مریم گمار
مریم گمار
خواندن ۳ دقیقه·۷ ماه پیش

نگاهی نشانه شناسانه به یک رباعی از #رضاحدادیان تحلیل گر و منتقد #مریم_گمار

نگاهی نشانه شناسانه به یک رباعی از #رضاحدادیان
تحلیل گر و منتقد #مریم_گمار


من این سو تنها_تو در آن سو تنها
ای کاش که محو می شد این فاصله ها!

با هر تپش انگار دلم می گوید:
لیلا ، لیلا ، لیلا ، لیلا ، لیلا...

#رضاحدادیان
از کتاب سرقرار باران
#رباعی


از نظر یاکوبسن برای شناخت درون مایه ها باید از زبان شعر آغاز کرد  و از نظر من شاعرو منتقد دقیقاا درست است اگر زبان شاعرانه و دارای آشنازدایی  باشد دال ومدلول با هم به انسجام خوبی رسیده  و شعر داری چندین تاویل میشود و خوبی اشعار رضا حدادیان همین است همیشه در پرتو لایه بیرونی و عینی  ،لایه های درونی و سورئال  می بینیم که از ذهنیت باز ایشان سرچشمه می گیرد

در این  شعر ، شاعر هر چند در نگاه اول  یک معنای  عامیانه  و همزاد پندارنه را  به ذهن مخاطب  متبادر میکند، اما در لایه های پنهانی ودرونی  آن معنایی دیگر نهفته ،اگر بیشتر دقت کنید  ایشان از  نمادهایی مانند "تنهایی" "فاصله" و "دل " که هر کدام به خودی خود، میتواند  چندین معنای  تاویل پذیر خاص خود را داشته باشد استفاده کرده ،اما چیزی که دراین رباعی نظر بنده و هر  تحلیل گری را به خود جلب میکند "تکنیک تکرار" در زبان ادبی آن است ، در واقع شاعر  با تکنیک تکرار ، ارجاع درون متنی را در شعر  ایجاد کرده  و با این تکنیک  راوی  ذهن مخاطب را به سمت و سویی که میخواد، میکشاند.

در" مصرع اول "کلید واژه های "این سو تنها "  ، "آن سو تنها"،  تکنیک تکرار را نمایان می کند با دقت در این مصرع متوجه میشوید هرچند که واژه این به آن تغییر شکل داده اما ذهن مخاطب  را به همان تاویل و معنایی که شاعر میخواهد یعنی تنهایی میکشاند و این فقط  از ذهن خلاق یک شاعر برمی آید
همان طور هم  در  مصرع سوم"، شاعر به راحتی هرچه تمام تر از  شاعرانگیش استفاده کرده،  او هر چند نیم بیشتر شعر را از تصاویر عینی  استفاده میکند ولی  از آن کار کرد سورئال کشیده  و ذهنیت مخاطب را  به چالش میکشد  و حتی به دل تشخیص  داده که حالا این دل، در حال گفتگو با مخاطب می باشد و راوی تصوراتش را  با خود ذهن خوانی و تکرار میکند ، شاید به نظر بسیار تکنیک ساده ای باشد اما همین تکرار چه در شعر سپید، چه در کلاسیک ایجاد موسیقی میکند. 
در "مصرع چهارم"  با تکرارهای متعدد کلید واژه ی " لیلا " که  واج آرایی را در شعر ایجاد کرده ،  باعث ایجاد موسیقی در شعر شده و   به تبعه آن موسیقی باعث  زیبایی شناسی شعر میشود ،
به قول تودورف فیلسوف و نشانه شناس فرانسوی ،زیبایی شناسی;  مهمان ناخوانده شعر است چرا که بدون  هیچ قاعده و قانون خاصی وارد شعر میشود،
و در تکمیل آن باید بگویم ؛ شرط بالقوه بوجود آمدن زیبایی شناسی استفاده درست از تکنیک ها وتخیل است ،
و به این طریق می بینید که اگر شاعری تکنیک های شعری را همراه تخیل واندیشه به خوبی بلد باشد و استفاده کند ،  شعر مانند یک  پازل عمل میکند و خودش را تکمیل میکند.
در مصرع آخر راوی ، با این تکرار ها، در واقع با این نشانه،  اوج دوست داشتن و مهم بودن معشوق را تاکید و فریاد میزند ،او مدام با خود و درونش در  گفتگو است واین مرا به یاد مکالمه باختین می اندازد  که هم آوایی را ایجاد میکند ، در واقع ویژگی اساسی اشعار  جناب حدادیان تاویل پذیری ، برجسته سازی و آشنازدایی است که این خصلت،  براحتی میتواند شعری را به اوج برساند  و باعث چند صدایی و در نهایت به لایه مند بودن و  زیبا شناسی میرسد. در آخر  تاکید میکنم  به شعری که با تصاویر عینی نگاشته میشود دیدی همه جانبه و نشانه شناسانه داشته باشید .
#مریم_گمار

#یاکوبسن

#نقد_ادبی

#منتقد

#رباعی

#نشانه_شناسی


نشانه شناسیرباعینقد ادبی
شاعر و منتقد ادبی
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید