میتوانید این اپیزود را در کستباکس، ساندکلاود، اسپاتیفای، آیتونز، گوگل پادکست و تلگرام گوش کنید!
تقریباً هر ده دقیقه، یه نفر در چوبی دفتر الکساندریا اوکاسیو کورتز (Alexandria Ocasio Cortez) درِ ساختمون کپیتول هیل (Capitol Hill) که مقر کنگرهی آمریکاست رو میزنه و صدایی تولید میکنه که کارمندها رو از جاشون میپرونه! تقریباً همیشه هم یه طرفدار بیآزار پشت دره! یکی از دهها طرفداری که هر روز میان و پیشنهادهای خودشون رو روی کاغذهای یادداشت رنگی تحویل میدن و میرن. ولی دستیارهاش میگن که تو سه ماه اولی که به کنگره رفته بود، اون قدر اوکاسیو کورتز تهدید به مرگ شده بود که پلیس کپیتول مجبور شد برای کارمندهاش جلسات آموزشی ارزیابی ریسک بذارن تا بتونن بازدیدکنندهها رو بهتر شناسایی کنن.
احتمالاً با تست رورشاک یا رورشاخ آشنا باشید. همون تست روانشناسی معروف که توش یه سری تصویر مبهم قرینه به مراجع نشون داده میشه. برداشت آدمهای مختلف از این تصاویر میتونه کاملاً متفاوت یا حتی متضاد باشه. به نظر میاد که در آمریکا اوکاسیو کورتز جدیدترین ورژن انسانی این تست باشه. از نظر جناح چپ (که همون دموکراتها باشن) اون مثل Wonder Woman یه قهرمانه و از دید راستهای جمهوریخواه یه جادوگر خبیث! یه کم قبلتر از شروع کمپینهای انتخاباتی ۲۰۲۰ و موقعی که این مقاله نوشته میشد، اوکاسیو کورتز دومین سیاستمدار آمریکایی بعد از رئیس جمهور بود که بیشترین بحث و جدلها در موردش شکل میگرفت. اون دو سال پیش در انتخابات مقدماتی حزب دموکرات، جو کراولی (Joe Crowley) نمایندهی وقت منطقه ۱۴ نیویورک رو که ده سال نمایندگی این منطقه رو در کنگره آمریکا بر عهده داشت، شکست داد. بعد از این پیروزی و ورود به کنگره اتفاقهای زیادی تو زندگی این بارتندر سابق ۲۹ ساله افتاده. اول از همه کاندیداهای ریاست جمهوری رو تحت فشار گذاشت تا از طرح بزرگ محیط زیستیاش، معاملهی جدید سبز (Green New Deal) حمایت کنند، اصلاحات مالی کمپینها رو فراگیر کرد و با چند تا توئیت به کمک اکتیویستها اومد تا جلوی ساخت دفتر مرکزی آمازون در محلهی کوئینز نیویورک رو بگیرند. هیچ قانونگذاری تو سالهای گذشته نبوده که بتونه انقدر سریع رایهای کم خودش رو به ارزشهای سیاسی و اجتماعی تبدیل کنه. توی همین دو سال تعداد دنبالکنندههای توییترش از ۴۹ هزار به ۶ میلیون و ۶۰۰ هزار نفر رسیده. حتی هزاران نفر وقت میذارن تا لایوهای اینستاگرمش رو ببینن که توشون مثلاً سوپ لوبیا درست میکنه یا به گل و گیاه خونگیش میرسه. یه بار به محض این که مارک رژ لبش رو توییت کرد، همهاش آنلاین فروش رفت. میشه گفت یه جورایی به یه سلبریتی تبدیل شده.
البته که در عین حال اون یه قانونگذار تازه کاره که داره سعی میکنه با اولین شغل تمام وقتش کنار بیاد. «دلم برای بیرون رفتن با لباسای راحتم تنگ شده.» اینو بعد از یه روز طولانی کاری تو مارس ۲۰۱۹ در حالی که داره روی صندلی چرم مشکیش جا خوش میکنه میگه. خیلی جثهاش کوچیکتر از چیزیه که توی تلویزیون به نظر میاد و رفتارش با اینکه گرم و صمیمیه ولی در عین حال محتاطانه هم هست. میگه: «نمیتونم برم یه مکان عمومی بدون اینکه کلی آدم تمام حرکاتم رو به دقت زیر نظر نگیرن.»
