پادکست پاسکال
پادکست پاسکال
خواندن ۱۵ دقیقه·۴ سال پیش

پیودی‌پای (سناریو اپیزود ۷)

پادکست پاسکال | فصل ۱ اپیزود ۷ | فلیکس شلبرگ (پیودی‌پای)
پادکست پاسکال | فصل ۱ اپیزود ۷ | فلیکس شلبرگ (پیودی‌پای)
می‌توانید این اپیزود را در کست‌باکس، ساندکلاود، اسپاتیفای، آیتونز، گوگل پادکست و تلگرام گوش کنید!

یکی از روزهای نوامبر سال پیش به میچ جَپچیک (Mitch Japczyk) زنگ زده شد که یه معمای اداری رو حل کنه. پنج تا از همکارهاش دور پرینتر اداره جمع شده بودند تا این‌که یه برگ کاغذ از پرینتر بیرون میاد. هیچ‌کسی نمی‌دونه ماجرا از چه قراره و معنای این پیام چیه:

توجه! توجه! پیودی‌پای (PewDiePie) تو مخمصه گیر کرده و به کمک شما برای شکست T-Series احتیاج داره!

بعد از این روی کاغذ نوشته بود که پیودی‌پای یوتوبر ۲۹ ساله سوئدی توی خطر اینه که درجه‌ی محبوبیت کانال یوتوب خودش رو به کانال تی‌سریز (T-Series)، که یه کانال هندی برای موسیقی و فیلم بالیوودیه از دست بده. برای این‌که این اتفاق نیفته، فرستنده مراحل زیر رو پیشنهاد کرده بود:

  1. کانال تی‌سریز رو آن‌سابسکرایب کنید.
  2. کانال پیودی‌پای رو سابسکرایب کنید.
  3. با هشتگ #SavePewDiePie اطلاع رسانی کنید.
  4. به همه بگید. جداً می‌گم.
  5. بزنید قدش!

جزپیک که الان ۳۳ سالشه بیشتر از همکارهای دیگه‌اش توی یوتوب وقت می‌گذرونه و توانایی توضیح دادن این قضیه رو بهتر بلده: پیودی‌پای که هم ریتم Cutie Pie و اسم واقعیش فِلیکس شلبرگ (Felix Kjellberg) یه یوتیوبر مِگاسلبریتیه که طرفداران پروپاقرص خودش رو داره که به Bro Army معروف هستند. این طرفدارها اون‌قدر دو آتیشه هستند که بعضی مواقع برای ثابت کردن وفاداریشون دست به کارهای عجیبی می‌زنند. اگه می‌خواهید جدی بودن این قضیه رو بدونید داستانی که پیش اومد کار یه هکری از طرفدارهای پیودی‌پای بوده که ۵۰ هزار پرینتری که شبکه‌ی امن نداشتند رو پیدا کرد و این کاغذ‌ها رو باهاشون پرینت گرفت.

ولی فقط این نبود! برای ماه‌ها این قضایا اطراف دنیا ادامه داشت. کلی کاغذ‌های تبلیغاتی توی هند و بنگلادش برای سابسکرایب کردن پیودی‌پای پخش شد و حتی این قضیه به بیلبورد تایمز اسکوئر هم رسید. اوایل امسال هم صدها نفر از طرفدارهای استونیاییش ریختند به خیابون‌ها و شروع کردند اسمش رو فریاد زدن و کارت‌های «پیو رو سابسکرایب کنید» رو پخش کردن. حتی یه نفر روی یادبود جنگ جهانی دوم در بروکلین «پیودی‌پای رو سابسکرایب کنید» رو اسپری کرد.

همین که این جنبش بزرگ‌تر و بزرگ‌تر شد، معنیش هم نامفهوم‌تر شد. در روز ۱۵ مارس، یه سفید پوست وطن پرست در کریست چرچِ نیوزیلند قبل از اینکه ده‌ها آدم بی‌گناهی رو که در مسجد در حال دعا کردن بودن رو بکشه، در لایو فیسبوکش گفت رفقا یادتون نره پیودی پای رو فالو کنید.

