ساخت و مدیریت تیم، یکی از چالش هایی که مدیر محصول در روزهای ابتدایی ساخت یک محصول با اون روبه رو میشه.
خیلی از ما همیشه عضو یک تیم بودیم و قرار نبوده مدیریت تیم رو بر عهده بگیریم یا مدیریت تیمی رو بر عهده گرفتیم که قبلا یکی زحمت تشکیل و ایجاد روابط تیمی رو بر عهده داشته.
به نظرتون در این دو حالت بالا هم لازم هست ما درگیر ساخت و مدیریت تیم باشیم؟
بعد از مطالعه و تجربه عملی طی چند سال به این نتیجه رسیدم که در هر دو حالت مهارت تیم داری و ساختن یک تیم بر عهده همه ماست.
تیم مجموعه ای از افراد با توانایی ها و مهارت های مختلف است که به منظور انجام یک پروژه، وظیفه،هدف و… کنار هم جمع شده اند.
فرآیند کار مشترک با گروهی از افراد به منظور دست یابی به هدف تعیین شده.
با این دو تعریف، آیا لازم همه افراد توانایی مدیریت تیم و ساخت تیم خوب رو داشته باشند؟
جواب:بله،
فرض کنید هدف یک تیم ،ارایه پنل مناسب به واحد پشتیبانی است. نیازمندی ها به درستی از سمت مالک محصول تعریف شده و هدف برای تمام اعضای تیم شفاف شده، دیزاینر با بررسی و تست طرح ها در نهایت طرحی که به نظر می رسد بهترین نتیجه را میدهد آماده کرده و نیروی بک اند تیم هم کارهای سمت خودش رو انجام داده ، اما نیروی فرانت با طرح پیشنهادی مشکل دارد و برای پیاده سازی تعلل میکند. در این حالت چه باید کرد؟
یک رویکرد این است که بگوییم وظیفه همراه کردن تیم به عهده اسکرام مستر است و بقیه کاری انجام ندهند.
رویکرد بعدی این است که تمامی اعضا برای دست یابی به هدف تیم تلاش کنند که نیروی فرانت رو همراه کنند.
کدام رویکرد مفهوم تیم و کار گروهی را نشان میدهد؟
بارها در تیم ها از رویکرد یک استفاده کردم و به صورت مقطعی جواب گرفتم و خوشحال بودم ولی متوجه شدم که در اصل ما کار تیمی انجام نمیدیم چون هدف برای هر یک از افراد رسیدن به هدف کل تیم نبود، انجام دادن وظایف خودشون بود. و این دلیلی میشد که همیشه با لیستی از کارهای انجام شده رو به رو بودم ولی در نهایت فیچر یا هدف اصلی ناتمام رها می شد.
چند ماه پیش به این نتیجه رسیدم که همه تیم باید درگیر ساختن یه تیم خوب باشند و باید تعلمل و کار تیمی در هر لحظه جریان داشته باشه، در این حالت اگر شخصی وظیفه خود را انجام داد و تحویل داد، کار رو رها نمیکنه بلکه کمک میکنه تا کار زودتر به هدف نهایی برسه و اگر من حضور هم نداشته باشه اون کار انجام میشه.
