آنچه در ادامه میخوانید تجربه چند ماهه من در زمینه یادگیری زبان انگلیسی است. مدتی طولانی بود که من زبان انگلیسی را در حد متوسط میدانستم و پیشرفت چندانی نداشتم؛ مدتها بود درجا میزدم و آنطور که انتظار داشتم جلو نمیرفتم. اما با بهکار بستن رویکردی که در ادامه بهطور مفصل آن را توضیح میدهم توانستم تا حد زیادی از این وضعیت خلاص شوم. مسلماً شرایط همه افراد با هم یکسان نیست؛ چه از نظر توانایی و روحیات و اهداف و چه از نظر امکانات و دانشی که از آن برخوردارند. بنابراین آنچه در ادامه میگویم ممکن است بهترین رویکرد ممکن برای شما نباشد اما امیدوارم تا حد زیادی به شما در این راه کمک کند.
همانطور که همه میدانید معمولاً مهارتهای زبانی را به چهار نوع اصلی تقسیم میکنند:
نکتهای که باید مورد توجه قرار گیرد این است که این مهارتها کاملاً مستقل از یکدیگر نیستند؛ بلکه اغلب هر گونه پیشرفت در هر یک از آنها تأثیری مثبت بر سایر مهارتها خواهد داشت. من با توجه به شرایط و اهدافی که داشتم ابتدا مدتی بهطور خاص روی دو مهارت شنیداری و خوانداری تمرکز کردم تا دانشم را درباره زبان انگلیسی افزایش دهم. بعد هم دو مهارت گفتاری و نوشتاری را به برنامه افزودم تا آنچه را آموخته بودم در عمل بهکار ببندم و آن را تثبیت کنم. البته این ترتیبی که من بهکار بردم خیلی ثابت و یکسان نیست و شما میتوانید مطابق شرایط خود برنامهتان را بچینید؛ اما در زمینه اولویتبندی این را فراموش نکنید که «برای تولید یک خروجی باکیفیت در وهله اول باید ورودی خوبی داشته باشید».
در ادامه برنامهای را که در این مدت برای یادگیری زبان انگلیسی دنبال کردم به صورت مفصل شرح میدهم.
یک نکته بسیار مهم: سعی کنید همیشه برای اهداف خود برنامهریزی کنید و تحت هر شرایطی به آن پایبند بمانید. البته میدانم کار دشوار و سختی است؛ اما پس از مدتی بهطرز باورنکردنی برایتان آسان و حتی لذتبخش میشود. ما خیلی اوقات گرفتار احساسات گذرا میشویم که باعث میشود اولویتها را درست تشخیص ندهیم و درست تصمیم نگیریم. بنابراین تلاش کنید این احساسات را کنترل کنید و خودتان را وادار به انجام کاری کنید که منطقاً درست است. این احساسات پس از مدتی میگذرند و تنها چیزی که میماند حسرت فرصت از دست رفته است. البته نمیگویم که بهطور کلی احساساتتان را سرکوب کنید؛ این کار اصلاً درست نیست و حتی نتایج منفی و زیانباری هم به دنبال دارد. اما هیچگاه خودتان را اسیر و مطیع آنها نکنید.
ابتدا یک یا چند منبع معتبر پیدا کنید که علاوه بر داشتن متون انگلیسی استاندارد و واقعی فایل صوتی آنها را نیز داشته باشند. منبع استاندارد و واقعی منبعی است که انگلیسیزبانان بومی از آنها استفاده میکنند؛ یعنی محتوای آن بهطور خاص برای زبانآموزان طراحی نشده است. وقتی منبع شما استاندارد و واقعی باشد اطمینان حاصل میکنید که آنچه را که میآموزید در عمل و دنیای حقیقی کاربرد دارد و ساختگی نیست. در این حالت کلمات، عبارات و اصطلاحات بهکار برده شده و همچنین تلفظ آنها و حتی شیوه خوانش متون واقعاً صحیح و کاربردی خواهد بود. نکته دیگر این است که محتوای منابعی که انتخاب میکنید مورد علاقه و مورد نیاز شما باشد؛ اینگونه هم اشتیاق شما برای مطالعه و یادگیری بیشتر میشود و هم عبارات و اصطلاحات مورد نیاز خود را میآموزید. با این اوصاف من استفاده از این منبع را پیشنهاد میکنم که تقریباً همه ویژگیهای مذکور را دارد و برای اهداف گوناگون نیز قابل استفاده است. این منبع طیف وسیعی از موضوعات گوناگون علمی را پوشش میدهد؛ بنابراین در درجه اول برای اهداف آکادمیک بهترین گزینه است.
جز یک دفتر و یک قلم و یک دستگاهی که به اینترنت دسترسی داشته باشد چیز دیگری نیاز ندارید!
الف) از منابعی که یافتهاید یک مقاله را که فکر میکنید میتواند برای شما مؤثر و مفید باشد انتخاب کنید. ترجیحاً محتوای آن نه آنقدر دشوار باشد که چیز زیادی از آن را متوجه نشوید و نه آنقدر آسان باشد که مطالعه آن فایده و سود چندانی برایتان نداشته باشد. همچنین بهشدت توصیه میکنم که محتوای هر مقاله را بهصورت پیوسته مطالعه کنید. یعنی مثلاً اگر امروز یک مقاله را انتخاب کردید و مقداری از آن را خواندید و فردا دوباره خواستید مطالعه کنید سراغ یک مقاله جدید نروید؛ بلکه مطالعه همان مقاله را ادامه دهید و ابتدا آن را به پایان برسانید. مهمترین مزیت این کار این است که شما آنچه را که میخوانید واقعاً درک میکنید و تمام مفاهیم بههمپیوسته و مرتبط با هم هستند. اینگونه هم مقصود متن را کامل میفهمید و هم با کلمات و اصطلاحات مرتبط با هم بهصورت یکجا آشنا میشوید. بنابراین توصیه میکنم بهصورت گزینشی و پراکنده پیش نروید و تا زمانی که یک مقاله را تمام نکردهاید به سراغ مقالات دیگر نروید.
ب) هر روز به اندازه یک یا دو پاراگراف - یا با توجه به دشواری متن هر میزان که فکر میکنید برایتان مناسب است - مطالعه داشته باشید. کیفیت مطالعه به این صورت است که شما ابتدا چندین بار فایل صوتی مربوط به آن بخش را اجرا میکنید و به آن گوش میدهید. برای دفعات اول میتوانید همزمان نگاهی به متن داشته باشید؛ اما در مراحل بعد سعی کنید خودتان کلمات و عبارات را تشخیص دهید. در این مرحله لازم نیست مفهوم متن را بفهمید بلکه تنها باید اجزای آن و نحوه تلفظ آنها را تشخیص دهید. این کار هم به بهبود مهارت شنیداری شما کمک میکند و هم تلفظ صحیح عبارات را به شما میآموزد. در مرحله بعد متن را یک بار - یا اگر دوست دارید حتی چند بار - رونویسی کنید. در این مرحله تلاش کنید چندین کلمه یا حتی یک جمله را به یکباره به خاطر بسپارید و سپس آن را بنویسید. این کار هم به تقویت املای شما کمک میکند و هم عبارات و الگوهای زبانی را در حافظهتان تثبیت میکند. در حین رونویسی به نکاتی که در نگارش متن بهکار رفته است نیز توجه داشته باشید؛ نشانههای نگارشی، الگوهای گرامری، ساختار جملات و حروف ربط میتوانند حاوی نکات کلیدی و مفیدی باشند. حالا در مرحله بعد بکوشید کلمات و اصطلاحات ناشناخته را علامتگذاری کرده و سپس معنای آنها را بیابید. برای علامتگذاری میتوانید از رنگهای متمایز استفاده کنید؛ بهطوری که مثلاً رنگ قرمز نشاندهنده عبارات مهم و کاملاً ناشناخته باشد و رنگ مشکی نشاندهنده عباراتی که معنای تقریبی آنها را میدانید اما هنوز کاملاً شناخته شده نیستند. پس از این فهرستی از عبارات مشخص شده در پایین متن بنویسید و معنای آنها را - به انگلیسی یا به فارسی؛ هر طور که راحت هستید - بیابید و در روبهروی آنها بنویسید. با توجه به اینکه اغلب واژگان زبان انگلیسی معانی گوناگونی دارند که با توجه جایگاه آن در جمله تعیین میشود بهتر است فقط آن معنایی را یادداشت کنید که در آن متن بهکار رفته است. همچنین پیشنهاد میکنم برای یافتن معنای کلمات و اصطلاحات از این و این استفاده کنید؛ البته سرویسهای دیگری هم وجود دارند که میتوانید از آنها استفاده کنید.
ج) در طول روز بهطور مستمر آنچه را که خواندهاید مرور کنید. مثلاً میتوانید مرحله قبل را هنگام صبح انجام دهید و تا شب دو یا سه بار فایل صوتی را گوش دهید؛ متن را برای خود بخوانید؛ معانی استخراج شده را مطالعه کنید و سعی کنید آنها را به خاطر بسپارید و به یاد آورید. البته تکنیکهای گوناگونی وجود دارد که میتوانید روی یک متن پیاده کنید؛ مثلاً تکنیک سایه خیلی مؤثر است اما وقت زیادی را میطلبد. به هر حال در حالت عادی آنچه در مرحله قبل گفتم کفایت میکند اما به یاد داشته باشید که هر چه بیشتر با متون درگیر شوید و روی آنها وقت بگذارید به تسلط بیشتری میرسید. بنابراین اگر وقت و انگیزه زیادی دارید این کار را انجام دهید؛ قطعاً نتایج بهتری خواهید گرفت.
