زمانی که شما قیمت محصولات خود را تعیین می کنید و از یکی از استراتژی های قیمت گذاری استفاده می کنید، مرحله بعد این است که این قیمت را در زمان درست و با روش درست به مشتری اعلام کنید تا او را از دست ندهید. بعد از ان هم نوبت به مذاکره قیمت با مشتری می رسد.
مذاکره قیمت می تواند هیجان انگیزترین - در عین حال آزار دهنده ترین - بخشی از فرآیند فروش باشد. شما باید قبل از عقد قرارداد و رفتن مرحله نهایی مذاکره در مورد قیمت را با مشتری اغاز کنید.
ممکن است همه بگویند که شما باید اجازه دهید طرف مقابل اولین حرکت را انجام دهد. اما در واقع ، این ایده با شواهد پشتیبانی نمی شود. تحقیقات نشان می دهد که قیمت نهایی معمولاً به پیشنهاد اول نزدیکتر از پیشنهاد دوم است. این به دلیل یک مفهوم روانشناختی به نام اثر لنگر است. اولین پیشنهاد به عنوان لنگر عمل می کند و انتظار را رقم می زند. این انتظار طرف مقابل را تحت تأثیر قرار می دهد. قیمت بالا حتی طرف مقابل را مجبور می کند که مزایای معامله را در نظر بگیرد ، در حالی که قیمت پایین باعث می شود که آنها در مورد نکات منفی فکر کنند.
وقتی پیشنهاد اولیه خود را ارائه دادید ، در برابر وسوسه سخاوت بیش از حد مقاومت کنید. در عین حال ، این پیشنهاد نباید شوکه کننده باشد.
در تلاش برای دستیابی به اتفاق نظر ، ممکن است وسوسه شوید که از زبان مبهم استفاده کنید. کلمه "بین" یک مجرم است. ممکن است بگویید ، به عنوان مثال ، "ما نرم افزار را با قیمت 5000 $ تا 7000 $ نصب خواهیم کرد."
اگرچه دستیابی به توافق نامه احتمالی در این مورد ممکن است پیشرفت داشته باشد، اما در واقع به توافق مشخصی نمی رسید. یک مذاکره کننده ماهر چنین عباراتی را به عنوان پیشنهادی برای اصطلاحات مطلوب برای آنها تفسیر می کند. زبان دقیق بعداً تعارضات احتمالی را کاهش می دهد.
اگرچه فکر کردن در مورد مذاکره به عنوان یک رقابت وسوسه انگیز است، اما بخاطر داشته باشید که این مرحله ، آغاز یک بحث طولانی مدت است. با نگرش خود روشن کنید که شما برای "پیروزی" در اینجا نیستید بلکه به توافق منطقی می رسید که برای هر دو طرف مفید باشد.
قیمت دادن به مشتری اصول و قواعدی دارد. حالا که با مذاکره قیمت آشنا شدید، برای مطالعه بیشتر و یادگیری روش های قیمت گذاری می توانید به oghyanooseabi.com سری بزنید تا هم قیمت محصول خود را درست انتخاب کنید و هم بتوانید درست قیمت بدهید.