اوکاسیو کورتز نمایندهی کاملی برای چشمانداز آیندهی حزب دموکراته. اون یه زن جوان اسپانیاییزبانه، سه تا هدف انتخاباتی اصلی این حزب! تو دورهای که سرمایهداری داره جایگاه خودش رو مخصوصاً بین جوونهای ترقیخواه از دست میده، اوکاسیو کورتز سر و کلهاش پیدا میشه که یه سوسیالدموکراته. موضوعاتی هم که روشون کار میکنه نوید یه نسل جدیدی از دموکراتها رو میده: مثل همین معامله جدید سبز، یا مدیکر (برنامه بیمه اجتماعی ملی) برای همه و یا لغو قوانین سختگیرانه گمرک و مهاجرت. میشه گفت الکساندریا اوکاسیو کورتز یه پدیدهی سیاسیه: نصف اکتیویست و نصف قانونگذار. خیلیها اون رو بهترین داستانگوی حزب در دورهی پسااوباما میدونن و احتمالاً تنها دموکراتی که از نظر محبوبیت رسانهای قدرت به چالش کشیدن ترامپ رو داره.
الکساندریا اوکاسیو کورتز که با لقب AOC مخفف حروف اول اسمش میشناسن، به همون اندازه که برای دموکراتها یه قهرمانه، برای جمهوریخواهها مثل آدم بدهی داستان میمونه. در حدی که به کیسه بوکس قانونگذارها و رسانههای راست مثل فاکس نیوز تبدیل شده و یه جورایی جای هیلاری کلینتون رو براشون گرفته! بر اساس نظرسنجی موسسه گالپ (Gallup) که فوریه ۲۰۱۹ انجام شد، ۳۱ درصد آمریکاییها نظر مساعدی نسبت به AOC داشتن در حالی ۴۱ درصد نظرشون مخالف بود که رشد ۱۵ درصدی نسبت به ۵ ماه قبلش داشته. همین نظرسنجی نشون میده که محبوبیتش بین دموکراتها و غیرسفیدپوستها افزایش پیدا کرده. معامله جدید سبز با اینکه نظر همحزبیهاش رو جلب کرده ولی به این زودیها شانسی برای تبدیل شدن به قانون نداره. همکارهاش برای انتخابات بعدی کنگره برنامه دارن تا کاندیداها رو بیشتر به سمت اعتدال یا محافظهکاری سوق بدن، برنامهای که اوکاسیو کورتز سعی کرده ازش فاصله بگیره و همین باعث شده تا بعضی از همکاراش رو با خودش بد کنه. خیلی از نمایندگان دموکرات نگرانند که این جنبهی سلبریتی اوکاسیو کورتز باعث بشه تا رایدهندههای مستقل رو از دست بدن. همون رایهایی که باعث شدن این حزب تو سال ۲۰۱۸ اکثریت کنگره رو به دست بیاره. در جمعهای خصوصی حتی خیلی از اونها اقرار میکنن که از حضور AOC تو کنگره میترسن.
اما دلیل این ترس چیه؟ از نظر جناح چپ اون وضع موجود رو تهدید میکنه، اونم با ترکیب بیصبری جوانانهاش با ایدههای سیاسیای که کمپین انتخاباتی برنی سندرز سر زبونها آورد. ایدههایی مثل پوشش مدیکر برای همه یا حذف شهریهی کالجهای دولتی. مثل سندرز، به نظر میاد AOC هم بیشتر از انتخاباتها به جنبشها اعتقاد داره، به جای کرسی و رای، دربارهی تسخیر قلب و ذهن افراد حرف میزنه. میگه: «تا اجرایی شدن طرحی مثل معامله جدید سبز ۵ سال طول میکشه. پس هرچیزی که قراره معرفی کنیم باید ۲۰۲۵ و نسل آینده رو در نظر داشته باشیم.» براش مهم نیست که دموکراتها بتونن اکثریت رو برای دو سال دیگه حفظ کنن، اون داره به این فکر میکنه که بیست سال آینده قراره چطور باشه.
برای حزبی که ده سال گذشته رو دنبالهروی رهبرهایی مثل باراک اوباما و هیلاری کلینتون بوده، حضور اوکاسیو کورتز تغییر بزرگی محسوب میشه و این فقط محدود به سیاستهای بیش از حد ترقیخواهانهاش نیست. اون نمایانگر شکافیه که بین جناح چپ و میانهرو مثل یه مسابقه طناب کشی بین گذشته و آیندهی حزب در جریانه. میگه: «همیشه صحبتهایی دربارهی شکاف داخل حزب دموکرات به خاطر تفاوتهای ایدئولوژیک هست، اما من فکر میکنم که در واقع تفاوتهای نسلی وجود داره. طبیعتاً به این خاطر که آمریکایی که ما توش بزرگ شدیم با آمریکایی که پدر مادرهامون یا حتی پدربزرگ مادربزرگهامون توش بزرگ شدن، کمترین شباهتی نداره.»
