امشب کنفرانسی در حال برگزاری است و قرار شده رئیس شما یکی از سخنرانان را معرفی کند. چند دقیقه مانده به سخنرانی باخبر میشوید که رئیستان مسموم شده و شما باید به جای او معرفی را انجام دهید. برای آماده شدن عملا هیچ وقتی ندارید و از یک طرف هم میترسید استرس، کار دستتان بدهد. آبرو و اعتبارتان در خطر است و هیچ ایدهای ندارید که چهکار باید بکنید. خیلی از ما تجربهی چنین موقعیتهایی را داریم. اما برای اینکه یک سخنرانی بدون برنامه اما خوب داشته باشیم، راهحلهایی هم وجود دارد. اگر خاطرتان باشد در مقاله پیش درآمدی بر آموزش فن بیان گفتیم که یکی از مهارتهایی که با کمک آن مجری و سخنران میتواند پیشرفت کند، بداههگویی است. در این مقاله قصد داریم توضیح بدهیم که چرا مهارت بداهه سخن گفتن این قدر مهم است. همچنین میخواهیم ببینیم چطور میشود برای این فرصتهای لحظه آخری آماده شد.
منظور از بداههگویی چیست؟
بداهه گویی یعنی چطور صحبت کنیم تا حرف کم نیاوریم و آنجایی که لازم است سریع حرفمان را بزنیم.
شاید برای شما هم پیش آمده باشد در موقعیتی قرار گرفته باشید که نتوانستهاید آنگونه که شایسته است، صحبت کنید؛ کلمات را فراموش کردهاید؛ با سؤالی مواجه شدهاید و نمیدانید چه جوابی بدهید، از شما خواستهاند در حیطه کاری خود چنددقیقهای صحبت کنید اما آمادگی نداشتهاید؛ نظرتان را پرسیدهاند اما نمیدانید بهتر است چگونه جواب بدهید؛ در مذاکرات به شما حمله شده است اما جوابی به ذهنتان نمیرسد و موارد بیشمار دیگری که قطعاً برای هرکدام از ما رخ دادهاند.
صحبت بداهه یعنی وقتی همه سکوت میکنند، ما میدرخشیم.
مهارت بداههگویی مانند یک سنگ محک است که سخنران حرفهای را از سخنران معمولی متمایز میکند. هر فردی که بتواند در لحظه، سنجیده و روان صحبت کند، حتی از یک سخنران هم میتواند اثرگذارتر باشد.
تصور اشتباه درباره بداهه گویی
برخی اینگونه تصور میکنند که صحبت بداهه یعنی صحبتی بدون آمادگی قبلی. این تصوری کاملاً اشتباه است. یک فرد حرفهای که بر حوزه کاری خود تسلط دارد، قطعاً باید بداند که از او در رابطه با چه موضوعاتی میخواهند که صحبت کند؛ باید بداند از او در رابطه با چه موضوعاتی سؤال میپرسند؛ باید بداند که ممکن از در چه موضوعاتی مورد نقد قرار گیرد؛ بنابراین بایستی ذهنش را برای صحبت کردن آماده نگه دارد.
فردی که همیشه آمادگی خود را حفظ میکند، وقتی در شرایطی خاص قرار گیرد میتواند خوب صحبت کند. مخاطبان که از بیرون به ماجرا نگاه میکنند، تصور میکنند او این صحبتها را بهصورت بداهه انجام داده است درحالیکه او همیشه برای صحبت کردن آماده بوده است و تنها از زمان صحبت کردن خود اطلاع نداشته است.
برای اینکه به صورت بداهه صحبتی بکنید و یا مطلبی رو ارائه بدهید، راههای بسیاری وجود دارد. اما یکی از بهترین روش ها مدلPREP است که از چهار بخش تشکیل شده:
P:point بیان نکته و اصل مطلب.
R:reason ارائه دلیل برای این مطلب.
E:example بیان مثال برای حرف هاتون.
P:point بیان مجدد مطلب مورد نظر.
در قسمت اول شما نکته و هدف اصلی حرف خودتان را به صورت شفاف و واضح بیان میکنید و منظور اصلی را در اختیار مخاطب قرار میدهید. به این شکل مخاطب به صورت کاملاً واضح متوجه میشود که شما قصد دارید درباره چه موضوعی صحبت کنید.
در بخش دوم زمان این است که برای حرفی که زدید دلایل کافی و منطقی بیاورید. دقت کنید که دلایل شما حتماً منطقی و درست باشند و دلایل پوچ و واهی را مطرح نکنید.
حالا زمان این رسیده که در قسمت سوم برای حرفتان مثالهایی را بیان کنید که برای دیگران قابل درک باشد. مثال اعتبار حرف شما را بالا می برد چون مخاطب متوجه میشود که حرف شما عملی و قابل اجرا است. پس فراموش نکنید که حتما برای صحبتهایتان مثالهای قابل درک و ملموس بیان کنید.
و در قسمت چهارم هم باید مطلب اصلی را دوباره بیان کنید تا در ذهن مخاطبانتان به خوبی باقی بماند.
قالب PREP کجا کاربرد دارد؟
شاید در برخی از درخواستها بتوان ازPREP بهره برد اما این قالب، قالب مناسب و حرفهای برای بیان درخواست نیست و عمدتاً زمانی که از آن برای درخواست استفاده میکنیم، جواب نمیگیریم. (برای درخواست کردن بهتر است از تکنیکهای اصول متقاعدسازی استفاده کنیم.)
بیشترین قدرت PREP را در بداهه گویی شاهد هستیم. بهطوریکه میتوان گفت هیچ تکنیک دیگری قدرت رقابت با آن را در بداههگویی ندارد.
از PREP همچنین میتوان برای بیان نظر، سخنرانی در جمع یا صحبت با اشخاص، گفتگوی تلفنی، مصاحبه با خبرنگاران، نگارش مقاله، نگارش نامه و … استفاده کرد.
PREP در سخنرانیهای کوتاه (از یک تا ۱۵ دقیقه) کارایی بالایی دارد. اما اگر قصد داریم برای سخنرانیهای طولانیتر از آن استفاده کنیم، بهتر است که از چند PREP استفاده کنیم.
روشهای تقویت بداههگویی
یک ذهن آرام
تا به حال به این نکته توجه کردید؟ افرادی که به خوبی صحبت میکنند، معمولا افرادی هستند که آرامش خاصی در وجود آنها موج میزند.
علت واضح هست. چون این افراد ذهن آرامی دارند. کسی که در هر لحظه هزاران مشغله ذهنی دارد و پراز اضطراب و نگرانی است، قطعا نمیتواند به خوبی و با تمرکز بالا در جمع صحبت کند و مدام سررشته کلام را از دست میدهد.
برای اینکه بتوانید کمی از دست دغدغههای ذهنی رهایی پیدا کنید و آرامش بیشتری داشته باشید، یکی از بهترین روشها گوش دادن به موسیقیهای آرامش بخش است. سعی کنید هر روز این نکته را جزء برنامه روزانه خود قرار بدهید تا کمی از فشار عصبی ناشی از مشکلات روزمره کاسته شود .
اهل مطالعه باشید
برای این کار باید بسیار اهل مطالعه بوده باشید. درباره مطالب مختلف تأمل و تعمق کرده باشید. از قبل درباره موضوع برنامهای که میخواهید اجرا کنید تحقیق و بررسی کرده باشید و به جوانب مختلف آن موضوع اشراف نسبی داشته باشید تا بتوانید در مواقع موردنیاز از داشتههای ذهنی خود برای خلق گفتار استفاده کنید.
فرض کنید قصد اجرای برنامه برای یک موسسه خیریه را دارید. میتوان حدس زد به غیراز پلاتوهایی که در بخشهای مختلف میخوانید و از قبل آماده شده است باید بهصورت بداهه نیز مطالبی را مطرح کنید. پس باید درباره کلام بزرگان در این خصوص، مفهوم خیر و خدمت به دیگران، خیررسانی آثار ادبی، داستانهای خیرین و هر چیز مرتبطی مطالعه کرده و ذهن خود را آماده کنید. قرار نیست از همه این مطالب استفاده کنید. اما وقتی برای مثال از شما خواسته میشود از یک شخص خیر با ویژگی خاص که بدون اطلاع در برنامه حاضر شده است تقدیر کنید، سریع به سراغ مخزن دانستههایتان میروید و با ذکر کلامی از یک بزرگ یا حدیثی از یک معصوم مراتب قدردانی را بهجا میآورید.
افزایش اطلاعات عمومی
دانستن همه چیز درباره یک چیز، دانستن یک چیز درباره همه چیز!
این یک ضرب المثل آمریکایی است و به اهمیت دانش و اطلاعات کامل در یک موضوع اشاره میکند. به عنوان مثال یک خیاط که تخصص آن مانتو است، درباره انواع مانتوها، مدلها، پارچههای مناسب، نحوه برش، نوع دوخت هر مانتو اطلاعات کامل دارد (دانستن همه چیز درباره یک چیز). از طرفی نوع دوخت هر لباسی به جز مانتو را هم میداند (دانستن یک چیز درباره همه چیز). این نکته طلایی برای تقویت بداهه گویی عالی است.
اطلاعات عمومی یعنی همین و قرار نیست خود را خفه کنیم تا کل کتابهای تاریخ و جغرافیای کتابخانه را حفظ شویم یا فیلسوف بشویم.
اطلاعات عمومی در زندگی روزمره ما جاری هستند و کافیست که ما به آنها دقت کنیم و از آنها ساده نگذریم. فیلم ببینید، با افراد مختلف معاشرت کنید، به افراد مختلف در حل مسائل کمک کنید، جسارت به خرج دهید و به مهارتهای جدید روی بیاورید، خود را آپدیت کنید و ... .
تمامی این کارها اطلاعات عمومی شما را افزایش میدهد و در بداهه گویی کمک میکند.
تصور کردن یک موقعیت
یک موقعیت فرضی را برای خود تصور کنید و درباره آن موقعیت شروع به صحبت کنید. مثلا موقع پس دادن لباسی که خریدهاید، ایرادی در آن دیدهاید و فروشنده آن را پس نمیگیرد و یا صحبت کردن از زبان یک خودکار! این تمرین باعث میشود به اتفاقات دنیا از یک زاویه دیگر نگاه کنید و ذهنتان در مواقعی که نیاز دارید پویا، فعال و خلاق باشد.