چند هفته بعد از این ماجرا، یه سفیدپوست وطن پرستِ دیگه‌ی آمریکایی، بعد از اینکه تیراندازی و کشتن یک نفر ادعا کرد که این کار رو به کمک مردی به اسم Felix Arvid Ulf Kjellberg انجام داده. در یکی از اعترافاتش گفت: «این مرد اون‌قدر مهربون بود که هم برنامه‌ی کشتار رو بریزه و هم از لحاظ مالی من رو تأمین کنه.»

خب بذارید یه چیزی رو شفاف کنیم. تا اینجایی که ما می‌دونیم این‌ها همه‌اش بادِ هواست. هیچ مدرکی نیست که پیودی‌پای این دو نفر رو ساپورت کرده باشد. مدت‌ها بود که روی پیودی‌پای به خاطر جوک‌هاش درمورد هولوکاست و این نکته که با تمام انتقادهایی که ازش شده بود همچنان این جوک‌ها رو ادامه می‌داد حساس شده بودند و این داستان هم پیاز داغِ این قضایا رو چندین برابر کرد.

چند هفته بعد از تیراندازی ناشر شلبرگ به من زنگ زد. شلبرگ خیلی وقت بود که مصاحبه نکرده بود. آدمی که میلیون‌ها طرفدار داره به مصاحبه‌ی احتیاجی نداره. ولی در پی داستان تیراندازی‌ها ازش درخواست کردم و قبول کرد که با هم مصاحبه کنیم. مردم بهش تهمت این رو می‌زدند که از سفید پوست‌های نژادپرست طرفداری می‌کنه. می‌خواستن که اگه این طور نیست برای این رفتارها و اتفاق‌هایی که می‌افتد توضیح بده. به برایتون پرواز کردم. رفتم به یه شهر کوچک ساحلی در انگلیس جایی که شلبرگ از سال ۲۰۱۳ اون‌جا زندگی می‌کرده. باهاش در یه Airbnb که نزدیک محل زندگیش بود قرار گذاشتم. چند دقیقه دیر رسید. گوشی‌هاش رو از توی گوشش در آورد و سلام کرد.

توی ویدئوهای یوتوب شبیه یه فنریه که کلی انرژی توش داره. داد می‌کشه، فحش می‌ده، خودش رو نابود می‌کنه. ولی از نزدیک آدم مؤدب و افتاده‌ایه. از لحاظ فیزیکی قوی به نظر می‌رسه و بیشتر شبیه کسیه که برای مصاحبه‌ی کاری اومده. خیلی سعی می‌کنه که تأثیر خوبی بذاره یا حداقل تهدید‌کننده به نظر نیاد. «خیلی ممنون که این فرصت رو بهم دادی.»

Gareth McConnell for The New York Times
Gareth McConnell for The New York Times

قبل از اینکه ادامه بدیم یه چیز خیلی مهم: برای این‌که یوتوب رو بفهمیم باید بدونیم که دو تا یوتوب وجود داره. اولی اونیه که همه می‌شناسیم. مثل یه کتابخونه‌ای که می‌شه توش از ورزش و موسیقی و ویدئو های کمِدی قدیمی پیدا کرد. ولی یه یوتوب دومی هست که داخل اون یوتوب اولیه و به اینر-یوتوب (Inner Youtube) معروفه. یه جهان دیگه‌ای که قوانین خودش، سلبریتی‌های خودش و فرهنگ اختصاصی خودش رو داره.

بزرگترین این کاراکتر‌ها میلیون‌ها طرفدار دارند و تأثیرشون به اندازه‌ی اُپرا وینفری (Oprah Winfrey) روی آدم‌هاست. خیلی از کسایی که در یوتوب دوم قرار دارند اصلاً تلویزیون نگاه نمی‌کنند. اکثراً زیر ۲۵ سال هستند و یه رابطه‌ی فرا اجتماعی با سازنده‌ها دارند.

من توی اینر-یوتوب چرخیدن رو چند سال پیش شروع کردم و وقتی با اندازه و وسعتش مواجه شدم متحیرم کرد. یه جهش ژنتیکی رو تصور کنید که به هرکسی که بعد از سال ۱۹۹۵ به دنیا اومده قدرت دیدن نورهای فرابنفش رو داده. حالا تصور کنید که این آدم‌ها برای خودشون یه هویتی درست کردند و خودشون رو یو ویز (UVs) صدا می‌کنند که نسبت به هر ویدیویی که در دایره دید انسان‌های معمولی و فرابنفشه آگاه‌اند.

وقتی شلبرگ کانال یوتوب خودش رو در سال ۲۰۱۰ ساخت، فرهنگ یوتوب تقریبا وجود نداشت. اون موقع یه پسر ۲۳ ساله‌ی دانشجو در گوتنبرگ سوئد بود که از بازی کردن بازی‌های ویدیویی توی آپارتمان خودش لذت می‌برد. در نهایت فیلم بازی‌های خودش رو برداشت روشون حرف زد و روی یوتوب گذاشت. نمونه‌ی اولیه ژانری که تبدیل شد به «بیا بشینیم باهم بازی کنیم». به کمک یه ترکیبی از شانس و سربه‌هوایی کاریزماتیکی که داشت کانال شلبرگ یه‌جوری ترکوند که هیچ کانال دیگه‌ای تا حالا این‌کار رو نکرده بود. در سال ۲۰۱۲ یک میلیون نفر طرفدار داشت، در اون سال پیودی‌پای تبدیل شد به بزرگترین کانال در یوتوب و شروع کرد به پول در آوردن از تبلیغاتی که روی کانالش بودن و پروژه‌هایی که همکارهایی مثل دیزنی داشت، نزدیک به ۴ میلیون دلار در آورد.

در یک نظرسنجی در سال ۲۰۱۴ که از جوان‌های آمریکایی گرفتند پیودی‌پای از کیتی پری، جانی دپ و لئوناردو دی کاپریو محبوب‌تر بود. خبرنگار‌ها در مورد اینکه این درآمدها رو از کجا در می‌آورد می‌نوشتند. مثلاً یه تیتری در سال ۲۰۱۴ نوشته بود: پسری که با بازی ویدئویی میلیون‌ها پول در می‌آورد. و ما هنوز سر در نمیاریم برای چی انقدر نگاه کردن بازی یه آدم دیگه برای بقیه سرگرم‌کننده است! پیودی‌پای حتی در چندین قسمت سریال South Park نقش یه آدمی رو بازی کرد که معلوم نبود درآمدش از کجاست.

در اینر-یوتوب پیودی‌پای یه استعداد درخشان به حساب میاد. یوتوب پوسترهای پیودی‌پای رو به در و دیوار‌هاش زد و در Youtube Rewind که در واقع یه ویدئو گزارشی سالیانه از اتفاقاتی که در یوتوب افتاده است، حضور پررنگ داشت. وقتی که در سال ۲۰۱۶ اولین کانالی در تاریخ یوتوب بود که تعداد سابسکرایب‌هاش به ۵۰ میلیون رسید، یوتوب بهش یه مجسمه یاقوتی بروفیست (BroFist) که همون مشتیه که میگه بزن قدش، هدیه داد. این مجسمه به خاطر این بود که آخر بیشتر ویدیو‌هاش رو با یه مشت توی دوربین تموم می‌کنه. وقتی این جایزه رو گرفت از ته دل خوشحال شد و گفت همه چیزم رو یوتوب به من داده.

یوتوب در سال ۲۰۱۲ این‌که سازنده‌های ویدیو از تبلیغ‌ها پول در بیارند رو شروع کرد و وقتی این کار رو شروع کرد هیچ مرز خاصی رو در نظر نگرفت. این باعث شد که یوتوب در بین بقیه شبکه‌های اجتماعی دیگر محبوبیت بیشتری پیدا کنه. به این دلیل که سازنده‌های ویدئو می‌تونستند شبیه یه کار تمام وقت از ویدیوهاشون پول در بیارند. یه الگوریتمی درست کردند که ویدئوهایی که بیشتر بیننده داشت رو به بقیه هم پیشنهاد میکرد. رابطه‌ی شلبرگ با یوتوب همیشه یه رابطه‌ی دو‌طرفه بود. موقعی که یوتوب با فیسبوک و نتفلیکس توی رقابت بود، ویدئو‌هاش برای یوتوب بیننده‌های همیشگی و وفادار آورد. در ازاش این شرکت حسابی برای پیودی‌پای تبلیغ می‌کرد و از خیلی چیزهایی که توی ویدئوهاش می‌‌گفت چشم‌پوشی کرد. مثلا در سال ۲۰۱۲ وقتی که با بازیکن‌های مقابلش بازی می‌کرد به جای کلمه‌ی حمله از کلمه‌ی تجاوز استفاده کرد یا سال ۲۰۱۶ توییتر صفحه‌اش رو به این دلیل که برای شوخی گفت داره عضو گروه داعش می‌شه بست. خودش زیاد این اشتباهات رو جدی نمی‌گیره چون می‌دونه که نهایتاً با یه عذرخواهی درست می‌شه.

Photo Credit: Razerzone
Photo Credit: Razerzone

آدم‌هایی که پست‌های توهین آمیز روی اینترنت برای جلب توجه می‌ذاشتند، همیشه صفحه‌ها یا ویدئوهاشون از اینترنت برداشته می‌شد اما یوتوب این فرصت رو بهشون داد که از تاریکی در بیان و از این راه پول در بیارند. در یوتوب قوانین کمی بود و هیچ‌کسی نمی‌گفت چی کار باید بکنید یا نکنید برای همین میلیون‌ها نوجوون سمت یوتوب رفتن تا چیزهایی که نمی‌تونستن در تلویزیون پیدا کنند رو ببینند. الگوریتم یوتوب جوری کار می‌کرد که هر ویدئویی که بیشتر دیده می‌شد رو بیشتر تبلیغ می‌کرد و این باعث شد کانال‌هایی که بیننده زیاد دارن خیلی سود کنند. بعد از یه مدت سخت می‌شد فهمید که کی واقعا ایدئولوژی داره و می‌خواد در موردش حرف بزنه یا اینکه می‌خواهد از الگوریتم سوء استفاده کنه تا پول در بیاره.

شلبرگ خودش کسی نبود که بخواد خیلی رادیکال حرفایی بزنه که سانسور بشن اما بعد از این‌که یوتوب قانون‌هاش رو شل‌تر کرد راحت‌تر فحش می‌داد و تایتل ویدئوهاش بیشتر شبیه یه شعرهای بی‌معنی با مفهوم عجیب استفاده می‌کرد. وقتی داشتم باهاش در مورد اون سال‌ها صحبت می‌کردم بهم گفت: «الان که بر می‌گردم و به اون زمان نگاه می‌کنم می‌بینم که بیشتر شبیه یه حبابی بود که منتظر بودیم بترکه. همه هی به مرزهای یوتوب فشار می‌آوردند تا ببینند کِی این حباب می‌ترکه. و بالاخره مرزش رو پیدا کرد. یه بار توی یکی از ویدئوهاش یه داستان اروتیک که کاراکترهای اصلی‌اش اِلسا و اولَف از کارتون Frozen بود رو خوند و مدیر اجرایی دیزنی رو از دست خودش حسابی عصبانی کرد. یا یه بار تی‌شرتی که پوشیده بود علامت نازی روش بود. خودش می‌گه که به عنوان شوخی پوشیده بود ولی خیلی‌ها از دستش عصبانی شدند و بهش اخطار دادند که به عنوان کسی که این‌قدر بیننده داره نباید این کار رو انجام بده.

من تقریباً با ده‌ها نفر که با شلبرگ در این دوره همکاری کردند صحبت کردم و هیچ‌کدوم اعتقاد نداشتند که شلبرگ ضد یهوده. بعضی‌هاشون گفتند که جوک‌های نازی و ضدیهودی توهین آمیزترین جوک ها است و برای همین هم خنده‌دار هستند. نمی‌دونستن که انقدر تأثیر می‌ذاره و این‌که تصویری که بچه‌ها از یه آدم سفید پوستِ چشم آبی می‌گیرند چیه. حتی امروز شلبرگ با ۱۰۰ میلیون سابسکرایب از سراسر دنیا داره دست و پا می زنه که بفهمه دقیقاً چه تأثیری روی جوان‌ها داره. از نظر خودش یه آدم معمولیه که خیلی اتفاقی معروف شده. «کار من فقط اینه: می‌رم دفترم جلوی دوربین ویدئو ضبط می‌کنم.» بعد به میز و میکروفونی که جلوشه نگاه می‌کنه. «خیلی عجیبه که توی این حالت باشم برای این‌که واقعاً نمی‌خوام که خودم رو توی این شرایط قرار بدم.»

در فوریه ۲۰۱۷ شلبرگ فهمید که مجله‌ی وال استریت در حال آماده کردن مقاله‌ایه که در اون ۹ تا از ویدئوهای شلبرگ که در مورد نازی‌ها و جوک‌های ضد‌یهودی استفاده کرده رو بررسی می‌کند و در مورد پیودی‌پای گزارشی تهیه می‌کند. شلبرگ خودش می‌دونست که منظوری نداشته برای همین توی تامبلر یه پست گذاشت و گفت که «ویدئوهای من برای سرگرمیه. برای این‌که در مورد مسائل سیاسی جدی حرف بزنم نیست. جوک‌های من به هیچ عنوان رفتارهای تنفرآمیز رو حمایت نمی‌کنه.»

بعضی از ویدئوهایی که وال استریت توی مقاله‌اش بهش اشاره کرده بود کمتر توهین‌آمیز بودند اما بعضی از جوک‌های دیگه به عنوان مثال این‌که به دو تا مرد هندی گفته بود که یه کارتی که روش نوشته مرگ بر همه جهودها رو بالای سرشون بگیرند، واقعاً سخت می‌شه توضیحی براش داد. این ویدئو‌ها باعث شد که توجه کسایی که واقعاً یهودی‌ستیز هستند رو جلب کنه و باور کنند که اون‌قدر هم نمی‌تونه شوخی باشه؛ قضیه جدیه. وب‌سایت دیلی استورمر (The Daily Stormer) یه وب‌سایت نئونازیه جمله‌ی شعاری وبسایتش رو به پروپاقرص‌ترین طرفدار پیودی‌پای عوض کرد. الان شلبرگ خودش رو سرزنش می‌کنه که اون زمان انقدر از مرز رد شده و خب از طرفی هم می‌گه: «تقصیر آدم‌های کوریه که فکر کردن شوخی‌های من جدیه.» ولی خب حتی آدم‌هایی که می‌دونستن قضیه جدی نیست اعتقاد داشتند که دیگه زیادی شورش رو درآورده. نویسنده یه وب‌سایت بازی‌های ویدئویی نوشته که آدم تا یه جایی و مقابل یه سری جمعیت خاص با این مسائل حساس دست می‌اندازه نه وقتی میلیون‌ها بیننده داره که خیلی از اون‌ها هم نوجوان هستند.

نتیجه‌ی این مقاله خیلی سریع و خشن بود. خیلی از شرکت‌ها قراردادشون رو با شلبرگ فسخ کردند و یوتوب از بخش تبلیغات وی آی پی خارجش کرد و سری جدیدی که داشت روش کار می‌کرد رو کنسل کرد. شلبرگ که برای ولنتاین با دوست دخترش مرضیا بازوگنین (Marzia Bisognin) از شهر زده بود بیرون وقتی که این مقاله بیرون رفت در خطر این بود که همه‌ی قلمروی خودش رو از دست بده. «من توی یه کلبه بودم بدون اینترنت و بعد که به اینترنت دسترسی پیدا کردم رفتم توییتر و دیدم جی کی رولینگ (J. K. Rowling) من رو یه فاشیست صدا کرده! هی داشتم فکر می‌کردم که چطور این اتفاق افتاد.»

دو مرد هندی در پیامی ویدئویی ضمن ابراز بی‌اطلاعی از معنی نوشته‌ی روی کاغذ (مرگ بر تمام جهودها) عذرخواهی کردند.
دو مرد هندی در پیامی ویدئویی ضمن ابراز بی‌اطلاعی از معنی نوشته‌ی روی کاغذ (مرگ بر تمام جهودها) عذرخواهی کردند.

بعد از این اتفاق شلبرگ یه ویدئوی عصبانی پست کرد که وال استریت ژورنال رو به این‌که در حال درست کردن توطئه براشه و می‌خواد جنجال به پا کنه تا هم خودش و بقیه سازنده‌های یوتوب رو پایین بکشه راه انداخت. همه توجهشون به این ویدئوی پیودی‌پای جلب شد و بالاخره شلبرگ یه راهی پیدا کرد که کارت رو برگردوند. دلیلش هم این بود که این بحث بین خیلی‌ها بود که مارک‌ها و شبکه‌های بزرگ مخالف کسانی هستند که توی یوتوب کانال خودشون و طرفدار‌های خودشون رو دارند و از این راه پول در میارند.

بعد از این مقاله بود که طرفدار‌های دو آتیشه‌اش روی کار اومدن و شروع کردن به فحش دادن به مجله‌ی وال استریت ژورنال و تهدید کردنش. تهدید‌ها در حدی پیش رفت که مجله مجبور شد یکی از کارمندهاش رو از خونه‌ی خودش برای روزها جابه‌جا کنه و جای دیگه‌ای قایمش کنه. سال ۲۰۱۷ ویدئوی سالیانه‌ی یوتوب پخش شد و هیچ اثری از پیودی‌پای نبود.

بعد از اون مقاله پیودی‌پای به سیم آخر زد. ویدئوهای سیاسی پخش می‌کرد، در مورد مسائلی که همیشه سرزنشش می‌کردند و نباید در موردش صحبت می‌شد حرف زد. یه ویدئوهایی شروع کرد که اسمش رو گذاشت اخبار پیو که توش شبکه‌هایی که در موردش انتقاد می‌کردن رو مسخره می‌کرد. کلاً تا تونست خط قرمزها رو رد کرد. همه‌ی این کارهاش توجه حزب راستی رو به خودش جلب کرد، از جمله پال جوزف واتسون(Paul Joseph Watson)یوتوبر به شدت دست راستی که در سال ۲۰۱۹ به حمایت از پیودی پای گفت: «این جهان بی‌رحم امروز نمی‌خواد که یه آدم شجاعی مثل پیودی‌پای وجود داشته باشه برای همین هی می‌خوان نابودش کنند.»

من و شلبرگ یه بعد از ظهر کامل رو باهم وقت گذروندیم و من خیلی سعی کردم که بفهمم از لحاظ سیاسی کدوم سمتیه یا حداقل به چه چیزهایی اعتقاد داره. قبل‌ها خیلی راحت و آزادانه با خبرگزاری‌ها حرف می‌زد و الان از این کار پشیمونه. برای این فکر می‌کنه همین باعث شد برعلیه‌اش ازش استفاده کنند. الان تا بحث به موارد سیاسی نزدیک می‌شوه یه دفعه ساکت می‌شه. به من گفت بیشتر از هر چیزی به سیاست علاقه‌ای نداره و وقتی ازش پرسیدم بیشتر چپی هستی یا راستی گفت به جایی اون وسط‌ها. خیلی با هم حرف رد و بدل کردیم و کلی سوال‌های مختلف ازش پرسیدم مثلاً:

- کسی توی سیاست هست که برات جالب باشه؟
+ نه!
- هیچ جای دنیا؟
+ نه! حتی یه نفر هم نمی‌تونم اسم ببرم.
- نظرت راجع به UKIP چیه؟ یکی از دست راستی ها از دنبال‌کننده‌هاش خواسته که پیودی‌پای رو فالو کنن که تی‌سریز ازش جلو نزنه.
+ بیشتر خنده داره ولی خب یه جورایی هم اینجوری‌ام که ... من رو وارد بازی‌تون نکنید.

سال‌های آخر به شلبرگ ثابت کردن که درگیر شدن با سیاست هیچ آخر عاقبتی نداره حتی اگر فالوور‌های بیشتری برای کانالش جذب کنه. خیلی اذیتش می‌کنه که با این‌که بارها گفت طرف هیچ‌کسی نیست، هنوز وصلش می‌کنند به دست راستی‌ها.

پیودی‌پای ماینکرفت رو به عنوان پروژه بزرگ بعدی‌ بازی روی کانال خودش انتخاب کرد.
پیودی‌پای ماینکرفت رو به عنوان پروژه بزرگ بعدی‌ بازی روی کانال خودش انتخاب کرد.

تیراندازی نیوزیلند برای شلبرگ نقطه‌ی مهمی در زندگی‌اش بود. صبحی که بیدار شد و این خبر رو خوند که قبل از تیراندازی، تیرانداز گفته کانال پیودی پای رو فالو کنید یه مدت طولانی توی خلاء بوده. انگار آب یخ روی سرش ریختن. همه‌ی اون داستان‌های یهودی ستیزی، نژادپرستی، همه و همه دوباره قرار بود که بالا بیاد. به فکرش می‌رسه که ویدئویی پخش کنه و توضیح بده چقدر متأسفه و ربطی به این قضایا نداره. با این که براش سخت بوده چون نمی خواسته که توجه رو از مقتول‌ها به خودش جذب کنه. بارها و بارها تأسف‌اش رو از این اتفاق به خانواده‌ی مقتولین ابراز کرد و گفت که یه سفید پوست نژادپرست نیست. به من هم گفت که برنامه داشته یه ویدئو بده بیرون که دست از فالو کردن کانال من بردارید و این داستان‌ها رو تموم کنید.

بعد از این مصاحبه راهمون رو از هم جدا کردیم و همه‌ی اون کارهایی که گفته بود رو انجام داد. یه ویدئو بیرون داد که به طرفدارانش گفت که دیگه این بازی کانال من رو فالو کنید رو تموم کنید و شروع کرد به بازی کردن ماین‌کرفت (Minecraft). با دوست‌دخترش ازدواج کرد. قراردادهای جدید بست، دوباره وارد لیست خوب‌های یوتوب شد و برای ۱۰۰ میلیونی شدنش یه مجسمه‌ی الماس قرمز آرم یوتوب فرستادند.

تعبیری که از این رفتار پیودی پای می‌شه کرد این که دیگه بزرگ شده و عاقلانه رفتار می‌کنه. نقشش رو به عنوان یه سازنده‌ی پرطرفدار ویدئو می‌دونه. پوست انداخته و مسئولیت تاثیری که روی طرفدارانش داره رو فهمیده. الان مهارتش رو باید این‌جا نشون بده که خودش رو از این داستان‌ها و ماجراهای سیاسی دور کنه. یه جایی نه خیلی لب مرز و نه خیلی دور.

بعد از این اتفاق‌ها می‌خواست به عنوان عذرخواهی ۵۰۰۰۰ دلار به گروه‌هایی که برای یهودی‌ها هستند و حسابی از دست پیودی‌پای عصبانی شده بودند هدیه بده، اما بعد تصمیم گرفت این کار رو نکنه چون مطمئن نبود که فعالیت این گروه چیه. برای همین تصمیم گرفت که در مورد گروه‌های دیگه تحقیق کنه و این پول رو به گروه‌های دیگه‌ای هدیه کنه که براش مهمه.

نگاه کردن همه‌ی این چیزها من رو یاد یکی از صحبت‌هامون در برایتون انداخت. در مورد تی‌سریز صحبت شد و الان بعد از ۶ سال تلاش بالاخره داره جای پیودی‌پای رو در یوتوب می‌گیره و ازش بالا می‌زنه. این قضیه برای شلبرگ دیگه اهمیتی نداره و بیشتر بهش به عنوان یک خاطره نگاه می‌کنه. حتی اعتراف کرد که خیلی به این که کانال یوتوبش رو ببنده فکر کرده. همسرش کانال یوتوبش رو بسته و وقتی داشتیم در مورد این قضیه صحبت می‌کردیم ایده‌ی این‌که کلاً کانالش رو ببنده برق در چشمانش می‌انداخت. برگشت گفت: «انقدر وسوسه‌ام نکن. این ایده تازگی‌ها خیلی فکرم رو مشغول کرده.»

منبع:
«پیودی‌پای واقعاً به چه چیزی اعتقاد دارد؟» نوشته‌ی کِوین روز - New York Times
موسیقی‌های استفاده‌شده:
Portugal. The Man - Feel It Still
Amy Lee - White Out (feat. Dave Eggar) / War Story Soundtrack
Imagine Dragons - Machine
The Chainsmokers - Sick Boy
Mac Quayle - Riots / American Crime Story: People v. O.J Simpson Soundtrack
تیتراژ:
ترجمه و اجرا: کیمیا هندی | طراح و تهیه‌کننده: خشایار رحیمی و کیمیا هندی | محصول: استودیو ۲۲ - بهار ۹۹
پادکست پاسکالپیودی‌پایpewdiepieیوتوبرفلیکس شلبرگ
یه پادکست جدید که قراره براتون داستان آدم‌های جوون اما موفق رو بگه. | pascalpodcast.ir
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید