در مجموعه مقالات حاضر که در مورد اهمیت ایجاد نیروی کار یقه آبی در عرصه هوش مصنوعی نوشته شدهاند، قسمت اول به چیستی و اهمیت آن پرداخته است. بخش دوم، هشت اقدامی که شهروندان، دولتها و کارفرمایان در این مسیر باید انجام دهند را مرور کرده است. در این قسمت که آخرین بخش از مجموعهی مذکور است، در مورد راهبردهای تاکتیکی صحبت میشود که موفقیت در مقیاسی بزرگتر را تضمین میکنند. علاوه بر این، به نقش حیاتی اخلاقیات و پایداری در این مسیر نیز اشاره میشود.
آمریکا وارد رقابت جهانی سخت و سرنوشتسازی شده تا به سردمدار عرصه هوش مصنوعی تبدیل شود. بدون اعمال تغییراتی بنیادین و فوری در نحوه مدیریت منابع انسانی نمیتوان برنده این رقابت بود. چین نیز به نوبه خود گامهایی بسیار بلند برای غلبه بر این فناوری تا سال ۲۰۳۰ برداشته است. مشاغل هوش مصنوعی و علوم داده در تقریباً همه حوزهها با سرعت توسعه مییابند؛ با این حال، آمریکا فعلاً از قافله عقب مانده است.
مشکل آمریکا اینجاست که نفرات کافی برای پر کردن مشاغل خالی هوش مصنوعی ندارد و سیستم فعلیاش آنقدر کُند و تکبُعدی است که اجازه همگام ماندن با پیشرفتهای آینده را به او نمیدهد. برای پیشروی پا به پای رقبای خارجی، به تفکری وسیعتر، ظرفیتی بالاتر و نیروی کاری توزیعشده/ دربرگیرندهتر نیاز است.
زمان پیش میرود. آمریکا باید برای غلبه بر چین، تا قبل از سال ۲۰۲۵، رهبری دنیای هوش مصنوعی را در دست گیرد. راهحل، افزایش برنامههای آموزشی تحصیلات تکمیلی هوش مصنوعی و شمار یقهسفیدها یا افسرهای ارتشی نیست؛ در واقع، تا همین الان هم، تعداد تازه فارغالتحصیلان رشتههای تحلیلگری و دانشآموختگان تحصیلات تکمیلی بیش از حد نیاز است. راهکار درست برای شتاببخشی به فرآیند ساخت نیروی کاری هوش مصنوعی، این است که مدارک گرانقیمت و زمانبری که اکثراً تجملاتی هستند، غیرضروری تلقی شوند.
تاریخچه نوآوری در آمریکا نیز از این نکته حمایت میکند: برادران رایت تعمیرکار دوچرخه بودند، نه استاد دانشگاه MIT. بیل گیتس، استیو جابز، مارک زاکربرگ، مایکل دل و یا لری الیسون، هیچ کدام از کالج فارغالتحصیل نشدهاند. مسئله اینجاست که سرمایهگذاری روی فارغالتحصیلان کارشناسی ارشد و دکتری، مسیر رسیدن به هدف را راحتتر نمیکند. موفقیت در گروی بها دادن به نیروی کار یقه آبی هوش مصنوعی است: ارتشی از مهندسان داده، متخصصان مصورسازی و کدنویسهای سایبری.
ایجاد نیروی کار در عرصه هوش مصنوعی، تا حدی شبیه به ساخت هرم است. ابتدا باید پایه را ساخت و سپس لایههای بعدی را به آن اضافه کرد تا وقتی که کار با قرار دادن سرسنگ نهایی تمام شود. پایه هرم، از نیروی کار یقه آبی تشکیل شده که در مدارس و کالجهای دولتی آموزش میبینند. لایههای بعدی متشکل از فارغالتحصیلان کارشناسی هستند. سرسنگ نهایی نسبت به بخشهای دیگر بسیار کوچکتر است و کارکنان ردهبالایی را در برمیگیرد که از مقاطع بالاتر فارغالتحصیل شدهاند. نیروی کار یقه آبی رأس هرم را پشتیبانی میکند و ملاتی که همه این ساختار را روی هم نگه میدارد، اخلاقیات است.