روی کتابخونهی اتاق کار AOC، کنار عکسی از پدر مرحومش و یه عکس از خودش با یه دختر پیشاهنگ، دو تا کتاب قرار گرفتهان که ترکیب ناهمگونی دارن. یکی مقالات فدرالیست که بیشترش توسط الکساندر همیلتون، از بنیانگذاران و جیمز مدیسون چهارمین رئیس جمهور ایالات متحده نوشته و در سال ۱۷۸۸ منتشر شده. کتاب دیگه زمین غیرقابل سکونت: زندگی بعد از گرمایش نوشتهی دیوید والاس-ولز که ۲۳۱ سال بعد نوشته شده. گوشهای از اتاق یه تصویر از Wonder Woman به دیوار تکیه داده و یه گوشهی دیگه یه مقوای بریدهشده از صورت کاردی بی (رپر آمریکایی). روی میز ورقههای دستنوشته یکی از جلسات استماع ماه قبل دیده میشه. یه جاییش با مداد نوشته: «قراره من آدم بده باشم.»
اوکاسیو کورتز در سال ۱۹۸۹ چند هفته قبل از فرو ریختن دیوار برلین به دنیا اومد. جرج بوش پدر توی اولین سال ریاست جمهوریاش بود، نَنسی پلوسی تازه به کنگره راه پیدا کرده بود، سندرز تا اون موقع دو بار انتخابات مجلس سنا رو باخته بود، و جو بایدن به تازگی در اولین کمپین ریاست جمهوری خودش شکست خورده بود. دوران شکوفایی اقتصادی دهه ۹۰ در آمریکا همزمان بود با دبستان رفتن اوکاسیو کورتز؛ وقتی که اون بیسکوییت دانکاروس (مادر) میخورد، بزرگترا مینشستند جلوی تلویزیون و راجع به اینکه بیل کلینتون چطور بودجه رو کنترل میکنه بحث میکردن. میگه: «یه نسل کامل، که در واقع الان دارن تبدیل به بزرگترین رایدهندگان آمریکا میشن، پا به سن گذاشتن و هرگز شکوفایی آمریکا رو ندیدن. مثلاً خودِ من هیچوقت اونو ندیدم یا واقعا توی بزرگسالیم تجربش نکردم.»
الکساندریا تو یه خانواده از قشر کارگر در بخش پارکچستر برانکس به دنیا اومد. پدرش صاحب یه شرکت معماری کوچک بود و مادر پورتوریکوییش به عنوان یه کارگر ساده خونهها رو تمیز میکرد. اونها تو محلهشون جا افتاده بودن ولی خب محدودیتهایی هم داشتن. «تقریباً خیلی زود متوجه این موضوع شدم که انداختن گوشوارههای حلقهای یا گردنبندهایی با آویز اسمی توی برانکس موردی نداشت ولی اگه با همونها به یه مصاحبهی کاری میرفتم امکان نداشت که جدیم بگیرن.» خانوادهی اونها وقتی که الکساندریا تقریباً پنج ساله بود، به شهر یورکتاون واقع در حومهی وستچستر رفتن تا اینطوری اون و برادرش بتونن به مدرسه های بهتری برن. ولی خب اونها دائماً در رفت و آمد بودن تا بتونن بقیهی خانواده رو ببینن. اون رفت و آمدهای۴۰ دقیقهای بهش یاد داد که کدپستی چقدر میتونه روی سرنوشت آدم تاثیر بذاره! زمانی که اون توی کالج بود، بعضی از دختر خاله پسر خالههاش حتی بچه دار هم شده بودن!
اوکاسیو کورتز خودش رو یه بچهی مثبت و دورکی توصیف میکنه که یه بار برای تولدش یه میکروسکوپ خواسته بود. پروژهی میکروبیولوژیش که در مورد تاثیر آنتی اکسیدانها روی طول عمر کرمهای حلقوی بود، تو سال ۲۰۰۷ مقام دوم بخش میکروبیولوژی نمایشگاه بینالمللی علوم و مهندسی اینتل رو کسب کرد. اون حتی بعضی اوقات به مامانش در تمیز کردن خونهی همسایهها کمک میکرد و اتفاقاً مقالهای که برای گرفتن پذیرشِ کالج نوشت، دربارهی خودش و مامانش بود که به مردی که همسرش رو از دست داده بود، به تنها روشی که میتونستن کمک میکردن: یعنی با تمیز کردن یخچالش. با گرفتن وامهای دانشجویی تونست تو دانشگاه بوستون ثبت نام کنه و بالاخره تو سال ۲۰۱۱ با مدرک اقتصاد و روابط بین المللی، فارغالتحصیل بشه.
وقتی اوکاسیو کورتز یه نوجوون بود، پدرش به سرطان ریه مبتلا شد. درست قبل از اینکه برای سال دوم کالج به بوستون برگرده، برای دیدن پدرش به بیمارستان رفت. میگه: «نمیدونستم که این قراره آخرین باری باشه که با پدرم صحبت میکنم ولی هرچی به پایان دیدارمون نزدیک میشدیم، کمکم حس میکردم که انگار همینطوره. من باهاش خداحافظی کردم ولی فک کنم هم اون و هم من دیگه این رو میدونستیم. اومدم برم که یه دفعه بلند صدام کرد، تو چهارچوب در وایسادم و برگشتم. بهم گفت: هی، من رو سربلند کن.»