خود را ملزم کنید که تحت هر شرایطی به برنامه خود پایبند بمانید و آن را نقض نکنید. تلاش کنید استمرار و پیوستگی خود را از دست ندهید. استمرار و پیوستگی باعث میشود با یادگیری خو بگیرید و آمادگی مغز شما برای پذیرش مطالب جدید افزایش یابد. بنابراین این موضوع را جدی بگیرید. از طرف دیگر این را هم فراموش نکنید که گاهی نیازمند استراحت هستیم؛ پس روزهایی از هفته یا ماه را - مثلاً چهار تا شش روز در ماه - به عنوان ایام استراحت و تنفس در برنامه خود بگنجانید.
مهارتهای گفتاری و نوشتاری به نحوی با تقویت مهارتهای شنیداری و خوانداری خود به خود بهبود مییابند. اما برای اینکه در این مهارتها به تسلط دست یابید باید «تمرین» داشته باشید. هیچ چیز به اندازه تمرین نمیتواند به بهبود و تقویت این مهارتها کمک کند. بنابراین اگر مراحلی که پیش از این بیان شد را بهخوبی دنبال کنید به چیز بیشتری جز «تمرین» نیاز ندارید. در این زمینه مراحل زیر را توصیه میشود:
روزانه به هر میزان که مناسب میدانید - مثلاً حدود ۱۰۰۰ کاراکتر - یک متن بنویسید. سعی کنید آنچه را که اخیراً آموختهاید در آن بهکار ببرید. ترجیحاً متن خود را تایپ کنید اما اگر دوست داشتید میتوانید آن را بر روی کاغذ هم بنویسید. در این مرحله پس از اینکه متن خود را نوشتید آن را چند بار خوب بررسی کنید و تغییرات مورد نیاز را در آن ایجاد کنید.
پس از اینکه متن خود را نوشتید باید اشتباهات احتمالی خود را بیابید و آنها را اصلاح کنید. برای این کار میتوانید متن خود را به یک فرد بومیزبان یا شخصی که زبان انگلیسی را خوب میداند بدهید و از او بخواهید که اشتباهات شما را گوشزد کند. اما چنانچه به چنین افرادی دسترسی ندارید - که اغلب هم همینطور است - میتوانید از سرویسهای آنلاین مانند این استفاده کنید. در این وبسایت به آسانی میتوانید ثبتنام کنید و سپس متون خود را بنویسید؛ سیستم اشتباهات موجود در متن شما را نمایش میدهد و آنها را تصحیح میکند. حتی پیشنهاداتی را نیز ارائه میکند که در بهبود کیفیت متن مؤثر است. البته این وبسایت امکاناتی فراتر از این هم ارائه میدهد که معرفی آنها در حوصله این مقاله نمیگنجد. به یاد داشته باشید که پس از یافتن اشتباهات بهتر است آنها را در جایی یادداشت کنید یا آنها را خوب به خاطر بسپارید تا در آینده گرفتار آنها نشوید؛ از اشتباهات باید درس گرفت.
متن تصحیح شده را با صدای بلند بخوانید! حتی میتوانید صدای خودتان را ضبط کنید و سپس به آن گوش دهید. هر جا که تلفظ را نمیدانید از دیکشنریهای آنلاین کمک بگیرید. حتی میتوانید تمام متن خود را در اینجا بنویسید و تلفظ صحیح آن را بشنوید. در خوانش هم «کیفیت» و هم «سرعت» برای شما مهم باشد. سعی کنید عبارات را صحیح تلفظ کنید و در عین حال سرعت خوانش خود را نیز بالا ببرید. این کار را هر چقدر دوست دارید تکرار کنید تا به تسلط خوبی بر متن برسید. اگر صدای خود را ضبط کرده باشید در نهایت یک پادکست کوتاه انگلیسی خواهید داشت که خودتان آن را تولید کردهاید!
همانطور که پیش از این هم گفتم آنچه خواندید برآمده از تجربهای بود که در چند ماه اخیر داشتم. قطعاً شما با آزمون و خطا و خلاقیت میتوانید این فرایند را بهبود ببخشید و از آن به نحو کارآمدتری استفاده کنید. خوشحال میشوم نظرات، پیشنهادات، انتقادات و حتی تجربیات شما بشنوم. راستی هر چه تلاش کردم نتوانستم خود را متقاعد کنم که به زبان محاوره بنویسم. نمیدانم واقعاً اکثریت مخاطبان با چه نوع نوشتاری خو گرفتهاند و آن را میپسندند اما با این استدلال که در زبان محاوره حق مطلب آنطور که باید ادا نمیشود تصمیم گرفتم به زبان معیار بنویسم. خوشحال میشوم نظرات شما را در این باره نیز بشنوم.