سوالی که چند وقتی میشه دارم بهش فکر میکنم. اینکه یک شرکت تا چه زمانی به عنوان یک استارتاپ یا شرکت نوپا شناخته میشه؟ آیا هنوز به شرکتهای بزرگی مثل دیجیکالا یا کافهبازار که سالها از فعالیت اونها گذشته، درآمد و سود خوبی دارن، و همینطور ۱۰۰ها نفر رو استخدام کردن، میشه گفت نوپا؟! ( در مورد فعالیتهای گذشته این شرکتها بیشتر بخونید اینجا، اینجا و اینجا )
برای اینکه بتونم به جوابی برسم، باید اول تعریف درستی از یک کسبوکار نوپا و همینطور خلاصهای از روند رشد این نوع از شرکتها پیدا میکردم.
تعریف درستی از یک کسبوکار نوپا؟ کار راحتی نیست! دیدگاههای متفاوتی نسبت به یک شرکت نوپا وجود داره. به نظر من خیلی از این دیدگاهها وابسته به حوزه فعالیت شرکت یا صنعت مورد تمرکز اون هستن. تو کشور ما، استارتاپ بیشتر با صنعت فناوری اطلاعات گره خورده و ممکنه دیدگاه ما رو هم نسبت به یک شرکت نوپا تحت تاثیر قرار بده. در حالی که شما عملا در هر صنعتی میتونید یک ایده برای ایجاد یک شرکت نوپا پیدا کنید. به طور مثال تو حوزه شکلات و شیرینی که بازار بزرگی داره ایدههای خیلی زیادی زده شده و هنوز جا برای رشد هست. در این مورد میتونید مقاله جالبی که اینجا نوشته شده رو مطالعه کنید. در این حوزهها فناوری اطلاعات کمک میکنه تا کسبوکار به بازار بزرگتر و مشتریان بیشتری دسترسی پیدا کنه و زودتر رشد کنه.
در مورد تعریف شرکت نوپا، مقاله جالبی در سال ۲۰۱۳ میلادی اینجا نوشته شده. به نقل از این مقاله، یک شرکت بعد از گذشت حتی ۱۰ سال از فعالیتش هم میتونه هنوز یک شرکت نوپا محسوب بشه، این رو یکی از بنیانگذاران شتابدهنده معروف Y Combinator آقای پاول گراهام در ایمیلی گفته. ویژگیِ مشترکِ دیدگاههای متفاوت نسبت به تعریف شرکت نوپا، رشد سریع و تغییر جهت زودهنگام اونهاست که به دلیل شناخت ( یا تغییرات ) بازار و همینطور رسیدن به بازار هدف شکل میگیره. همین ویژگی و قابلیت، شرکتهای نوپا رو از سایر شرکتها جدا میکنه. شرکتهای نوپا برای رشد سریع ساخته شدن. ولی این رشد سریع تا کی میتونه ادامه داشته باشه؟ بعضیها سعی کردند شرکت نوپا را با اعداد و ارقام تعریف کنند. اعداد و ارقامی که مرتبط با تعداد پرسنل، میزان درآمد و سود هستند. به نظر من این اعداد و ارقام وابسته به شرایط اقتصادی کشور هم هستند و شرایط یک شرکت نوپا در ایران با آمریکا متفاوت خواهد بود. با همه اینها خیلیها تعریف شرکت نوپا رو محدود به اعداد و ارقام نمیدونن و اشاره به فرهنگ استارتاپی یک شرکت دارن. تا زمانی که یک شرکت توانایی مانور و قدرت رشد سریع داره، فرهنگ استارتاپی در اون زنده است و میتونه به عنوان یک شرکت نوپا شناخته بشه. شاید بهتر باشه نگاهی به فرآیند رشد یک شرکت نوپای معمولی بندازیم.
به نظر من شکل بالا یک تصویر کلی از مراحل رشد یک شرکت نوپا رو به خوبی نشون میده. از شروع یک ایده و تعریف چشمانداز گرفته تا ایجاد یک نمونه اولیه، شناخت شاخصهای کلیدی عملکرد ( KPI ) و شروع مرحله گسترش و رقابت برای گرفتن سهمی بیشتر از بازار هدف. نکته جالبی که در مرحله نهایی یعنی مرحله سوم بهش اشاره شده، بحث خروج است. اینکه بنیانگذاران یا سرمایهگذارن شرکت تصمیم به خروج میگیرند یا ادامه میدهند. به نظرم باید بحث جالب و مرتبطی با موضوع این متن باشه. یک نگاهی بندازیم به چرخه مالی معمول در یک شرکت نوپا.
شکل زیر، چرخه مالی معمول یک شرکت نوپا رو به تصویر کشیده. مراحل مختلف سرمایهگذاری و همینطور حسی از میزان سرمایهگذاری به صورت کلی میده. مثلا مشخص شده که در شروع کار، با سرمایهگذاریهای خصوصی و شخصی یک کسبوکار نوپا وارد دره مرگ میشه و ممکنه دیگه نتونه رشد کنه ( البته راهحلهایی هم برای سریعتر بیرون اومدن از این دره مرگ وجود داره که میتونید اینجا بخونید ). اینکه شتابدهندهها، سرمایهگذارهای فرشته یا سرمایهگذاریهای خرد در ابتدای راه میتونن کمک کنن، ولی در مراحل بعدی نیاز به سرمایهگذاریهای خطرپذیر، سرمایهگذاریهای جمعی، وامهای جمعی یا قراردادهای استراتژیک وجود داره. نمونهای از یک قرارداد استراتژیک رو میتونیم در قرارداد اخیر علیبابا و زورق ببینیم ( در این مورد بیشتر بخونید اینجا، اینجا و اینجا ). در نهایت این شرکت نوپا میتونه به عنوان مثال با عرضه اولیه سهام در بازارهای سهام ( IPO ) تغییر وضعیت بده و از چرخه سرمایهگذاری خارج بشه یا به مسیر قبلی خودش ادامه بده.
همونطوری که گفته شد، یکی از راههای خروج از چرخه سرمایهگذاری عرضه سهام شرکت است. البته این تنها راه نیست، استراتژیهای متنوعی برای خروج از این چرخه وجود داره. در مقالهای که اینجا نوشته شده راههایی چون، ادغام با شرکتهای دیگه یا فروش شرکت پیشنهاد شده. همینطور نوشته شده که شرکتهایی که کسبوکار و مدل درآمدی مناسب دارن میتونن با برگردوندن سرمایهیِ سرمایهگذارها، تبدیل شدن به یک شرکت مستقل و سرمایهگذاری مجدد در شرکت با سود بدست اومده، کسبوکار خودشون رو گسترش بدن. به نظر من دیجیکالا همین راه آخر رو انتخاب کرده و در حال گسترش کسبوکار شرکت با سود بدست اومده است. به عنوان مثال دیجیکالا قصد داره تا فعالیت خودش رو به خارج از مرزهای ایران گسترش بده و همینطور در کسبوکارهای نوپایی مثل دیجیاستایل و فیدیبو سرمایهگذاری کرده ( منبع ). در مرحله فعلی به نظر من دیجیکالا هنوز در چرخه سرمایهگذاری قرار داره ( البته در مراحل نهایی ) و به تازگی ۱۰۰ میلیون دلار سرمایه خارجی جذب کرده ( منبع ). در گزارش یکصد روزه دولت دوازدهم هم که آذر ماه امسال منتشر شده، به این موضوع اشاره شده است. این موضوع برای کافهبازار هم صدق میکنه ( منبع ) و کافهبازار هم هنوز در چرخه سرمایهگذاری قرار داره.
متاسفانه فضای کسبوکارهای نوپای ایران فضای شفافی نیست و من نتونستم مرجعی ایرانی برای ارجاع و مطالعه پیدا کنم. بنابراین میتونیم از نظرات همدیگه استفاده کنیم :).
به نظر من، استارتاپِ ۱۲ سالهیِ برادران دوقلو، دیجیکالا، هنوز یک شرکت نوپا است، که بازار و مدل درآمد محکم، پایدار و گسترشپذیری داره. در حال حاضر در مرحله گسترش است و قدمهای پایانی چرخه سرمایهگذاری رو طی میکنه. همونطوری که در مقالاتی که اشاره کردم نوشته شده، سال ۱۳۹۷ سال بزرگی برای این استارتاپ قدیمی ایرانی باید باشه. امیدوارم موفق باشن.
نظر شما چیه؟ به نظر شما دیجیکالا هنوز یک استارتاپ است؟