توی پاییز ۲۰۰۸ و یک هفته بعد از این ماجرا بود که پدرش فوت کرد. این اتفاق باعث شد خانواده گرفتار مشکلات مالی بشه، اون هم همزمان با رکود اقتصادیای که سراسر آمریکا حاکم بود. برای اینکه خونهاشون رو از دست ندن مادرش به عنوان یه رانندهی اتوبوس مدرسه مشغول به کار شد. بعد از فارغالتحصیلیش اوکاسیو کورتز به برانکس برگشت تا توی یه مرکز آموزش غیر انتفاعی و در کنارش به عنوان یه بارتندر در منهتن مشغول به کار بشه. اکثر هم سن و سالهاش دو یا حتی سه تا شغل همزمان داشتن تا بتونن خرج و مخارجشون رو در بیارن. «واضحه که وضعیت اقتصادی اجازه نمیده تا مردم شغل تمام وقت داشته باشن. پس طبیعیه که جوونها بخوان بین وضعیت بیمه با وضعیت اشتغال تفاوت وجود داشته باشه.»
اوکاسیو کورتز اکثر دههی سوم زندگیش رو به سختی و با حقوق ماهانهاش گذروند. هر ماه باید ۲۰۰ دلار برای بیمه پرداخت میکرد. مثل ۴۴ میلیون آمریکایی دیگه اقساط وام دانشجوییش رو هم مجبور بود پرداخت کنه که خب یه چیزی نزدیک به ۲۵ هزار دلار بود یعنی ماهی ۳۰۰ دلار. میگه: «ما یه نسلی داریم که همهاش دارن خونه خریدنشون رو به تعویق میاندازن. در واقع کل اقتصاد ما به خاطر بحران وام دانشجویی در حال کند شدنه.»
اوکاسیو کورتز اولین بار طعم سیاست رو تو دوران دانشجویی چشید، وقتی که به عنوان یه کارآموز توی دفتر سناتور تد کندی تو ماساچوست مشغول شد. ولی علاقهاش به این داستان زمانی به اوج خودش رسید که برنی سندرز کمپین انتخابانی خودش رو شروع کرد. اون داوطلب شد که تو برانکس و کویینز، خونه به خونه سر بزنه و پیام سندرز رو به بیشترین تعداد افرادی که میتونه برسونه. میگه: «من برای فعالیتهای اجتماعی قبلاً هم از این مدل کارها کرده بودم ولی این اولین باری بود که دلیلش سیاسی و انتخاباتی بود.»
وقتی که ترامپ برنده شد، اوکاسیو کورتز مثل میلیونها آمریکایی دیگه شوکه شد ولی تعجب نکرد. چند هفته بعد از انتخابات اون و دوستاش سوار یه سوباروی قرضی مدل ۹۸ شدن و از نیویورک تا منطقهی سرخپوست نشین Standing Rock تو داکوتای شمالی رانندگی کردن تا به معترضین قبیلهی لاکوتا ملحق بشن. جایی که تعداد زیادی از ساکنین در اعتراض به ساخت خط لوله و خطرهای احتمالیاش برای آب شرب منطقه، دست به تجمعهای مقاومتی زده بودند. الکساندریا و دوستهاش توی مسیر بحثهای طولانی وسنگینی راجع به انتخابات ۲۰۱۶ داشتند. مثلاً اینکه اگه سندرز در مقابل ترامپ قرار میگرفت، آیا میتونست اون رو شکست بده یا چقدر طرفداری رسانهها از کلینتون توی این ماجرا تاثیر داشته. البته بعضی وقتها هم بحث رو کنار میذاشتن و در حالی که ردبول و کرانچی میزدن به بدن، آهنگ No Scrubs از گروه TLC رو میذاشتن و باهاش میخوندن!
سفر به Standing Rock برای اوکاسیو کورتز متحول کننده بود. اون برای کمک به مردمی رفته بود که به ساخت خط لولهی عظیم نفتی تحت حمایت دولت اعتراض داشتن. توی مسیر در شهر فلینت ایالت میشیگان هم توقف کوتاهی داشت. شهری که از سال ۲۰۱۴ درگیر بحران آلودگی آب شرب ناشی از سربِ لولههای قدیمیه. این سفر به اون کمک کرد که تو ذهنش نقطههای زیادی رو به هم وصل کنه و نتیجه بگیره که تخریب محیط زیست روی همه، فارغ از این که کجا زندگی میکنن، تاثیر داره. میگه: «فکر میکنم منی که داشت به نیویورک برمیگشت، دیگه اون آدم سابق نبود. انگار بیشتر آمادهی ریسک کردن بود.» توی راه برگشت بود، که تلفنش زنگ خورد. تماسی که هیچوقت انتظارش رو نداشت. کسی که پشت خط بود ازش میخواست که برای نمایندگی توی کنگره ثبتنام کنه.
