baranaazizi
baranaazizi
خواندن ۷ دقیقه·۲ سال پیش

دانلود قسمت 156 سریال سیب ممنوعه Yasak Elma با دوبله دو ساعته

نام سریال : Yasak Elma / سیب ممنوعه

ژانر : درام

محصول : ترکیه / 2018

زمان پخش : دوشنبه شب ها – سه شنبه ها با زیرنویس فارسی

شبکه پخش : FOX

کارگردان : Neslihan Yeşilyurt

تهیه کننده : FATİH AKSOY

شرکت سازنده : MEDYAPIM

نویسنده : MELİS CİVELEK

بازیگران : Eda Ece و Nesrin Cavadzade و Talat Bulut و Şevval Sam و Şafak Pekdemir و Vildan Vatansever و Barış Kılıç و Serkan Rutkay Ayıköz و Melisa Doğu و Barış Aytaç و Kuzey Gezer و Erdal Özyağcılar و Berk Oktay و Bahtiyar Memili و Gülenay Kalkan و Nilperi Şahinkaya و Emre Dinler و Mert Altınışık و Can Nergis و Buçe Buse Kahraman و Doğaç Yıldız و Gökhan Alkan و Hakan Karahan و Tuana Türkay و Nilgün Türksever و Onur Tuna و Sevda Erginci

برای دانلود کليک کنيد

دانلود تمامی لينک های دانلود اين سريال

کيفيت 360p : دانلود با لينک مستقيم و زيرنويس فارسی چسبيده

کيفيت 480p : دانلود با لينک مستقيم و زيرنويس فارسی چسبيده

کيفيت 720p : دانلود با لينک مستقيم و زيرنويس فارسی چسبيده

کيفيت 1080p : دانلود با لينک مستقيم و زيرنويس فارسی چسبيده

خلاصه داستان فیلم فصل یک تا چهار سیب ممنوعه

فصل اول: ییلدیز ییلماز و زینب ییلماز دو خواهر از طبقه فقیر بورسا هستند که سالها پیش به استانبول نقل مکان کردند و از وضعیت مال خوبی برخوردار نیستند. هر کدام از این دو خواهر آرزوهای متفاوتی دارند ییلدیز که از اول عمرش با سختی و وضعیت مالی کمی بزرگ شده بود رویا و آرزوی این را دارد که با یک مرد ثروتمند ازدواج کند و به خوشبختی و آرامش برسد. از طرفی هم زینب به اعقیاد اخلاقی پایبند است و به کارش راضی است. رئیس زینب در شرکت یعنی علیهان تاشدمیر است که مردی است بر خلاف ظاهر تند خو و خشنش قلبی بسیار مهربان دارد و عاشق زینب شده است اما این موضوع را به روی خودش نمی‌آورد. از طرف دیگر هم ییلدیز که سالها است مسئول پذیرش رستوران است توسط اندر آرگون یکی از زنان ثروتمند و معروف ترکیه که می خواهد ثروت شوهرش هالیت آرگون که مردی سالمند را بالا بکشد ییلدیز را استخدام می کند که روزها خدمتکار رئیس شرکت باشد تا هالیت را از راه به در کند و شب ها هم در خانه‌شان کار بکند. اما ییلدیز حقیقت را به هالیت می گوید و هالیت اندر را طلاق می دهد و با ییلدیز ازدواج می کند اما اندر در طول سریال به کمک برادرش جانر نقشه هایی می کشد که هالیت و ییلدیز را از هم جدا کند.

فصل دوم: کمال که شوهر سابق و اول ییلدیز است از اواسط فصل قبل وارد سریال شده تا از ییلدیز انتقام بگیرد چون ییلدیز در گذشته با او ازدواج کرده بود و به ۲۴ نکشیده بود توسط اسماء/ آسمان مادر ییلدیز از هم جدا شدند. از طرفی هم کمال برای اینکه حرص ییلدیز را در بیاورد با زهرا آرگون دختر هالیت ازدواج می کند اما با نقشه ییلدیز آنها از هم جدا می شوند. از طرف دیگر هم اندر به کمک برادرش جانر همچنان نقشه می کشند تا هالیت و ییلدیز را از هم جدا کنند از طرفی هم کایا که در گذشته او و اندر عاشق همدیگر بودند وارد سریال می شود کایا مردی خوب، عادل و دارای قلبی مهربان است اویل ورودش به سریال اندر از او متنفر است اما رفته رفته با او خوب و عاشقش می شود. از طرف دیگر هم علیهان و زینب بعد از قهرها و آشتی های زیاد با هم ازدواج کرده و به آمریکا نقل مکان می کنند.

فصل سوم: شاهیکا خواهر کایا که از اواخر فصل قبلی وارد سریال شده بود با نقشه رئیسش نادر کلیچ هالیت را عاشق خودش کرده و هالیت با وجود اینکه ییلدیز از او حامله است به او کم توجهی و او را اذیت می کند و می خواهد از او جدا شود و با شاهیکا ازدواج کند از طرفی هم اندر رابطه اش را با ییلدیز درست کرده با او و نقشه هایی می کشند تا هالیت از شاهیکا متنفر بشود از طرف دیگر هم کایا از مدیر عاملی شرکت استعفا داده و به کار وکالت مشغول است او در ابتدا دختری به نام لیلی که خودش را خواهر ناتنی اندر و جانر جا زده استخدام می کند که بعد ها عاشق او می شود اما بعد از یک شب مهمانی در خانه هالیت کایا متوجه می شود که اندر ۲۳ سال پیش پسری به نام ایت از او حامله بوده و او را تحویل یک خانواده فقیر داده بوده اند که همین باعث جدایی کایا و لیلی شده و با خواهش ایت کایا و اندر با هم ازدواج می کنند. از طرف دیگر هم شاهیکا رئیسش نادر را مصموم کرده و او را می کشد و ۵۰ درصد سهام شرکت را که به اسم نادر بوده را بالا کشیده و مال خود می کند. از طرف دیگر هم هالیت ورشکست شده و مجبور می شود خانه و سهام شرکتش را به بانک تحویل دهد و او و بچه هایش به خانه راننده اش صدقی نقل مکان می کنند هالیت به خاطر اینکه بچه هایش در آرامش و رفاه باشند اریم را به خانه اندر و کایا فرستاده و دخترانش یعنی زهرا و لیلا را به خانه ییلدیز و خودش هم اخلاقش عوض شده و فقط عاشق ییلدیز است.

فصل چهارم: هالیت که دوباره ثروتش را به دست آورده و سهام شرکتش را هم از بانک پس گرفته و دوباره می خواهد با ییلدیز ازدواج کند اما ییلدیز عاشق مدیر عامل شرکت کریم شده کریم همین طور عاشق ییلدیز اما کریم و دستیارش مرت با نقشه وارد شرکت هالیت شده اند تا از او دزدی کنند اما کریم که عاشق ییلدیز شده می خواهد دست از دزدی بردارد از طرفی هم که اندر سهام دار شرکت شرکت شده و این موضوع را همچنان به شوهرش کایا نگفته است از طرفی هم شاهیکا نقشه هایی می کشد که مسیر داستان را به انتهای دیگیری می کشد. هالیت و پسرش اریم که می دانند ییلدیز عاشق کریم است و ییلدیز برای اینکه حرص کریم را در بیاورد با می خواهد با هالیت ازدواج کند هالیت به کمک اندر که از کایا با نقشه شاهیکا جدا شد نقشه هایی می کشند که ییلدیز را در کنار کریم قرار دهند تا هالیت با ییلدیز ازدواج نکند و موفق هم می شوند و هالیت به جای عروسی با ییلدیز با اندر ازدواج می کند و ییلدیز و مادرش آسمان به محله های پایین شهر استانبول نقل مکان می کنند و هالیت حزانت پسرش هالیت جان را هم می گیرد. از طرفی دیگر هم کریم و مرت نقشه هایی می کشند که تمام پول های شرکت هالیت را بدزدند اما در ادامه راه مرت کریم را به هالیت لو داده و با هم کریم را به زندان می اندازند. از طرفی هم بعد از ماها مرت با زهرا ازدواج کرده و داماد هالیت شده شده است و اندر هم از هالیت جدا شده است و می خواهد با کایا ازدواج کند ام کایا به آنکارا نقل مکان میکند. از طرفی هم یک روز ییلدیز به خانه هالیت می آید تا پسرش هالیت جان را ببیند در هم زمان اندر و شاهیکا برای مذاکره شرکت به خانه هالیت می آیند هالیت که قصد دارد ییلدیز، اندر و شاهیکا را از خانه اش بیرون کند به یک دفعه از پله ها افتاده و میمیرد. از طرفی دیگر هم بعد از مرگ هالیت شرکت رو به ورشکستگی می رود و مدیر جدید شرکت حسنعلی کویوجو است که ییلدیز عاشق پسرش چاتای می شود و بعدها با او ازدواج می کند اما همسر سابق حسنعلی یعنی فریده با رابطه ییلدیز و چاتای مخالف است و از ییلدیز هم خوشش نمی‌آید و نقشه هایی می کشد تا ییلدیز را از چشم چاتای بیندازد از طرفی هم حسنعلی کلاهبردار از آب در آمده و سهام شر کت اندر و شاهیکا را بالا می کشد و آنها را از شرکت اخراج میکند اما شاهیکا و اندر نقشه هایی می کشند و مدرکی از حسنعلی به دست آورده که باعث می شوند حسنعلی با شاهیکا با اجبار ازدواج کند از طرفی هم که جانسو با نقشه اندر و شاهیکا به خانه حسنعلی آمده تا از حسنعلی مدرک جمع کند و ییلدیز و چاتای را از هم جدا کند و …

شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید