(به چی اعتقاد داری؟ به من؟
بگو به قلمم اعتماد داری که من حرف بزنم از هرچیزی که هست حتما نداره صرف واست که گوش کنم به صدای قلبم #بهرام_نورایی )
.
اصالت، رقص موزونی است با آهنگی درونی در میانهٔ میدان ناخودآگاه.
آن لمحهٔ حضور در کاخ روان و درعین حال جدایی از آن.
اگرچه اطرافیان و دیگران مهم(Significant Others) همیشه به تو گوشزد میکنند به کجا تعلق داری، بایستی چه خواسته و آرزویی داشته باشی؛ به چه بیاندیشی و چه رفتاری را شایستهای اما تو با کلاف خیالت گره بخور؛ مست رقص باش! آنها شاید به رقص ذهنیات هم بخواهند «دستدرازی» کنند اما تو همچنان به رقصیدن ادامه بده حتی اگر دنیایت هیچ تماشاگری نداشته باشد.چه حیف زمانی نمایش به پایان برسد و تازه بفهمی تنها برای تو کارت دعوت فرستاده بودند و تو منتظر سررسیدن مهمانها و آغاز ضیافت بودی.تو بازیگر تئاتر تکنفرهٔ زندگی خودت هستی نه عروسک خیمهشببازی دیگران.
(نه منتظر اجازهم واسه حرفم/نه منتظر چراغ سبز واسهٔ حرکت/چون من اعتقاد دارم به کارم/پس اعتقاد داره بهم هرکی منو درک کرد/مهم نیست که به چی اعتقاد داری/مهم نیست که به کی اعتماد داری/یا با فکر باز بساز زندگیتو/یا دهنتو ببندو زندگی کن
منتظر نباش که مرگ تو کی میاد/آزاد باش مثل من مثل خیلیا/حتی اگه کسی سمت تو نمیاد/آزاد باش مثل من مثل خیلیا/حتی اگه میبینی که کسی حرفتو نمیخواد/آزاد باش مثل من مثل خیلیا #بهرام_نورایی)
تو همان پادشاه سرزمین رویاهای کودکانهات هستی که حالا بردهٔ چهاردیواری دیگران شده است.همان کودک آمادهٔ هرتجربه و ماجراجویی، همان نور رقصان و بازیگوشی که باید بیهیچ قضاوتی به احساس و افکار سرکوفتهات بتابی و بار دیگر روشن شوی؛ اگر چنان خلوت و سکوتی را تجربه کنی که تپشهای منظم قلبت تنها ضرباهنگی باشد که میشنوی.اگر که خودت را به راهی از پیش تعیین نشده بسپاری و بگذاری ندای درونت تو را اینبار رهنمون شود.
#پریسا_فوجی
.
ساعتی میزان آنی ساعتی موزون این
بعد از این میزان خود شو تا شوی موزون خویش
(#مولوی)
.
تحلیل انیمیشن تاریخی «آناستازیا» در قسمت بعدی