چند وقت پیش یک تسکی بهم داده شد که برای من خیلی جذاب بود. تقریبا یک هفته روی این تسک کار کردم و چیزهای زیادی یاد گرفتم. در این یادداشت میخوام نتایجی که بهش رسیدم رو بنویسم شاید برای دیگران هم مفید باشه. قطعا خوشحال میشم اگر نظر و یا پیشنهاد بهتری در مورد هر بخش دارین بهم بگین.
اپلیکیشن زودشور یک مارکتپلیسه که سرویسهای خشکشویی و مشتریها رو به هم وصل میکنه. من باید فرآیند ثبت سفارش در این اپلیکیشن رو بررسی میکردم، نقاط ضعفش رو میگفتم و در نهایت یک دیزاین بهتر برای اون ارائه میدادم.
مدت زمانی که من روی این تسک وقت گذاشتم هفت روز بود که تقریبا میتونم بگم بیشترین زمان رو در طول روز به حل این مساله اختصاص دادم.
چون هیچ اطلاعی در زمینهی سرویسهای خشکشویی و بیزنس آنلاینشون نداشتم، تصمیم گرفتم که در مورد این بیزنس در جهان و بعد در ایران تحقیق کنم. اینطوری میتونستم با یک دیدگاه بهتر به این مساله نگاه کنم.
سرویسهای خشکشویی یکی از پردرآمدترین بیزنسهای آنلاین در جهان محسوب میشه. حتا گفته میشه دوره پاندامیک کووید 19 باعث شده رشد این بیزنس تا سال 2024 حدود 33 درصد افزایش پیدا کنه (منبع)
خب این مورد کشورهای دیگه تا حدی طبیعی هم هست چراکه اونا به طور مداوم از لاندریرومها استفاده میکنند و تقریبا برای شستن اکثر لباسهاشون از این سرویسها استفاده میکنند. در دوران کووید هم که رشد بیزنسهای آنلاین افزایش پیدا کرده این سرویسها به تبع شرایط رشد کردند.
در بررسیهایی که انجام دادم به این نتیجه رسیدم که این بیزنسها به اصطلاح on- deman هستند، یعنی خیلی سریع و راحت انجام شده و تحویل کاربر داده میشن. چرخه این بیزنسها اغلب به این شکله:
در این بیزنسپلن، کاربر زمان تحویل و جمعآوری لباسها رو در اپ مشخص میکنه، لباسها با کیسه مخصوص جمعآوری میشه و بعد از شستشو تحویل کاربر داده میشه. خب میتونین به این نتیجه برسین که این سرویس چه قدر راحت و کارآمده.
با توجه به این بیزنسپلن، مدلهای مختلفی از این سرویس وجود داره: (منبع)
بیزنسهای On-site کسبوکارهایی هستند که خودشون سیستم شستشو و خشکشویی دارند، کاربران زمان تحویل و جمعآوری رو مشخص میکنند، بعد از شستشو لباسها تحویل داده میشن.
بیزنسهای In-site یک سری کیوسکهایی در سطح شهر هستند که مشتریها میتونن لباسهای کثیفشون رو اونجا قرار بدن و بعد از شستشو از همان جا بردارن.
بیزنسهای مارکتپلیس خودشون سیستم و دستگاههای شستشو رو ندارن و کاربران رو به خشکشوییها متصل میکنند.
برای مثال در ایران خشکشویی پاکان جز بیزنسهای On- site محسوب میشه و زودشور جز مارکتپلیسها.
اپلیکیشنهای زیادی در این زمینه فعالیت میکنند. با بررسی آنها به نتایج جالبی رسیدم. در واقع این اپلیکیشنها را از نظر فلوی کاربر به دو دسته میتوان تقسیم کرد:
1. در گروهی از آنها کاربر پس از انتخاب زمان و آدرس، سرویس مورد نظر خودش رو انتخاب میکنه و در این مورد قیمت براساس حجم لباسها و یا تعرفهی خاص مشخص میشه. در واقع در این مورد کاربر درگیر انتخاب نوع لباس نمیشه.
2. در گروه دیگر، کاربر نوع لباس و سپس سرویس موردنظرش رو انتخاب کرده و در نهایت با مشخص کردن زمان و آدرس درخواست خودش رو ثبت میکنه.
شاید حدس بزنید که اپلیکیشنهای خارجی عموما از دستهی اول هستند. چرا که کاربر حجمی از لباس داره که میخواد شسته بشه و طبیعیه که دستهی اول پرطرفدارتر باشند و به عکس در اپهای ایرانی به دلیل اینکه احتمالا کاربر نیاز ضروری چندانی به شستن لباسها نداره و قیمت براش اهمیت داره، دستهی دوم پرطرفدارترند.
با بررسی رقبا به چندتا فرضیه رسیدم که حالا باید اعتبارسنجی میکردم:
چون فرصت کمی داشتم و نیاز به اطلاعات داشتم تصمیم گرفتم برای فهم بهتر کاربر و اعتبارسنجی فرضیههام از پرسشنامه استفاده کنم. با استفاده از پرسلاین یک پرسشنامه ساختم و برای خانواده، دوستان، همکاران فرستادم و در شبکههای اجتماعی قرار دادم.