وقتی معلوم شد که قرار نیست سندرز نامزدی حزب دموکرات برای انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۱۶ رو به دست بیاره (اتفاقی که برای این دوره هم دور از انتظار نیست)، چند تا از کارمندهای سابقش گروهی به نام Brand New Congress (یا کنگرهی جدید) تشکیل دادن. هدفشون هم جمع کردن اسامی ترقیخواهانی برای شرکت در انتخابات کنگره و سنا بود که اولاً از طبقهی مرفه نباشن، و دوم این که به قول معروف به جایی وصل نباشن. تا به این صورت یه رییس جمهور مترقی در آینده بتونه در قوه مقننه یه سری متحد داشته باشه. سایکات چاکراباتی (Saikat Chakrabarti)، رییس دفتر فعلی اوکاسیو کورتز، و کوربین ترنت (Corbin Trent)، که الان مدیر ارتباطاتشه، شروع کردن به درخواست برای اسامی رهبرانی از قشر کارگر که بخوان در انتخابات نامزد بشن. در نهایت اونها به یه لیست ۱۱۰۰۰ نفره از سر تا سر کشور رسیدن. در این بین یه نامه ازطرف گابریل اوکاسیو کورتز ۲۶ ساله بود که خواهر بزرگترش، الکساندریا رو پیشنهاد میکرد. این دختر از هر نظر مناسب بود. الکساندرا روهاس مدیر اجرایی Justice Democrats، سازمانی که سال ۲۰۱۷ با Brand New Congress متحد شد اینطور به یاد میاره: «ما با یه برادری روبرو بودیم که داستان خواهرش رو میگفت. خواهری که نه رییس یه شرکت غیرانتفاعی بزرگ بود و نه کسی که ده سال برای وبسایت The Hill کار کرده باشه. اون کسی بود که دست و پنجه نرم کردن خانوادهاش با بحران اقتصادی رو لمس کرده بود.»
موفقیت توی این کمپین از همون اول خیلی بعید به نظر میرسید. اوکاسیو کورتز میگه: «همه اینجوری بودن که چه بچهی کیوت و نازی ولی خب شاید دفعهی بعد!» جو کراولی، رقیب دموکراتش که از سال ۱۹۹۹ در کنگره جا خوش کرده بود، بی وقفه کمکهای مالی دریافت میکرد. از اون طرف در کمپین اوکاسیو کورتز تقریباً همه داوطلب بودند. در این حد که توی دفتر کوچکی که توی کویینز داشتند، کارمندها عنوان کاریشون رو روی کاغذهای برچسبی به میزشون چسبونده بودن. خب برای یه همیشه اکتیویست، طبیعی بود که کمپینش هم یه فاز غیر رسمی و ساختار انعطافپذیر داشته باشه. چیزی که توی جنبشهای اجتماعی «بدون رهبر» مثل همونی که توی Standing Rock باهاش مواجه شده بود، دیده میشه.
یکی از اولین نشستهای انتخاباتی اوکاسیو کورتز در خونهی جیک دگروت (Jake Deroot) برگزار شد. یه طراح نور تئاتر بازنشسته که در جنبش اشغال وال استریت سال ۲۰۱۱ هم نقش داشت. بعد از اون نشست که با شرکت شاید ده دوازده نفر توی هال خونهاش برگزار شد، دگروت اول به عنوان یه داوطلب به کمپین اوکاسیو کورتز پیوست و بعدتر هم شد مسئول برنامهریزی دیجیتال. البته خیلی از داوطلبهای این کمپین بازیگران سابقی بودن که با کمپین برنی سندرز وارد سیاست شده بودن و حالا برنامهریزی رو به عنوان یه شغل دوم میدیدن. جالبه بدونید منطقه ۱۴ نیویورک یعنی حوزه انتخاباتی اوکاسیو کورتز بخشهایی از کویینز رو شامل میشه که استوریا نام داره و از اونجایی که بازیگرهای زیادی تو این محله زندگی میکنن بهش اکتوریا گفته میشه. همین حضور بازیگرها و هنرمندها بود که تخیل و به دنبالش دراما رو به کمپین اوکاسیو کورتز تزریق کرد. تیمی که میدونست چطوری داستانگویی کنه. دگروت معتقده که تئاتر و سیاست به یه اندازه دوست داشتنیاند. به قول اون: «تئاتری که خوب اجرا بشه سیاست، و سیاستی که بد اجرا بشه تئاتره!»
