مدیریت پیمان (Management Contracting) یا MC یا به روشی که در آن کارفرما، شخص یا شرکتی را تعیین می کند تا مدیریت اجرای پروژه را بر عهده بگیرد. به این ترتیب مدیریت پروژه ، تعیین روش های اجرای پروژه ، تعیین چارت سازمانی و استخدام نیروها بر عهده پیمانکار است.
بعد از توافق طرفین قرارداد پیمان مدیریت شخص یا پیمانکار، بابت مدیریت پروژه درصدی از هزینه های انجام شده را دریافت می دارد . این هزینه ها معمولاً شامل هزینه تهیه موارد قرارداد و هزینه اجرا می باشد
این پیمان مدیریت به سود طرفین می باشد چون کارفرما هیچ سودی به پیمانکار پرداخت نمی کند فقط هزینه موارد لازم در قرارداد ، مدیریت طرح، نیروی انسانی و ماشینی را پرداخت می نماید، بنابراین در هزینه پیمان صرفه جویی می شود. از طرفی دیگر پیمانکار هزینه ای بابت اجرا پرداخت نمی کند و تعهدات را بر عهده نمی گیرد
و فقط به خاطر تخصص در مدیریت سودی به صورت درصدی از کل هزینه ها دریافت می دارد.
Management Contractingسرعت و کیفیت ساخت پروژه در این روش نسبت به دیگر روش ها بالاتر است.
با توجه به نوع قرارداد درصد مدیریت پیمان نیز متفاوت است. این تفاوت به طور مثال در ساخت ویلا یا ساختمان، بسته به حجم کار و نوع قراردادی که منعقد میشود، با میزان درصد و حقالزحمه مجری و پیمانکار ساختمان، یک رابطه مستقیم دارد.
هر چقدر حجم کار کمتر و یا زیادتر شود، بسته به حجم کار، میزان درصد مدیریت پیمان نیز کمتر و یا بیشتر میشود. دلیل این تفاوت هم این است وقتی که حجم کار خیلی زیاد باشد و میزان توافق حق مدیریت کمتر و یا نصف حق مدیریت پیمان در یک کار کوچک باشد، باز هم به نسبت سود بیشتری را برای مدیر پیمان خواهد داشت.