شاید برای یک کارافرین هیچ کاری لذت بخش تر از همکاری با دانشگاه ها نباشد، در دانشگاه ها پتانسیل نهفته عظیمی وجود دارد که می توانند با یک مدیریت صحیح تحولی شگرف در زندگی و جامعه به وجود بیاورند، اما این فقط ظاهر ماجراست و در عمل این ظاهر زیبا و پتانسیل نهفته، به باطنی سیاه و لختی سهمگین تبدیل می شود. قبل از پرداخت به موضوع اصلی، اشاره مختصری به انواع دانشگاه و نقش آنها ضروری است.
با توجه به جدول فوق روشن است که دانشگاه های ایران بدون استثنا دانشگاه های نسل دوم هستند.مدیریت و اداره ی دانشگاه های ایران در تمام زمینه ها از کتابخانه دانشگاه تا بخش مالی و ارتباط با صنعت آن بر عهده اعضای هیات علمی دانشگاه است که به صورت پاره وقت به آن می پردازند.این که این اعضای هیات علمی چقدر زمان و توان برای پایش مسایل پیچیده و تخصص مانند مدیریت مالی دارند خود امری جداست که در مقاله ای دیگر به آن می پردازیم.
مسلما توقع ما از چنین ساختاری باید در همان اهداف دانشگاه نسل دوم باشد و انتظار دانشگاه کارآفرین و ایجاد شغل و افراد کارآفرین از چنین دانشگاهی بیجا و زیاده خواهی است. دانشگاه نسل دوم در ساختار غیر آموزشی خود -مانند ساختار اداری- از افراد حرفه ای و متخصص استفاده نمی کند. برای همین است که در ایران، از طراحی وبسایت تا برگذاری همایش ها و ارتباطات بین الملل تا کارافرینی دانشگاه ها، یا برون سپاری می شود یا به بدترین شکل ممکن در داخل دانشگاه ها انجام می شود. تجربه کاری هشت ساله من- به عنوان بخش خصوصی کوچک- در دانشگاه صنعتی اصفهان و دانشگاه علوم پزشکی اصفهان نشان می دهد که بدنه اداری این دو دانشگاه، یکی از معضلات اصلی این دو دانشگاه-شما بخوانید هر دانشگاه دیگر- برای گذار از نسل دوم دانشگاه به دانشگاهی کارآفرین هستند به دلایل زیر:
1- این بدنه اداری کند است مانند همه ادارات ایران و علاوه بر آن تغییر در این ساختار پیچیده و ریشه کرده در ساختار کلی دانشگاه، کاری است انقلابی که از عهده مدیرانی که میز را با تلاش های زیاد به دست آورده اند بر نمی آید.
2- این بدنه اداری غیر متخصص است . این تخصص فرد باید در همان بدو استخدام سنجیده می شد و انتظار ایجاد تخصص برای کارمندی که به یک جزیره ثبات رسیده کار سختی است. در دانشگاه صنعتی اصفهان کارمندی وجود داشت که به اندازه تمام دوره های تخصصی من در حوزه های مختلف، دوره های آفیس و اکسل را گذرانده بود-با مدرک و گواهینامه-، اما قادر به ساده ترین عملیات بر روی داده های اکسل نبود. در بخش اداری و مالی دانشگاه های ما، که کار اصلی شان کار با نرم افزارها و پایگاه های مختلف است، افرادی وجود دارند که علامت @ را نمی شناسند، باور می کنید؟
3-این بدنه اداری به هر حال باید وظیفه خودش را به موقع انجام دهد، در نتیجه تمام وظایف اداری به دوش چند کارمند مسئول و ومتخصص قرار داده می شود که بار وظیفه دیگران را نیز باید بر دوش بکشند و این امر متاسفانه در پاداش های کارمندان وظیفه شناس و کارآمد به چشم نمی آید. این عدم گرفتن پاداش متناسب ، همین کارمندان معدود را هم پس از مدتی دلسرد می کند.
4-بدنه اداری دانشگاه به کسی پاسخگو نیست، چون مدیران این بدنه اداری نیز- چه اکنون که مدیر هستند و چه در آینده که به عنوان یک عضو هیات علمی در می آیند- به نحوی وام دار همین بدنه اداری هستند و از استخدام تا حقوق تا ترفیع آن ها به همین بدنه اداری دانشگاه وابسته است در نتیجه نمی توان انتظار اعمال اهرم های مدیریتی را از سوی مدیران به این بخش داشت.
اشکالات متعدد ساختاری و یا موردی دیگری را نیز به بخش مدیریت دانشگاه ها می توان گرفت که در حوصله این نوشته نیست.
از شنیدن انتقادها و نظرها و تجربیات شما سپاسگزار خواهم بود.