تا حالا دوست داشتید در زمان سفر کنید؟
فکر میکنم جواب بسیاری از افراد به این سوال مثبته. یکی از آرزوهای بشریت سفر به گذشته و آینده است. در طول تاریخ برای رسیدن به این هدف، طرحها و نقشههای بسیاری کشیده شده تا آدمها بتونن فقط برای چند لحظه به عقب برگردن یا به آینده برن و بدونن در آینده چه اتفاقی رخ میده.
این رویا اونقدر هیجانانگیز و خیالانگیز بوده که حتا علم رو هم تحت تاثیر خودش قرار داده. دانشمندان، مهندسان و افراد دیگه در تلاش بودن تا ماشین زمان بسازن و بتونن به این رویا رنگ واقعیت ببخشن.
شاید به خاطر همین حوزههایی مثل تاریخ و باستانشناسی بوجود اومده. برای اینکه فهمیدن اینکه در گذشته چه خبر بوده باعث میشده یه سری از آدما نتونن خواب راحت داشته باشن و سعی کردن با کندوکاو، مطالعه و تحقیق روزنهای به گذشته پیدا کنن.
من حتا فکر میکنم یک دلیل اینکه نیاکان ما شروع به ثبت و نگارش کردن این بوده که به آینده فکر میکردن. اونها میخواستن چیزی برای آیندگان به جا بذارن تا دنیاشون فراموش نشه و دیگران بیان اونها رو کشف کنن.
فقط کنجکاوی و جاودانگی؟ همین؟
من فکر میکنم وقتی تاریخ میخونیم مثل یک تماشاگری هستیم که دورههای مختلف مثل یک فیلم روبهرومون قرار میگیره. با مطالعهی تاریخ میتونیم روندها رو بشناسیم و با دیدگاههای آدما در طول زمان آشنا بشیم. بفهمیم که مردم گذشته چه طور مسائل خودشون رو حل میکردن و روشهای حل مساله چطور باعث نوآوری شدن.
اما نکتهای که باید بهش توجه کرد اینه که تاریخ یک رشته رو به تنهایی نمیشه مطالعه کرد. هر اتفاقی که در گذشته رخ داده، در یک بستر زمانی، جغرافیایی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی رخ داده. بنابراین خیلی مهمه که روح دوران رو در مطالعهی تاریخ درنظر بگیریم.
برای مثال فرض کنید عصر اینترنت و دهکدهی جهانی باعث شده که چه اتفاقات شگرفی در حوزه دیزاین رخ بده و تخصصهای جدید بوجود بیاد.
بنابراین تاریخ یک سیر خطی از رخدادهای مستقل نیست، بلکه شاید بشه گفت بیشتر شبیه یک شبکه از رخدادهاییه که مدام روی هم تاثیر میذارن و اتفاقات جدید رو شکل میدن.
منم دوست دارم به تاریخ سفر کنم!
من همیشه تاریخ رو دوست داشتم. دختر خیالپردازی بودم که دوران نوجوونی به زمان خیلی فکر میکردم. شاید به خاطر همینه در هر رشتهای که وارد شدم، یکی از دغدغههام این بوده که بدونم چطوری به اینجا رسیده. وقتی فیزیک میخوندم سر دوتا کلاس تاریخ علم میرفتم، وقتی به هنر علاقهمند شدم، دوست داشتم تاریخ هنر بخونم و حالا که گرافیکدیزاین سر راهم قرار گرفته، کنجکاو شدم بدونم این رشته از کجا آغاز شد و شکل گرفت.
و اما کاری که من میخوام بکنم چیه؟
به تازگی مطالعه درباره تاریخ گرافیک دیزاین رو دوباره شروع کردم. فعلا منابعم، سایتهای معتبر اینترنت مثل کتابخانهها و موزهها و دانشگاههاست. البته کتابهایی هم هستند که من هنوز فرصت مطالعهشون رو نداشتم.
یادداشتهایی که اینجا مینویسم، حاصل مطالعاتم هستن. دوست داشتم جایی بنویسمشون که اگر فردا مردم، اینا رو با خودم به گور نبرم:)
تلاشم اینه که نوشتهها روون باشن و حالت روایی و قصهگونه داشته باشن (بهخاطر همین سبک نگارشم محاوره است) و رخدادهای مختلف فرهنگی، اجتماعی، همونطور که اشاره کردم، در این یادداشتها دیده بشه. و البته این نکته رو هم بگم که این یادداشتها درباره گرافیک دیزاین هستند و نه به طور کلی دیزاین. چون این رشته انقدر وسیع و گسترده است که کار زیادی میطلبه.
یک برنامه برای اینکه این سلسله مطالب چگونه پیش برن در ذهنم دارم ولی توجه کنین که هر کدام از این یادداشتها میتونه جزییتر بشه. من فعلن میخوام یک دید کلی به سیر تحول گرافیکدیزاین داشته باشم و در مواردی اتفاقاتی که برام جالب بوده رو بیشتر بسط بدم. در آینده اگر عمری باقی باشه و فرصت و حوصله داشته باشم (بیاین بهم انگیزه بدین:دی) عمیقتر میشم و تکمیلترشون میکنم .
ماشین زمان که نساختیم، ولی هنوز میتونیم به گذشته سفر کنیم. امیدوارم بتونم سفر جذاب و پرباری رو براتون رقم بزنم.