نتایجی که از پرسشنامه به دست آوردم خیلی جالب بودن:
1. حدود 94درصد افراد گفته بودن که برای شستشوی لباسهای خاص به خشکشویی مراجعه میکنند.
2. حدود 76 درصد افراد گفته بودن که در هر بار مراجعه به خشکشویی کمتر از 3 عدد لباس میبرند.
3. لباسهای کاری یا مهمانی و کالای خواب از بیشترین اقلامی بودند که افراد برای شستشو ی آنها از خشکشویی استفاده میکنند.
4. کیفیت شستشو، قیمت و سر وقت بودن به ترتیب المانهایی هستند که برای کاربران اهمیت دارن.
با تحلیل نتایج پرسشنامه تونستم پرسونای موردنظرم رو بشناسم:
حالا که نسبت به بازار و کاربر دید بهتری پیدا کردم میتونم مشکلات بخش ثبت سفارش اپلیکیشن فعلی زودشور رو بهتر بررسی کنم:
1. اولویتبندی نادرست آیتمها در صفحه خانه
با توجه به اینکه کاربران با سرویسهای خشکشویی آنلاین آشنایی کمی دارند و برای شستشوی اقلام محدودی به خشکشویی مراجعه میکنند بنابراین در دسترس بودن دستهبندی لباسها اولویت بیشتری نسبت به بنر و دکمه سفارش سریع داره. و همچنین دکمهی سرچ هم دور از دسترس بود.
2. نمایش نامناسب قیمت و دکمه نامفهوم "انتخاب متغیرها"
قیمت برای کاربران اهمیت داره و بهتره که پیش از رفتن به صفحهی محصول کاربران بتونن اون رو ببینند. اما نمایشش به این شکل نامفهومه!
3. دستهبندی نامناسب کارتها
برای کاربرانی که بیشتر از اقلام خاص برای مراجعه به خشکشویی استفاده میکنن بهتره که این اقلام در دسترس قرار بگیره.
4. اطلاعات اضافی و تکراری که در صفحه محصول و دریافت آدرس وجود داره.
5. یک فلوی روان برای ثبت سفارش وجود نداره!
علاوه بر اطلاعات اضافی جایگاه برخی آیتمها مانند کد تخفیف، اطلاعات سفارش و ... درست نیست. در هر بخش کاربر باید اکشن مربوط به اون بخش رو انجام بده.
6. معماری نامناسب اطلاعات
عدم رعایت اولویتبندی در نمایش آیتمها، رنگها، فونتها و دکمهها انتخاب رو برای کاربر سخت میکنه.
7. دردسترس نبودن قیمت برای سرویسهای متفاوت
نمایش مدال پس از افزودن به سبد خرید برای انتخاب خدمات، باعث میشه کاربر نتونه قیمت و اطلاعات موردنیازش رو بدست بیاره.
با توجه به تحقیقاتی که انجام دادم و مشکلاتی که اپلیکیشن زودشور داشت، حالا زمان اون بود که برای این مساله یک راه حل پیدا کنم و فلوی کاربر رو طراحی کردم. در طراحی این فلو تصمیم گرفتم یک مسیر مشخص رو برای کاربر ترسیم کنم که سریع به هدفش برسه. همچنین از قرار دادن اطلاعات اضافی که باعث سردرگمی کاربر میشه جلوگیری کنم.
یکی از بخشهای مهم این اپ، بخش دستهبندیه. اینکه این دستهبندی مناسب با اون چیزی باشه که کاربران میخوان. البته برای این بخش باید بیشتر وقت میذاشتم و فکر میکنم میتونست بهتر باشه. (اگه پیشنهادی دارین خوشحال میشم بهم بگین) به هر حال من برای اینکه بتونم با ذهنیت کاربر این بخش رو انجام بدم، تصمیم گرفتم که از تکنیک Card Sorting استفاده کنم. به همین دلیل به یکی از دوستانم که نزدیک پرسونای من بود، یک تعداد عنوان لباس دادم و ازش خواستم که اونهایی که مرتبط هستن رو در یک دسته بذاره و در نهایت یک لیبل براش مشخص کنه.
خب حالا بعد از همه این تحقیقها نوبت به طراحی وایرفریم میرسه که خب من تو کاغذ انجام دادم چون فرصت طراحی دیجیتالش رو نداشتم :)
برای انتخاب رنگ اصلی به کانسپت خشکشویی و برندینگ رقبا نگاه کردم. آبی روشن گزینهی مناسبی به نظر میرسید. سعی کردم تناژی از این رنگ را انتخاب کنم که حس مدرن بودن و فلت بودن رو القا کنه.
برای انتخاب فونت هم از خانوادهی انجمن استفاده کردم که خوانایی خوبی داره و فرندلیه :)
در نهایت به دیزاین نهایی میرسیم، البته قصه به اینجا ختم نمیشه:) پروتوتایپ هم بخش دیگهای از کار بود که انجام دادم.
یک هفتهای که مشغول دیزاین بودم چیزهای جدیدی یاد گرفتم، هیچ وقت فکر نمیکردم که سرویس خشکشویی در دنیا انقدر پیشرفته و پولساز باشه! و چه قدر تو ایران جای کار داره. به نظرم میتونه بیزنس موفقی باشه.
امیدوارم این یادداشت برای شما هم مفید باشه و خیلی خوشحال میشم اگر نکتهای به نظرتون میرسه حتما بهم بگین.