مرکز مطالعات استراتژیک بگین-سادات (The Begin–Sadat Center for Strategic Studies) یک اندیشکده اسرائیلی وابسته به دانشگاه بارایلان است.
این مرکز در سال ۲۰۲۰ به بهانه ترور یکی از اعضای القاعده در پاسداران تهران و در نزدیکی وزارت اطلاعات، به بررسی ضربات اسراییل در ترور دانشمندان هستهای ایران پرداخته و دو علت را دلیل آسیبپذیری ایران عنوان کرده:
۱- بهجای تاکید بر جذب و بکارگیری افراد متخصص در حوزههای امنیتی، تاکید بر جذب نیروهای ایدیولوژیک در این حوزهها.
۲- کمتوجهی به حوزه آموزش و بروزرسانی تخصص نیروهای امنیتی در ایران.
در گزارش اندیشکده آمده:
«یکی از دلایل اصلی ضعیف بودن برنامههای اطلاعاتی و مشخصاً ضدجاسوسی ایران این است که رژیم اصرار دارد افراد را بر اساس وفاداری به انقلاب و نظام به کار گمارد، نه بر اساس دانش و مهارت.
بیارزش کردن دانش و استعداد در خدمت وسواس به وفاداری ایدئولوژیک، به ضعف رژیم در اطلاعات و ضدجاسوسی کمک کرده است. این سازمانها بیشتر به دلیل ناتوانی رژیم در ارائه آموزش و آموزش ضدجاسوسی مناسب تضعیف میشوند. مخالفان رژیم ایران از این نقاط ضعف استفاده میکنند.»
این اندیشکده سپس نتیجه گرفته موساد همچنان باید از این دو نقطه ضعف برای ضربه زدن به ایران استفاده کند.
به زبان ساده؛
موساد دریافته که سیستم اطلاعاتی ایران اعم از سپاه و وزارت اطلاعات، در گزینش نیروهای خود بهجای توجه به توانمندی و ضریب هوشی، صرفا به اندیشه سیاسی و جناحی نیروها توجه میکند. یعنی ملاک سیستم امنیتی در جذب نیرو، وابستگی به جناحهای سیاسی مطلوب(بخوانید اصولگرا) و رعایت ظواهر است و تخصص در مرحله بعد قرار دارد.
بهطور مثال، پس از حوادث۸۸، برخی از مدیران باتجربه اطلاعاتی به دلیل حمایت از موسوی و اختلاف جناحی با دولت وقت، از وزارت بازنشستهاجباری شدند! و این روند در طولانی مدت، منجر به کاهش محسوس توانایی دستگاههای اطلاعاتی شد.
اگرچه نفوذ یکی از راهکارهای مهم ضربهپذیری نهادها است، اما کاهش سطح توانمندی سیستم، بههمان اندازه ضربهپذیری را افزایش میدهد.
نتیجه آنکه، موساد در خیابانهای تهران به راحتی عملیاتهای موفق میکند. و ما نیز تنها قدرت بازدارندگیمان، شلیک موشک است، نه عملیات متقابل اطلاعاتی.
به قلم جواد موگویی