... محرّم در نظر عارفانِ به محرّم - یعنى در نظر کسانى که محرّم را میشناسند - در حقیقت شاخص بیدارى امّت مسلمان بود. چند چیز را محرّم به محرّمشناسها نشان داد و ثابت کرد: یکى اینکه محرّم به همهى مسلمانان عالم و به آنهایى که توانستند درس محرّم را بفهمند نشان داد که براى دفاع از اسلام و از قرآن، هر کسى در هر شأن و مقامى باید از جان خودش بگذرد. مسلمانى که ادّعاى طرفدارى از اسلام میکند امّا در راه دفاع از اسلام حاضر نیست یک سیلى بخورد، حاضر نیست براى دفاع از قرآن مصالح شخصى خودش را قربانى بکند، نمیتواند ادّعا بکند که مسلمان واقعى است! دیگر از حسین چه کسى بالاتر؟ محرّم نشان داد که کسى در حدّ عظمتِ شخصیّتِ حسین بن علی، آن جان عزیز، آن انسانى که همهی دنیا به برکت و طُفیل او به وجود آمده بود، این انسان با این عظمت و چنین مغتنم، بردارد بهترین انسانهاى زمان خودش را - از حبیب بن مظاهر و مسلم بن عوسجه و دیگرِ شهداى کربلا در آن روزگار هیچکس بهتر نبود - فرزندانش را بردارد و خود را و همهی آنها را آماده کند براى قربانى شدن و از این بالاتر حاضر بشود که زنان و دختران و ناموس الهى و حرم پیغمبر، مثل زنهاى کفّار و بیگانگان اسیر بشوند و شهر به شهر گردانده بشوند. اینها را که حسین بن علی در آیینهى روشنِ دلِ منوّرِ خود میدید، و میدانست اینجورى خواهد شد، در عین حال همه را برداشت، همهی موجودیاش را برداشت، حتّى امام سجّاد را هم برداشت - منتها خدا امام سجّاد را به عنوان ذخیرهى امامت نگه داشت - همه را آورد به قربانگاه. این یک درس شد؛ این درسِ اوّل و بزرگترین درس محرّم است؛ درسى که هر انسان مؤمن به خدا و اسلام را باید به تکلیفش آشنا کند که آنجایى که پاى دفاع از اسلام در میان است، حتّى عزیزترین جانها هم باید خودشان را آمادهى قربانى شدن کنند.
در کنار این درس، محرّم درسهاى دیگرى هم دارد؛ یک درس دیگر محرّم این است که وقتى موجودى براى خدا و اسلام جان خودش را فدا میکند - ولو در آن وقتى که جان خودش را قربان میکند در کمال غربت باشد، مثل غربت حسین بن علی - این شمع فروزان و این نهال بالنده هرگز از صحنهى روزگار محو نخواهد شد و این خون هرگز نخواهد خشکید؛ این هم درس دیگرى است. اگر کسى در وضع حسین بن علی به شهادت میرسید، به حسب طبیعت باید بهکلّى فراموش میشد، امّا حسین فراموش نشد! نه فقط فراموش نشد، که خون او هر روز جوشانتر شد، هر روز دلهاى بیشترى را برانگیخته کرد. در یک بیابان دورافتاده، دور از چشم همه، در اطراف یک عدّه لشکرِ فریبخوردهى اغفالشده و دلبهدنیاداده، زیر فشار تبلیغاتِ رسمىِ دستگاهِ جبّارِ حاکم، بعد هم با آن فشار شدیدى که روى دوش مردم میآمد که مبادا یاد حسین بن علی را زنده کنند، با همهی این شرایط و اوضاع و احوال، این خون خشک نشد، این جان عزیز فراموش نشد، هر روز که گذشت این شهادت دنیا را بیشتر روشن کرد؛ لذا محرّم ماه بیدارى و روشنگرى است.
... آنهایى که نفهمیدند حسین چرا شهید شد، نفهمیدند که چرا این عَلَمى که در دست حسین بود، برافراشته شد و تکلیف پیروان حسین در قبال این رسالت چیست، باید بر خودشان گریه کنند و دنیاى اسلام متأسّفانه در طول قرنهاى متمادى از این حقیقت غافل ماند و شما اوّلین ملّتى بودید که در زمان مناسب و در لحظهى نیاز، این حقیقت را به روشنی فهمیدید و به دنیا نشان دادید و ملّت ما پشت سر امام حکیم و بزرگوار و الهى خود فهمید که شهادت حسین یعنى درس غلبهى خون بر شمشیر و این درس را به کار بستید و ملّت ما این درس را به کار بست و خون را بر شمشیر پیروز کرد
و عزیزان من، رزمندگان، جوانان مؤمن و بااخلاص! بدانید وَالله اگر جنگ ایران و عراق هم تمام بشود، در مبارزهى جهانىِ انقلابِ اسلامى با کفر و استکبار جهانى همین حربه خواهد بود که ملّت اسلام را به پیروزى قطعى خواهد رساند؛ ما، هم در تجربهى مبارزهى ملّت ایران با نظام منحوس شاهنشاهى از تبعیّت از سیّدالشهدا (علیه السّلام) استفاده کردیم، هم در جنگ با متجاوزین عراقى این تجربه را به کار بستهایم و هم در طول مبارزه با استکبار جهانى باید همیشه این یادمان باشد. ملّت ما با فداکارى، با نترسیدن از مرگ، با ترجیح دادن مصلحت اسلام بر مصلحت خود خواهد توانست این بار سنگین را به منزل برساند و این راه طولانى را طى کند. این باید درسى باشد که ما فراموش نکنیم؛ ما مسئولین کشور هم باید فراموش نکنیم، شما رزمندگان هم باید فراموش نکنید، روحانیّت هم باید فراموش نکند و کلّ ملّت هم همواره باید این درس را به یاد داشته باشند؛ این درس محرّم است.
در طول این روزهاى عزیز - [یعنی] روزهاى دههى عاشورا و بعد از عاشورا - هر وقت بر حسین بن علی دل سوزاندید و گریه کردید، یادتان باشد که چرا بر حسین گریه میکنید، یادتان باشد که پیام این اشک و این عزادارى چیست؛ جورى نباشد که ما هم غافل بمانیم تا مجبور بشویم بر خودمان عزادارى کنیم و حسین را نشناسیم؛ البتّه ملّت ما بحمدالله حسین را شناخته، مخصوصاً جوانهایمان و رزمندگانمان.
حضرت آیتالله خامنهای - سخنرانی در جمع رزمندگان لشکر نجف اشرف - ۱۳۶۷/۵/۲۴