Parniya potter
Parniya potter
خواندن ۲ دقیقه·۶ سال پیش

?داستان یادگاران مرگ ?

روزی روزگاری سه برادر بودند که در هوای گرگ و میش سحر در جاده‌ای دور افتاده داشتند سفر می‌کردند. سرانجام برادرها به رودخانه‌ای رسیدند که از بس متلاطم بود نمیتوانستند از ان بگذرند. سه برادر که در جادوگری استاد بودند با چوب دستیشان پلی پدید اوردند. اما پیش از اکه از ان عبور کنند پیکره‌ای جامه به تن راهشان را سد کرد. او مرگ بود که فکر می‌کرد فریب خورده. چرا که معمولاً مسافران در رودخانه غرق میشدند. اما مرگ حیله گر و مکار بود. او در ظاهر برای جادوی سه برادر به انان تبریک گفته و به آن‌ها گفت برای فراست در گریز از مرگ هر سه سزاوار پاداش هستند. برادر بزرگ تر خواستار یک چوب دستی شد که در جهان قدرتمند تر از ان وجود نداشته باشد. بنابراین مرگ از درخت یاس کبودی که در ان نزدیکی بود چوب دستی ای برای او ساخت. برادر دوم تصمیم مرگ را بیشتر از ان تحقیر کند و از او چیزی خواست که با ان بتواند عزیزانش را از مرگ فرا خواند. بنابراین مرگ سنگی را از رودخانه برداشت و به او داد. سرانجام مرگ روبه برادر سوم کرد. او که مردی متواضع بود چیزی خواست که با ان بتواند از ان مکان برود بی ان که مرگ در تعقیبش باشد. واینگونه بود که مرگ در کمال بی میلی شنل خودش را به او داد. برادر اول به دهکدهٔ دوری سفر کرد و با در دست داشتن ابر چوب دستی جادوگری را که روزی با او دعوا کرده بود کشت! او سرمست از قدرت ابر چوب دستی شکست ناپذیری خود را به رخ می‌کشید. اما ان شب جادوگر دیگری چوب دستی را دزدید و سر برادر را نیز گوش تا گوش برید و بدین ترتیب مرگ اولین برادر را از ان خود کرد. دومین برادر به خانه اش رفت و در انجا سنگ را در اورد و ان را سه بار دستش چرخاند. در کمال سرور دختری که پیش از مرگ نابه هنگامش ارزوی ازدواج با او را داشت در برابرش ظاهر شد. با این حال دختر غمگین و سرد بود. چون به دنیای فانی تعلق نداشت. دومین برادر نا امید از براوردن ارزویش از شدت خشم خود را کشت تا به دختر بپیوندد و بدین مرگ دومین برادر را نیز گرفت. اما با این حال که مرگ سال‌ها به دنبال سومین برادر گشت هرگز موفق به یافتنش نشد. برادر کوچکتر تنها زمانی شنل نامرئی را از تنش در اورد و ان را به پسرش داد که بسیار پیر شده بود. انگاه همچون دوست قدیمی به استقبال مرگ و با اشتیاق زندگی را بدرود گفت.

یادگاران مرگ نام سه شی در مجموعه کتاب‌های هری پاتر (جلد هفتم) می‌باشد. این سه شی عبارتند از: ابرچوبدستی، سنگ رستاخیز و شنل نامرئی‌کننده . یادگاران مرگ در واقع نام داستانی از کتاب «افسانه‌های بیدل قصه گو»(کتابی در مجموعهٔ هری پاتر نوشته جی. کی. رولینگ) می‌باشد

هری پاتریادگاران مرگهاگوارتز
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید