ویرگول
ورودثبت نام
پرنیان سیفی
پرنیان سیفی
خواندن ۴ دقیقه·۵ سال پیش

چطور آجرهای ساخت یک محصول جدید را روی هم چیدم

پاییز ۹۸ محصولی در علی بابا ارائه کردیم که بنرهای تخفیفی با قیمت مناسب را روی صفحه اول علی بابا به مدت محدود نمایش می‌داد و کاربر بعد از کلیک بر روی آن ها وارد لیست خاصی از بلیت‌های پروموت شده می‌شد. هدف اصلی ما، ارایه بلیط های با قیمت مناسب به کاربران و همچنین کمک به بهبود فروش تامین کنندگان بود.

مسیر اولیه ما این بود که روی تامین‌کننده‌ها تمرکز کنیم و با ارایه پنل کار را پیش ببریم و در فاز بعدی بنر ها را در صفحه اویلبل هر محصول نمایش دهیم.

یک روز بعد از بحث و چالش های متعدد با مدیران تصمیم به عوض کردن مسیر محصول گرفتیم، من به عنوان مالک محصول از نظر بیزینسی توجیه بودم که حتما به چند دلیل انتخاب درستی است :

· تغییر مسیر بر ایجاد انگیزه در تیم به جهت ارایه خروجی بعد از مدت ها تاثیر داشت.

· محصول بر اساس خواسته مدیران ارشد بود، در نتیجه حمایت آن ها را در طول مسیر داشتیم.

· در خصوص تامین و مانیتورینگ محصول مشکلی وجود نداشت و ابزار حداقلی را برای شروع کار در اختیار داشتیم.

· ارایه این محصول میتوانست در ارایه محصول نهایی و شناخت رفتار مشتری تاثیر زیادی داشته باشد.

قبل از لانچ محصول:

طبق زمانبندی، نسخه اولیه محصول ما که شامل ارایه بنر روی صفحه اصلی به صورت دستی از طریق نیروی تامین خودمان و بدون ارایه پنل به تامین کننده بود، حدود 3 اسپرینت زمان لازم داشت. یکی از مهم ترین کارهایی که من در این بازه زمانی انجام دادم مانیتورینگ فروش روی مسیرهای مختلف در این بازه زمانی بود و با هماهنگی مدیر تامین تیم به بررسی عملکرد و انتخاب مسیرهای با پتانسیل بیشتر پرداختیم و در این حین گزارش ها را بررسی می‌کردیم .

از طرفی به موازات این کار، تیم تامین با مشتریان جلساتی داشت و توضیحاتی در خصوص محصول ارایه شد و سعی کردیم تا حدود زیادی با تحلیل دیتای جلسات مسیری که در آن هستیم را واکاوی کنیم . در نهایت به ساختاری برای نگهداری دیتای مشتریان، نحوه تامین، زمانبندی تامین، نحوه تعامل بین تامین و تیم محصول رسیدیم که این موضوعات تا حد زیادی باعث افزایش شفافیت و بهبود عملکرد تیم شد.

همانطور که می‌دانیم کیفیت محصول، می تواند قربانی دیزاین محصول شود. از روز اول ما به اهمیت دیزاین در فروش محصولمون واقف بودیم و به عنوان مالک محصول تصمیم گرفتم که با همراه کردن هر چه بیشتر دیزاینر در جلسات محصول و شفاف سازی کارکرد محصول و مشتریان آن، تصویر درستی در ذهن دیزاینر تیم ایجاد کنم و ابعاد را تا جای ممکن برای او شفاف کنم. در نهایت به دو طرح متفاوت برای محصول رسیدیم و تصمیم گرفتیم هر دو طرح را تست کنیم و با بررسی رفتار مشتری و فیدبک هایی که از واحد امور مشتریان می‌گیریم، طرح نهایی انتخاب شود. این موضوع حدود یک ماه زمان برد.

بعد از لانچ محصول:

این موضوع که بعد از لانچ محصول، "اتفاقاتی را تجربه می‌کنید که احتمال نمی‌دادید " را بارها شنیده ایم و هر چه قدر تلاش بکنیم که آینده را پیش بینی بکنیم ، باز هم نا توانیم.

بعد از لانچ محصول، از لحاظ فنی، چالش زیادی نداشتیم و مطابق انتظار عمل کردیم. از لحاظ دیزاین و تستی که انجام دادیم و فیدبک های واحد امور مشتریان، طرح نهایی را انتخاب کردیم و ادامه کار محصول بر اساس طرح انتخاب شده پیش رفت.

از لحاظ فروش و بخش تامین، پیش بینی ها تا حد زیادی زیر سوال رفت و لازم بود تحلیل های دقیق تری انجام شود و در روزهای اول با حجم زیاد درخواست از سمت مشتریانی که در نظر نگرفته بودیم ، رو به رو شدیم که با انتخاب اشتباه می توانستیم در آینده محصول و فروش تاثیر بگذاریم. حجم تحلیل و کار سمت تامین بسیار زیاد بود و در هفته های اول با سعی و خطا و برگزاری جلسات تحلیلی مداوم در نهایت به راهکار مناسب رسیدیم.

بخش مهمی که من از روز اول بعد از لانچ، روی آن متمرکز شدم مانیتورینگ بود. با استفاده از تحلیل و مانیتور رفتار مشتری با استفاده از هات جر و آنالیتیکز سعی کردم گزارشاتی برمبنای ساعت، روز، مسیرهای پرفروش و ... ارایه دهم و با بررسی این گزارشات با تیم تامین، شناخت درستی از عملکرد کاربر نهایی داشته باشیم و به دنبال ایجاد توازن بین نیاز کاربر نهایی و مشتری(تامین کننده) باشیم.

امروز:

امروز حدود 2 ماه از لانچ محصول گذشته و تقریبا مسیر تا حد زیادی هموار شده و به فکر بهبود و ارایه فیچرهای بیشتر هستیم اما این نکته را هیچ وقت فراموش نمی‌کنم که حتی در ساده ترین شکل محصول هم چالش‌هایی هست که قابل پیش بینی نیست و ممکن است زمان را به اندازه نسخه کامل تر هدر دهیم.

از طرفی دلایلی که روز اول برای ارایه این محصول داشتم، هنوز هم برایم ارزش دارد و در تمام مسیر به آنها فکر می‌کردم و بر این باورم که تمامی چالش‌ها با میزان منطقی بودن دلایل و باور شما به ارزش آنها، قابل حل می شود.

مالک محصولخلق محصول
از وقتی با دنیای بی انتهای خلق محصول آشنا شدم، زندگیم عوض شد.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید