نهاد آموزش پرورش ما و کشور های با شرایط مشابه ما، یک عیب بسیار عمده دارند. لازم به ذکر است که منظور از آموزش و پرورش صرفا وزارت آموزش پرورش نیست و منظور همه نهاد های درگیر آموزش و پرورش است.
فرزند من و شما را در دو سالگی در مهد کودک تحویل میگیرند و 30 سال بعد با مدرک دکتری تحویل میدهند؛ ما در این 30 سال چه کنیم ؟ تا 18 سالگی مطالبی به فرزندانمان می آموزیم که هیچ سودی برای زندگی آنها ندارد، مطالبی که در زندگی مشکل گشا نیستند.
اما راه درست این است که به بچه ها سه چیز یاد بدهیم؛ اول، زبان و ادبیات را خوب یاد بدهیم بطوری که خوب بگویند و خوب بنویسند. دوم، ریاضیات در حد حل مسائل روزمده زندگی و سوم، تاریخ کشورمان را آموزش دهیم زیرا آدمی که تاریخ کشور خود را نداند مثل آدمی است که پدر و مادر خود را نشناسد. بعد این موارد، دیگر تمام وقت را تا 18 سالگی باید صرف یاد دادن درس های زندگی بکنیم.
بعد از 18 سالگی باید یک استدلال هفت مقدمه ای آموخت. یکی از ویژگی های زندگی خوب، اخلاقی بودن است. برای اخلاقی بودن باید استقلال داشت. یکی از مهمترین وجوه استقلال، استقلال مادی است.برای استقلال مادی باید ثروت داشته باشیم و برای ثروت، باید درآمد داشت. برای درآمد نیاز به شغل و حرفه داریم و برای آن، در یک علم، فن یا هنر متخصص باشیم.
درس های زندگی دو قسم است؛ بعضی درس ها زندگی ما را موفقیت آمیز میکنند و ما را به اهدافمان میرسانند. بعضی دیگر می آموزند که موفقیت ها به قیمت زیر پا گذاشتن اصول اخلاقی نبوده باشد. به عبارتی دیگر، درس های زندگی شامل مهارت های زندگی و نیکی های زندگی هستند. اکنون به مهارت های مشترکی که همه انسان ها به آن نیاز دارند، میپردازیم.
مهارت های مشترک : مهارت های مشترک 20 مورد هستند که آنها را بیان خواهم کرد.
اول، خودتان را به هیچ مکتب و مسلکی مقین نکنید، هرجا که خوبی بود یاد بگیرید.
دوم، اتکا به وخود و مستقل باشید.
سوم، هنر نقادی را یاد بگیرید، نباید زیر آوار نظرات له شویم.
چهارم، گشودگی ذهن داشته باشید و سینه شما برای آرای مختلف گشوده باشد.
پنجم، تا میتوانیم در حال زندگی کنیم، در گذشته و آینده سیر کردن، موفقیت حال را هم از ما میگیرد.
ششم، قدرت تغییر دیدگاه داشته باشید.
هفتم، قدردان داشته ها باشید.
هشتم، بحث آرامن گرایی است، رویا پرداز و خیال پروری افراطی موفقیت آدمی را کم میکندو باید تعادل داشت.
نهم، ما باید بیشترین کار را با کمترین دردسر انجام دهیم.
دهم، اشتیاق به یادگیری است که در کودکان هست اما هرچه سن بالاتر میرود کمتر میشود.
یازدهم، خودآگاهی است یعنی توجه داشتن به نقاط قوت و ضعف خود.
دوازدهم، انضباط شخصی است. گاهی باید از لذاتی چشم پوشی کرد که بعدا لذات بزرگتری به دست آورد.
سیزدهم، انعطاف پزیری است که اگر هدف از بین نمی رود، به وسایل جمود نورزیم.
چهاردهم، شناخت سنخ شخصیتی است، موفقیت صبوری میخواهد.
پانزدهم، مهارت گفتگو است، گفتگو به معنای فلسفی و نه گپ و گفت.
شانزدهم، مدیریت زمان است
و چهار مورد آخر هم مهارت های چهارگانه ارتباط است که باید بدانیم؛ مثلا همکاری، دوستی، خویشاوندی را با هم خلط نکنیم.
به گفته مصطفی ملکیان، نشست رونمایی از مجموعه کتاب های "زندگی خوب"
در پیج اینستاگرامی : @mostafamalekian_official