به هیچ عنوان نمیشود اول هرم را ساخت و سپس با روکشی از اخلاقیات به آن جلا زد؛ بلکه اخلاقیات باید از همان ابتدا در ساخت این هرم نقش داشته باشد. ایجاد نیروی کار در عرصه هوش مصنوعی پایدار، ریشه در به کارگیری اخلاقیات دارد. اگر در مدارس، کسب و کارها و دولت، دستورهای اخلاقی سختگیرانه تدریس نشوند، مورد بحث قرار نگیرند یا به اجرا در نیایند، کشورها با خطراتی بسیار جدی روبرو خواهند شد. متخصصان علوم دادهای که خارج از چارچوب اخلاقی عمل کرده و از استانداردهای حرفهای و محدودیتهای قانونی پیروی نمیکنند، اغلب به اعمالی همچون جمعآوری غیرمسئولانه داده و یا سوگیری در تحلیل متهم میشوند.
در دوران تحصیلم در آکادمی نیروی دریایی، تقریباً هر هفته در جلسات رهبری اخلاقی شرکت میکردیم. در این جلسات که مروری بر پروندههای ارتشی بودند، با تحلیل تصمیمات مدیریتی (چه عاقلانه و چه شنیع)، میتوانستیم اخلاقیات را وارد دنیای واقعی کنیم. به شخصه معتقدم که باید در همه سطوح آموزشی هوش مصنوعی (کالجهای دولتی، کنفرانسها، شرکتها، عملیاتهای ارتشی و آژانسهای دولتی) مدلی مشابه نهادینه شود.
مشتاقانه منتظر رشد و توسعه سازمانهایی که با آنها در ارتباطم، هستم. این تابستان، در کارگاه «مرکز همگرایی فناوریهای ملی» سخنرانی خواهم داشت. قصد دارم در این جلسه به شرکتکنندگان کمک کنم مبحث اخلاقیات در علوم داده را به برنامه درسی دورههای آموزش IT وارد کنند. کالج ایالتی فلوریدا در جکسونویل، اخیراً یک دوره آموزشی اخلاقیات در علوم داده فراهم آورده است که دستورالعملها و اصول تصمیمگیری اخلاقی در سناریوهای گوناگون را آموزش میدهد. دفتر سیاستگذاری علم و فناوری کاخ سفید (OSTP) و بنیاد ملی علوم (NSF) به تازگی از تأسیس کارگروه ملی ویژهی منابع پژوهشی هوش مصنوعی (به هدف گسترش ابزارها و منابع آموزشی لازم برای نوآوری در عرصه هوش مصنوعی) و کمیته ملی مصلحتاندیشی هوش مصنوعی (به منظور ارائه پیشنهاد در حوزههای هوش منصوعی از جمله مسائل اخلاقی و قانونی) خبر دادهاند.
به شدت معتقدم که همه سازمانهایی که در عرصه هوش مصنوعی مشغول هستند، موظف به تعریف استانداردها و کاربردهای اخلاقی هستند. برای شروع، میتوان از این سه گام پیروی کرد
همه مقاصد و خواستههای خود را در بیانیهای کوتاه و مختصر قرار دهید. میخواهید به چه چیزی دست یابید؟ چطور به مصحلت عموم خدمت میکنید؟ برای مثال، چشمانداز شرکت ECS (جایی که من مدیریت داده و هوش مصنوعی را بر عهده دارم) در این بیانیه خلاصه میشود: «حصول اطمینان از مسئولانه بودن پژوهش، ساخت و کاربرد هوش مصنوعی در قبال ایمنی، امنیت و حریم خصوصی مردم».
چارچوب اخلاقی خود را به طور دقیق توصیف کنید. از چه ایدهآلها و باورهایی پیروی میکنید؟ چطور ارزیابی میکنید که پروژه یا برنامهای خاص توانسته این ارزشها را حفظ کند؟ ما در شرکتمان از چارچوبی پیروی میکنیم که مبتنی بر (اصول) وزارت دفاع آمریکا و جامعه هوش (مصنوعی) است. طبق این چارچوب، همه پروژههای باید این ویژگیها را داشته باشند:
یک هیئت اخلاقیات هوش مصنوعی ایجاد کنید تا مسئول ارائه دستورالعمل و پیشنهاد برای تصمیمگیری در مورد برنامهها و اقدمات این حوزه باشد. این هیئت باید به عنوان نیروی نظارت و پاسخگویی درونسازمانی ایفای نقش کند.
آمریکا باید در مقیاسی بزرگ، نیروی کار یقه آبی در حوزه هوش مصنوعی جذب کرده و آموزش دهد. سراسر کشور تحت فشار است تا هرچه زودتر این هدف محقق شود؛ با این حال، نباید فراموش کرد که برای تضمین موفقیت، باید در چارچوبی اخلاقی و پایدار گام برداشت.
جدیدترین اخبار هوش مصنوعی ایران و جهان را با هوشیو دنبال کنید
منبع: هوشیو