مهمتر از اینها یه حس به فنا رفتگی وجود داشت که بین داوطلبهای جوون کمپین AOC مشترک بود. ولید شهید (Waleed Shahid) یکی دیگه از اعضای Justice Democrats در این مورد میگه: «ما همه بچههای دوران رکودیم و قریب به اتفاق این حس رو داریم که سیستم اقتصادی و سیاسی تو این کشور مشکل داره.»
و خب به نظر میرسه برای همین هم هست که جوانهای آمریکایی به شدت به سوسیالیسم دموکراتیک رو آوردن، که در واقع هدفش ساخت یه امنیت اجتماعی قویتر از طریق انتخابات دموکراتیکه. بعد از ظهور برنی سندرز در انتخابات مقدماتی حزب دموکرات، تعداد اعضای سازمان سوسیال دموکراتهای آمریکا (DSA) از کمتر از ده هزار نفر تو سال ۲۰۱۶ به بیش از ۵۵ هزار نفر تو سال ۲۰۱۹ رسید. یه نظرسنجی دانشگاه هاروارد که نتایجش اکتبر ۲۰۱۸ منتشر شد، نشون میده ۳۹ درصد جوونهای آمریکایی موافق سوسیالیسم دموکراتیک هستند و حتی اونهایی که خودشون رو موافق این جریان نمیدونن، از ایدههایی مثل مدیکر برای همه، تحصیلات رایگان و معاملهی جدید سبز خوششون میاد. جان دلا وُلپه (John Della Volpe) استاد دانشکده سیاست کندی دانشگاه هاروارد که از سال ۲۰۰۰ رفتار سیاسی قشر جوون آمریکایی رو بررسی میکنه، میگه: «هر سال جوونها چند درجه بیشتر به سمت چپ متمایل میشن. و این روی همهی سوالات نظرسنجیهای ما صدق میکنه.»
با حمایت یا به اصطلاح Endorse سازمان سوسیال دموکراتهای آمریکا از اوکاسیو کوترز، چند هفته قبل از انتخابات کنگره، جوونهای مشتاق داوطلب به سمت منطقه ۱۴ سرازیر شدند و در نهایت اون موفق شد کراولی رو با اختلاف چهار هزار رای شکست بده. این اتفاق غیرمنتظره AOC رو به چهرهی جدید جنبش جوونهای ترقیخواه تبدیل کرد. در چند هفتهی آینده کارش شده بود سفر به دور کشور و سخنرانی در اتاقهای پر از جمعیت تا از نامزدهایی از کانزاس، میسوری و میشیگان حمایت کنه. تو این سخنرانیها از پیروزی دور از ذهن خودش و کمپین آتشین سندرز برای انتخابات مقدماتی ریاست جمهوری ۲۰۱۶ صحبت میکرد و اینها رو شواهد روشنی میدونست که امکان پیروزی ترقیخواهها در سرتاسر کشور رو مهیا کرده. ریانا گان-رایت (Rhiana Gunn-Wright) رئیس سیاستگذاری سازمان اجماع جدید (New Consensus) میگه: «اون این توانایی رو داره که لحظه رو درک کنه و ازش به عنوان اهرم استفاده کنه. اون متوجه این که چقدر الان تو چشمه، هست.»
البته بیشتر کمپینهایی که اوکاسیو کورتز ازشون حمایت کرد در نهایت شکست خوردند. از ۷۸ نامزدی که توسط Justice Democrats در سال ۲۰۱۸ اندورس شده بودند، فقط ۴ نفرشون تونستند جای دموکراتهای قدیمی رو بگیرند. برنامهریزان این کمپینها البته معتقدند که اینجا شکست واقعاً به معنای شکست نیست، چرا که حضور همین نامزدهای ترقیخواه باعث شده تا نامزدهای میانهرو بیشتر به جناح چپ متمایل بشن. البته که به نظر جول بِنِنسون (Joel Benenson)، مشاور دموکرات که در کمپینهای اوباما و کلینتون فعالیت داشته، کل آمریکا حوزهی انتخاباتی اوکاسیو کورتز نیست. به نظر اون هیچ حزبی بدون کمک میانهروها برنده نیست و دموکراتها نباید این وسط طعمه بشن.
اما تناقضی که دموکراتها باهاش روبرو شدن همینه که اوکاسیو کورتز نمایانگر ترکیب جنبش و انتخابات سیاسیه. ترکیبی که هنوز به بقیهی حزب دموکرات هم راه پیدا نکرده چه برسه به بقیه مردم آمریکا. ایدههایی که بیشترین هیجان رو بین قشر چپِ بهروز و پر سر و صدا به وجود میارن، لزوماً برندهی انتخابات نمیشن. که به نظر بعضی ترقیخواهها این نکته مهم نیست. مثلاً دکتر عبدل السیّد ( Abdul El-Sayed) سیوچهار ساله، نامزد سابق فرمانداری میشیگان اعتقاد داره که: «پیامهای این جنبش برای بردن انتخابات نیست، بلکه برای تغییر سیاستگذاریها و ایجاد تغییر به سود مردمه. برای اینه که تو مسیر ایدهآلهامون پیش بریم. کی براش مهمه که تو انتخابات برنده بشه؟» و البته که اون هم نامزدی حزب دموکرات رو با بیشتر از ۲۰ امتیاز باخت.
وقتی AOC برای جلسات دیدار با مردم به منطقه خودش میره، توی یه دفتر بزرگ نت برداری میکنه جوری که انگار سر کلاس علومه! این جلسه که درباره مسائل آموزشیه، توی یه فضای خفه و گرم تو جسکون هایتز برگزار میشه. ولی به محض این که شروع به سخنرانی میکنه یهو حال و هوا عوض میشه. جمعیت بلند میشن و براش دست میزنن. بعد از جلسه هم دنبالش راه میوفتن تا بتونن بغلش کنن یا باهاش سلفی بگیرن. تو جلسهی بعدی که توی یه سالن عروسی تو استوریا برگزار میشه صحنهی جالبی رقم میخوره. یکی از اعضای پنل که کل جلسه رو خواب بود، به محض بیدار شدن شروع میکنه با موبایلش از اوکاسیو کورتز عکس گرفتن. بعد از تموم شدن جلسه AOC برای شنیدن نگرانیهای یکی از اعضای قد کوتاه دربارهی افزایش یهودیستیزی مجبور میشه خم بشه. به نظر میاد کفش پاشنهدار بژ رنگش یه نیمسایزی براش بزرگ باشه!
البته که تو واشنگتن، استقبالها به این گرمی نیست. اوکاسیو کورتز عضو یه گروه خیلی تو چشم از دموکراتهای تازهکاره که به خاطر دیدگاهشون نسبت به همه چیز، از استیضاح گرفته تا اسرائیل، جنجال برانگیز شدن. ایلهان عمر (Ilhan Omar) از مینسوتا و رشیدا تِلیب (Rashida Tlaib) از میشگان هم عضو همین گروهاند. بعضی از همکارهای دموکرات AOC از جنجالهاش استقبال میکنن. مثلاً هیلی استیونز (Haley Stevens) نمایندهی میشیگان و یکی از مدیران Freshman Class میگه: «ما یه راک استار پر جنب و جوش داریم که کلی توجهها رو به خودش جلب میکنه. خب این کجاش بَده؟» منابع دموکرات میگن که اوکاسیو کورتز به صورت حضوری رفتار خیلی دوستانه و محترمانهای داره، کاملاً برعکس اون آتشپارهای که تو فضای آنلاین همش در حال کلکل با منتقدهاست. یکی دیگه از اعضای کنگره که نخواست نامش فاش بشه در موردش میگه: «اون تو جلسات فراکسیون اونقدر ساکته که مثل یه موش میمونه!»
البته این جلب توجههای اوکاسیو کورتز صدای خیلی از همکارهاش رو درآورده. مثلاً مارک پوکِن، که خودش از رؤسای فراکسیون ترقیخواهان مجلس و حامی معامله جدید سبزه میگه: «یه روز هم نیست که خبری راجع به AOC نباشه.» خیلی از دموکراتها بر این عقیدهاند که پیشنهادهایی مثل معاملهی جدید سبز که قرار نیست به خاطر کنترل سنا و کاخ سفید توسط جمهوریخواهها به قانون تبدیل بشه، وضعیت حزب رو توی مناطق بنفش به خطر انداخته. منظور اون مناطقیه که رقابت بین دو حزب اصلی خیلی بالاست. ۹۰ نماینده دموکرات از این طرح حمایت میکنن ولی بقیه نمایندهها که براشون تغییرات اقلیمی مهمه، دنبال حمایت از یه طرحی هستن که تضمین شغلی رو هم در بر بگیره، تا میانهروها و جمهوریخواهها نتونن بهش حمله کنن. سباستین گورکا (Sebastian Gorka)، مشاور سابق ترامپ به طرح معاملهی جدید سبز میگه هندونه! چون که از نظرش این طرح بیرونش سبزه ولی داخلش قرمز کمونیستیه. همینطور از دموکراتهای تازهکار دیگه که نمایندهی بخشهای محافظهکار هستن، مثل ابیگل اسپَنبرگر (Abigail Spanberger) از ویرجینیا و بن مکآدامز (Ben McAdams) از یوتا توی جلسات محلی خودشون دربارهی سوسیالیسم سوال پرسیده شده.
یه حکایت قدیمی تو واشنگتن هست که میگه کلاً دو نوع نمایندهی کنگره وجود داره: دستهی اول که به اصطلاح بهشون میگن اسبهای کاری اونهاییاند که خودشون رو درگیر جزئیات کارهای قانونگذاری و حقوقی میکنن. دستهی دوم اسبهای نمایشیاند که همش دنبال دوربینهان. توی مصاحبههایی که برای آمادهسازی این مقاله انجام شد، پنج شش تا از دستیارهای دموکرات اعتقاد داشتن که اوکاسیو کورتز جزء دستهی دومه. البته بنا بر اعلام دفترش، اون بیشتر از هر نمایندهی دیگهای توی جلسات استماع شرکت میکنه. خب طبیعیه که به علت تازهکار بودنش، چند ماه اول حضورش در کنگره بدون گاف نبوده. مثلاً دفترش یه نسخهی غیرنهایی از معاملهی جدید سبز رو اشتباهی منتشر کرد، یا راهاندازی دفتر محلیاش که حداقل دو ماه بیشتر از بقیه نمایندههای دور اولی نیویورک طول کشید. از طرفی گروههای محافظهکار به اتهام تامین نادرست مالی کمپین انتخاباتیاش به کمیته فدرال انتخابات شکایت کردند. خود اوکاسیو کورتز این اتهامات رو ساختگی میدونه و به نظر متخصصین هم بعیده که تیمش مرتکب تخلف مالی قابلتوجهی در طول کمپین شده باشه.
یکی دیگه از فعالیتهای AOC توی این دوره کمک به تلاش مردمیای بود که جلوی بازگشایی دفتر مرکزی آمازون توی نیویورک رو گرفت. البته این انتقاد هم هست که این اتفاق به قیمت از دست رفتن تعداد زیادی شغل برای شهر تموم شده. اوکاسیو کورتز بعضی موقعها به پوشش سختگیرانهی رسانهها پاسخهای تندی میده. توی یه مصاحبه با شبکهی CNN به اندرسون کوپر گفته بود: «به نظرم خیلی از آدمها بیشتر نگران این هستن که از نظر معنایی حق باهاشون باشه تا از نظر اخلاقی.»
به عنوان یه اکتیویست، اوکاسیو کورتز عادت کرده بیشتر روی ضروریات اخلاقی تمرکز کنه تا بردهای سیاسی. «به نظرم نمیشه سر یه موضوعاتی کوتاه بیایم، مثلاً گذار به انرژیهای ۱۰۰ درصد تجدیدپذیر، نجات دنیا، نجات بچههامون. اینها کارهاییه که باید انجامشون بدیم. اشکالی نداره اگه بخوایم راههای مختلف رو امتحان کنیم، ولی نمیتونیم از تلاش کردن دست بکشیم. این سنت تاکید بر رفتار متمدنانه و مصالحه توی کپیتول هیل صرفاً یه تاکتیک تعویقیه. همیشه این جور آدمها هستن که بهت میگن: حق با توئه اما ... . اونها از زیر بار مسئولیت سیاسی مخالفت باهات در میرن و در عین حال میتونن انقدر معطلت کنن که جلوی اتفاقات رو بگیرن.»
ارزیابی موفقیت اوکاسیو کورتز به چارچوب زمانیای بستگی داره که قراره توش مورد قضاوت قرار بگیره. آیا توی دو سال باقی مونده میتونه طرحهای مدیکر برای همه یا معاملهی جدید سبز رو به موفقیت برسونه؟ نه! ولی همین که بحث و مناظره در این موارد شکل گرفته، همین الان هم روی روابط کاری واشنگتن تاثیر گذاشته. میگه: «قبلاً دربارهی راه پیشِ رو خیلی بدبین بودم، ولی الان نظرم عوض شده. چون فکر میکنم تغییر خیلی از اون چیزی که فکر میکنیم بهمون نزدیکتره!»
این اپیزود رو میتونید به صورت رایگان از تلگرام، ساند کلاود، گوگل پادکست، اسپاتیفای و آیتونز گوش کنید.
منبع:
مقاله «تغییر از آنچه فکر میکنید نزدیکتر است» نوستهی شارلوت آلتر - Time
موسیقیهای استفاده شده:
Daughter - To Belong / Instrumental
Gustavo Santaolalla - Fleeting / Left Behind Soundtrack
TLC - No Scrubs
Mac Quayle - Plea Hearing / ACS: People v. OJ Simpson Soundtrack
Kyle Dixon & Michael Stein - A Kiss / Stranger Things Soundtrack
Sia feat. Labrinth - To Be Human / Wonder Woman Soundtrack
تیتراژ:
ترجمه و اجرا: خشایار رحیمی و غزاله رحیمی | طراح و تهیهکننده: خشایار رحیمی و کیمیا هندی | با تشکر از: مژگان ذره و آرمان والی | محصول: استودیو ۲۲ - بهار ۹۹