روز میلاد حضرت اباعبدالله الحسین (علیه الصلاة و السلام) روز باعظمتی است. به فرمایش مرحوم آقای حاج میرزا جواد آقای تبریزی ملکی - عالمِ فقیهِ عارفِ بزرگوار - عظمت روز سوّم شعبان را باید بهعنوان پرتوی از عظمت حسینبنعلی بهحساب آورد و بهشمار آورد؛ روز بزرگی است. در این روز کسی متولد شد که سرنوشت اسلام، به او، به حرکت او، به قیام او، به فداکاری او، به اخلاص او بسته بود. این بزرگوار در تاریخ بشریّت، یک حرکتی را - که نظیر و شبیهی ندارد - ارائهی به تاریخ کرد و در مقابل چشم بشریّت گذاشت که هرگز فراموش نخواهد شد؛ الگو است. فداکارىِ برای هدف الهی، در آن حجم، در آن مقیاس عظیم؛ فداکارىِ به معنای دادن جان خود، جان عزیزان؛ اسارت حرم اهلبیت، با آن وضع، با آن فجاعت؛ تحمّل این حادثهی سخت، برای اینکه اسلام بماند، برای اینکه ظلمستیزی بهعنوان یک اصل در تاریخ اسلام و در تاریخ بشریّت به یادگار بماند؛ این چیزی است که دیگر نظیری برای آن نمیشود پیدا کرد. خیلیها در راه خدا شهید شدند، در رکاب پیغمبر، در رکاب امیرالمؤمنین، در رکاب انبیاء الهی، هیچکدام با حادثهی کربلا قابل مقایسه نیست. فرق است بین آن کسی که در میان هلهله و تحسین یاران و همراهان و به امید فتح و پیروزی وارد میدان میشود میجنگد و بعد شهید میشود و به خاک هلاک میافتد - که البتّه اجر بسیار بالایی دارد - و بین آن جماعتی که در یک دنیای تاریک و ظلمانی، در هنگامی که همهی سرجنبانان بزرگ دنیای اسلام از همراهی با آنها سر باز میزنند بلکه آنها را بر این اقدام ملامت هم میکنند، امید یاری از هیچکس نیست، کسی مثل عبداللهبنعباس آنها را منع میکند، کسی مثل عبداللهبنجعفر آنها را منع میکند، یاران و مخلصان و علاقهمندان در کوفه از همراهی با او سر باز میزنند، تنهای تنها، فقط با تعداد معدودی از یاران مخلص، و با خانواده - با همسر، با خواهر، با خواهرزادهها، با برادرزادهها، با جوانان، با فرزند شش ماهه - وارد میدان میشود. این یک حادثهی عجیبی است؛ یک منظرهی پرشکوهی است در تاریخ که در مقابل چشم بشریّت گذاشته شده است. امام حسین (علیه السلام) خود را برای یک چنین روزی آماده میکرد.
البتّه زندگی حسینبنعلی (علیه السلام) در طول تاریخِ زندگی پنجاه و چند سالهی آن بزرگوار، همه درس است: دوران کودکی او درس است، دوران جوانی او درس است، در دوران امامت امام حسن (علیه السلام) رفتار او درس است، بعد از شهادت امام حسن (علیه السلام) رفتار او همه درس است. اینجور نبود که کار امام حسین فقط در آن روز آخر باشد، لکن حادثهی کربلا اینقدر عظمت دارد، اینقدر درخشنده است که مثل خورشیدی همهی نورهای دیگر را تحتالشّعاع قرار میدهد؛ و الا خطابهی امام حسین (علیه السلام) خطاب به علما و بزرگان و صحابه و تابعین در منی - که در کتب حدیث ذکر شده است - یک سند تاریخی است؛ نامهی آن بزرگوار خطاب به علما و بزرگان و پایهها و ارکان دینی در زمان خودش - «ثُمَّ انتُم ایَّتُها العِصابَة، عِصابَةٌ بِالعِلمِ مَشهورَة» که در کتب معتبر حدیث نقل شده است - یک سند تاریخی مهم است؛ رفتارهای آن بزرگوار؛ برخوردش با معاویه، نامهاش به معاویه؛ حضورش در کنار پدر در دوران کوتاه خلافت امیرالمؤمنین (علیه الصلاة و السلام)؛ همهی اینها قدمبهقدم درس است؛ منتها حادثهی عاشورا چیز دیگری است. امروز روز ولادت این بزرگوار است؛ در این روز باید از حسینبنعلی درس آموخت؛ درس حسینبنعلی (علیه الصلاة و السلام) به امّت اسلامی این است که برای حقّ، برای عدل، برای اقامهی عدل، برای مقابلهی با ظلم، باید همیشه آماده بود و باید موجودی خود را به میدان آورد؛ در آن سطح و در آن مقیاس، کار من و شما نیست؛ امّا در سطوحی که با وضعیّت ما، با خُلقیّات ما، با عادات ما متناسب باشد چرا؛ باید یاد بگیریم.
حضرت آیتالله خامنهای - سخنرانی در دیدار اقشار مختلف مردم - ۱۳۹۲/۳/۲۲