محتوای بلاگ چه تفاوتی با رپورتاژ آگهی دارد؟ برای نوشتن یک رپورتاژ آگهی باید به چه نکاتی توجه کرد؟ اینها سؤالاتی هستند که یک کارشناس محتوا پیش از رپورتاژنویسی، باید پاسخشان را بداند. بین یک مقاله بلاگ با مقالهای که با هدف تبلیغ زیرپوستی یک محصول نوشته میشود، تفاوتهای ظریفی وجود دارد. با آگاهی از این تفاوتها، میتوان رپورتاژی نوشت که هم جذاب باشد و هم مخاطب را به خرید محصول تشویق کند.
در نوشتۀ پیش رو، پس از آشنایی کوتاه با رپورتاژ، تفاوت هدف از نگارش آن با محتوای بلاگ را بررسی خواهیم کرد. سپس، نکات فنی مهم برای نگارش یک محتوای تبلیغاتی جذاب را معرفی میکنیم تا شما درک کاملی از نخوۀ نوشتن رپورتاژ پیدا کنید. با خواندن این مقاله، نهتنها فرق مقالات بلاگ با محتوای تبلیغاتی را متوجه میشوید، بلکه اصول نگارش رپورتاژ آگهی را یاد میگیرید. پیش از هر چیز، باید بگوییم که این مطلب، با الهام از راهنمای هاباسپات برای نوشتن رپورتاژ نوشته شده است.
مطالب مختلفی که هر روز در فضای وب میخوانیم از نظر نوع نگارش، مخاطب هدف و کارکرد به انواع مختلفی تقسیم میشوند. بهطور کلی میتوان گفت که عمدۀ محتوای نوشتاری در سه دستۀ اصلی محتوای بلاگ، محصولنویسی و رپورتاژ آگهی تقسیم میشوند. پیش از این دربارۀ نکات مهم برای محصولنویسی صحبت کرده بودیم. هر سه نوع محتوا، به نوبۀ خود برای سئو سایت اهمیت دارند.
بهطور خلاصه، میتوان گفت که در محصولنویسی، یک نوع محصول یا خدمات خاص را با توضیح ویژگیهایش به مخاطب معرفی کرده و او را ترغیب به خرید میکنیم. در مقالات بلاگ، تلاش میکنیم تا با ارائۀ محتوایی جذاب و ارزشمند، به یک نیاز یا سؤال مهم کاربر پاسخ بدهیم. رپورتاژ آگهی نیز ترکیبی از این دو است. در یک رپورتاژ، سعی میکنیم تبلیغ یک محصول را بهصورت غیرمستقیم و در قالب یک محتوای جذاب و مفید به کاربر ارائه کنیم.
در بخش بالا، گفتیم که هدف از رپورتاژ، تبلیغ غیرمستقیم محصول برای کاربر است. در نوشتن یک رپورتاژ آگهی خوب، نباید هدف آن از انتشار، یعنی تبلیغ محصول یا خدمات، بهطور واضح بیان شود. از طرف دیگر، قرار است در رپورتاژ، ترغیب کاربر برای خرید اولویت دارد، در نتیجه بهتر است که بیشتر روی مزایا و نکات مثبت محصول تمرکز کنیم. همچنین، لحن نوشته نباید حس یک پیام بازرگانی را در مخاطب ایجاد کند.
اما در محتوای بلاگ، باید به سؤالی که کاربر مطرح کرده، بدون هیچگونه سانسور و کموکاست پاسخ داده شود. برای مثال، در رپورتاژ یک محصول با ذکر مزایای آن در قالب یک نوشته جذاب، کاربر را به خرید ترغیب میکنیم. حال نقد و بررسی تخصصی همان محصول در بلاگ را درنظر بگیرید؛ در چنین نوشتهای، تمام نکات منفی محصول را نیز در نوشته میآوریم تا مخاطب، با چشم باز برای خرید تصمیم بگیرد.
لحن کلام در محتوای نوشتاری یکی از نکات مهمی است که کارشناس محتوا باید به آن توجه کند. مقالاتی که در بلاگ مینویسیم باید با صدای برند خودمان به گوش کاربر برسند. با این کار نهتنها موجب افزایش آگاهی و شهرت برند خود میشویم بلکه نوشتن محتوا با زبان مخصوص برند خودمان، کار رقبا برای کپیکردن را دشوار میکند. اما در نوشتن یک رپورتاژ آگهی باید از چه لحنی استفاده کرد؟
پیش از این توضیح دادیم که در نوشتن رپورتاژ، نباید حس مشاهده یک پیام بازرگانی را به کاربر انتقال بدهیم. در یک رپورتاژ آگهی میتوان از لحن متفاوت با برند خود استفاده کنیم تا کاربر احساس نکند که این آگهی فقط برای تبلیغ منتشر شده است. استفاده از صدای یک شخص ثالث، مثل افراد مشهور یا اینفلوئنسرها اینستاگرامی و انتقال پیام رپورتاژ با استفاده از این افراد میتواند اثرگذار باشد.
پیش از این، متوجه شدیم که در مقالۀ بلاگ باید سؤال مخاطب را تماموکمال پاسخ بدهیم. در رپورتاژ آگهی نیز باید با تکیه بر همین سؤال، جواب نهایی را بدون هیچگونه اضافهگویی به خواننده ارائه کنیم. در حقیقت، مشکل یا پرسش کاربر در یک رپورتاژ، فرصتی طلایی برای معرفی یک محصول به او، و ترغیبش به خرید است.
بهعبارت دیگر، در بلاگ میتوانیم برای گردندرد افراد هنگام نشستن پشت میز، پس از بررسی دلایل آن، چند راهکار پیشنهاد کنیم که استفاده از بالشتهای مخصوص یکی از راهکارها محسوب میشود. اما در یک رپورتاژ آگهی، باید مشکل گردندرد فرد را با معرفی محصولمان که یک بالشت جدید است، حل کنیم.
باید این نکته را به یاد داشت که هدف از نوشتن رپورتاژ آگهی، در نهایت افزایش میزان فروش محصول است. پس آگهی اینترنتی شما باید نوعی پیام بازرگانی متعارف باشد، با این تفاوت که پیامش چندان شفاف نیست. انتقال پیام در رپورتاژ، باید به گونهای انجام شود که کاربر را ترغیب به خرید کند. تعریف یک داستان جذاب همراه با دعوت کاربر به اقدام، تمام کاری است که باید در نوشتن رپورتاژ انجام شود.
در محتوای رپورتاژ آگهی، بهجای آنکه یک دکمه خرید بزرگ و قابل تشخیص در صفحه برای کاربر بسازیم، باید با استفاده از کلمات او را به سمت خرید هدایت کنیم. حالا در مقالۀ بلاگ، دیگری خبری از دعوت نامحسوس کاربر به عمل نیست و تنها پاسخ به کنجکاوی او کفایت میکند، چون هدف نهایی از نوشتن پست در بلاگ، فروش محصول نیست، بلکه باید زمان حضور کاربر در صفحه و سایت را با ارائه اطلاعات مفید، افزایش بدهیم.
پرداختن به محصول موردنظر در رپورتاژ آگهی، نباید به این شکل انجام شود که تمام فضای نوشته به همان محصول اختصاص یابد. درست است که ما قصد داریم به تبلیغ یک محصول خاص بپردازیم؛ اما اگر در سراسر مطلب فقط به یک کالا بپردازیم، خواننده با یک پیام بازرگانی روبهرو خواهد بود.
بهترین راهکار این است که علاوه بر یک محصول و برند، به سایر رقبا هم بپردازیم. نکته مهم این است که محصول اصلی باید فضای بیشتری از مطلب را به خود اختصاص دهد. در بلاگ اما، آزادی عمل بیشتری وجود دارد. مثال بالشت مخصوص گردندرد را دوباره درنظر بگیرید.
در رپورتاژ میتوانیم چند محصول را معرفی کنیم اما کالای خود را با تمرکز روی نقاط قوت به کاربر ارائه دهیم. اما اگر قرار باشد در بلاگ به موضوع «بهترین راه برای برطرفشدن گردندرد کارمندان» بپردازیم، نهتنها میتوان چند محصول مثل بالشت را معرفی کرد بلکه حتی میتوان راهکارهای دیگر مثل نرمش را پیش روی مخاطب قرار داد.
محتوای رپورتاژ آگهی با آنچه در بلاگ به کاربر ارائه میشود، شاید در ابتدا و حتی از نظر ظاهری شبیه به یکدیگر بهنظر برسند اما حقیقت این است که توجه به نکات ظریف، تفاوت بزرگی بین این دو نوع محتوا رقم خواهد زد. در این مقاله، توضیح دادیم که هدف نهایی رپورتاژ افزایش آگاهی از محصول و فروش آن است.
اما در محتوای بلاگ، باید علاوه بر پاسخ دقیق و کامل به کاربر، با بهینهسازی لینکهای داخلی زمان حضور او در سایت را افزایش بدهیم. همچنین تفاوتهای ظریف بین رپورتاژ و محتوای بلاگ مثل لحن برند را بررسی کردیم. شما دربارۀ تفاوتهای بین رپورتاژ و محتوای بلاگ چه نظری دارید؟ آن را با ما و سایر خوانندگان در میان بگذارید.