمل کرده است. رابطه‌ای که در آن عشق و تفاهم با چالش‌های ناشی از پیری و یائسگی ترکیب شده است. در یکی از صحنه‌های برجسته، زمانی که راکی در صف نانوایی از نیک عصبانی می‌شود چون او نمی‌داند که راکی چه شیرینی‌ای را ترجیح می‌دهد، نیومن توانسته است به خوبی تضاد میان احساسات راکی و واقعیت‌های روزمره را به تصویر بکشد. این نوع از لحظات که در سراسر رمان به چشم می‌خورند، نشان‌دهنده‌ی توانایی نویسنده در درک و بازنمایی پیچیدگی‌های روابط انسانی است.

با این حال، "Sandwich" تنها به طنز و لحظات روزمره محدود نمی‌شود. نیومن با استفاده از لحظات تاریک و چالش‌های جدی زندگی، عمق بیشتری به داستان می‌بخشد. در قسمتی از رمان، راکی به یاد می‌آورد که چگونه زمانی که فرزندانش کوچک بودند و او در حالتی از خستگی و اضطراب قرار داشت، به فکر زنانی افتاد که خود را به همراه فرزندانشان از پرتگاه پرت کرده‌اند. این لحظات تاریک، بر عمق احساسی رمان می‌افزایند و نشان‌دهنده‌ی این واقعیت هستند که حتی در میان لحظات شادی و خنده، زندگی همچنان می‌تواند سخت و بی‌رحم باشد.

مسئله‌ی سلامت والدین راکی نیز یکی از محورهای مهم داستان است. نیومن در این بخش از رمان، با دقت و ظرافت به توصیف پدر و مادر راکی می‌پردازد. از گفتگوهای آنها گرفته تا وضعیت جسمی‌شان و حتی لحظاتی که در خواب در کنار هم به سر می‌برند، همگی به خوبی نشان‌دهنده‌ی عشق و احترامی است که در این خانواده جریان دارد. این توجه به جزئیات، به ویژه در لحظاتی که مادر راکی به دلیل ضعف جسمی در بیمارستان بستری می‌شود، نشان‌دهنده‌ی توانایی نیومن در انتقال احساسات و وضعیت‌های پیچیده‌ی انسانی است.

با این حال، یکی از نقاط ضعف این رمان، پرداختن به مسئله‌ای از گذشته‌ی راکی است که به نظر می‌رسد به طور مصنوعی به داستان اضافه شده است. این قسمت از داستان که به نوعی با یائسگی و پایان یک دوره‌ی زندگی مرتبط است، از دیدگاه برخی خوانندگان ممکن است کمی ناهماهنگ و غیرضروری به نظر برسد. اما این نقطه ضعف، در مقایسه با سایر بخش‌های رمان، تأثیر چندانی بر تجربه‌ی کلی خواننده نخواهد داشت.

در مجموع، چالش اصلی راکی در "Sandwich" چیزی فراتر از تغییرات جسمی یا مشکلات خانوادگی است. این چالش به معنای بازنگری در تمامی نقش‌هایی است که او در زندگی ایفا کرده است؛ از مادر بودن و همسر بودن گرفته تا دختری که حالا خود باید نقش والدین را برای والدینش بازی کند. نیومن با نگاهی دقیق به این چالش‌های چندگانه، نشان می‌دهد که چگونه هر یک از این نقش‌ها به نوبه‌ی خود بر دیگری تأثیر می‌گذارد. در لحظاتی که راکی با خود خلوت می‌کند، احساس می‌شود که او در حال ارزیابی مجدد زندگی و تصمیماتش است. نیومن با مهارت فراوان، این خودنگری را به شکلی طبیعی و بدون اغراق به خواننده منتقل می‌کند، به طوری که مخاطب نیز هم‌زمان با راکی به تفکر درباره‌ی زندگی خود می‌پردازد. این جنبه از رمان، عمق روان‌شناختی بیشتری به داستان می‌بخشد و باعث می‌شود که مخاطب به شکلی نزدیک‌تر با شخصیت اصلی همذات‌پنداری کند.

نیومن در این رمان به شکلی هنرمندانه تعادل میان طنز و جدیت را حفظ کرده است. او با استفاده از لحظات طنزآمیز، مخاطب را به خنده وادار می‌کند و در عین حال، با لمس موضوعات حساس و جدی، او را به فکر فرو می‌برد. این تلفیق باعث می‌شود که "Sandwich" اثری پویا و چندبعدی باشد که خواننده را در طول داستان به حرکت درمی‌آورد. نیومن با ترکیب این دو عنصر، نشان می‌دهد که زندگی هیچ‌گاه ساده یا خطی نیست؛ بلکه مجموعه‌ای از لحظات شادی و غم، طنز و تراژدی است که همگی در کنار هم معنای زندگی را شکل می‌دهند. این نوع از روایت، به داستان نه تنها عمق بیشتری می‌بخشد، بلکه باعث می‌شود که خواننده به‌طور مستمر درگیر داستان بماند و از هیچ‌یک از پیچ‌وخم‌های آن غافل نشود.

روابط میان‌نسلی که در "Sandwich" به تصویر کشیده شده است، یکی از اصلی‌ترین محورهای داستان است. نیومن با دقت و ظرافت، تغییرات دینامیک این روابط را بررسی می‌کند؛ از لحظاتی که راکی نقش والد را برای والدین خود ایفا می‌کند تا زمانی که با فرزندان بزرگ‌سال خود به شکلی متفاوت از گذشته ارتباط برقرار می‌کند. این تغییرات در روابط خانوادگی، به وضوح نشان‌دهنده‌ی گذر زمان و تأثیر آن بر نحوه‌ی ارتباطات انسانی است. نیومن به خوبی نشان می‌دهد که چگونه این تغییرات می‌توانند همزمان با سختی‌ها، فرصتی برای رشد و تقویت روابط باشند. او با ترسیم این روابط به شکلی واقعی و ملموس، به مخاطب یادآوری می‌کند که خانواده‌ها در گذر زمان دچار تحول می‌شوند و این تحولات، هرچند گاهی دردناک، اما بخشی ضروری از زندگی‌اند.

یکی از موضوعات مهمی که نیومن در "Sandwich" به آن می‌پردازد، موضوع حافظه و گذشته است. راکی در طول داستان بارها به گذشته بازمی‌گردد؛ خاطراتی که گاهی شیرین و گاهی تلخ‌اند، اما همواره نقش مهمی در شکل‌دهی به شخصیت و تصمیمات او دارند. نیومن با دقت نشان می‌دهد که چگونه گذشته می‌تواند مانند سایه‌ای بر روی زمان حال قرار گیرد و گاهی باعث شود که راکی نتواند به طور کامل در لحظه‌ی حال زندگی کند. این وابستگی به گذشته، گاهی به شکلی ناخودآگاه بر رفتار و تصمیمات او تأثیر می‌گذارد و نیومن با مهارت این تأثیرات را به شکلی ملموس و واقعی به تصویر می‌کشد. او نشان می‌دهد که گذشته همیشه با ماست و در هر قدمی که برمی‌داریم، همراه ماست، اما باید یاد بگیریم که چگونه با آن همزیستی کنیم بدون اینکه اجازه دهیم تمام زندگی‌مان را تحت‌الشعاع قرار دهد.

مسئله‌ی هویت شخصی نیز یکی دیگر از محورهای مهم این رمان است. راکی در میان تمامی نقش‌های خود، گاهی احساس می‌کند که هویت شخصی‌اش تحت فشار قرار گرفته و به نوعی گم شده است. نیومن با ظرافت نشان می‌دهد که چگونه راکی میان نقش‌های مختلفش به عنوان مادر، همسر و دختر، به دنبال معنای شخصی زندگی خود است. این جستجو برای هویت، او را به چالش‌های روانی و احساسی جدیدی می‌کشاند که در نهایت به او کمک می‌کنند تا به درک عمیق‌تری از خود و زندگی‌اش برسد. نیومن با پرداخت دقیق به این موضوع، به خواننده یادآوری می‌کند که در هر سنی و در هر مرحله‌ای از زندگی، جستجو برای هویت و معنا همچنان ادامه دارد و این جستجوست که به زندگی عمق و معنا می‌بخشد.

در نهایت، "Sandwich" اثری است که با طنز، عشق، اندوه و شادی پر شده است. کاترین نیومن با مهارت فراوان توانسته است تصویری دقیق و واقع‌گرایانه از چالش‌های زندگی میان‌سالی و رابطه‌های خانوادگی ارائه دهد. این رمان نه تنها خواننده را به خنده می‌اندازد، بلکه او را به تفکر در مورد معنای زندگی، عشق و خانواده وامی‌دارد. نیومن با این اثر بار دیگر ثابت کرده است که نویسنده‌ای توانا و دقیق در به تصویر کشیدن احساسات انسانی است. "Sandwich" را می‌توان یکی از آثار برجسته‌ی ادبیات معاصر دانست که توانسته است با تلفیق طنز و جدیت، داستانی پر از احساسات و اندیشه‌های عمیق خلق کند.


امتیاز : 8.7 از 10
"بسیاری خواندنی"

در پایان این بررسی، لازم می‌دانم از دوست نازنینم، سعید حقیقت، تشکر کنم. سعید که با نگاهی روان‌شناسانه به جهان و شخصیت‌هایش می‌نگرد، با دقت و حساسیتی که تنها از یک روانشناس برمی‌آید، به من کمک کرد تا به عمق احساسات و لایه‌های پنهان این داستان نفوذ کنم. حضور او و نگاه هنرمندانه‌اش در تحلیل روابط انسانی و پیچیدگی‌های درونی شخصیت‌ها، باعث شد تا این بررسی، رنگ و بویی دیگر به خود بگیرد. ممنونم سعید، برای همه آنچه که از نگاه تیزبین و دل آگاهت به این متن افزودی.

کتاببررسی کتابمعرفی و بررسی کتاب
روزنامه‌نگار حوزه کتاب و سرگرمی
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید