سریال 4 قسمتی unorthodox برگ جدیدی از خشونت علیه زنان و مردان را که کمتر دیده شده است باز میکند . سریال بر اساس کتاب زندگینامه " دبورا فلدمن " است و زندگی دختری با مذهب یهودیت ارتودوکس درنیویورک و فرار از آن زندگی سخت برنامه ریزی شده و زندگی جدید پس از فرار را نشان می دهد.
در این سریال میبینیم که نه تنها زنان خانواده ، بلکه مردان نیز تحت فشار زندگی میکنند ، زنان حق تحصیل ندارند ، ازدواج کاملا سنتی ست و مردم به دنبال تولید مثل برای جبران واقعه ی هولوکاست هستند ! بعد از گذشت دهه ها پس از این واقعه ، گویی زندگی این مردم در همان سال ها باقی مانده! سریال فلش بک های متعددی دارد اما اذیت کننده نیست و به روند داستان و همزاد پنداری با شخصیت اصلی کمک می کند.
در ابتدا خود " استی " بر اساس باور هایی که از بچگی با آن بزرگ شده ،مشتاق ازدواج و فرزند آوری ست و حتی خود را به خاطر نداشتن فرزند سرزنش می کند . استی از مادر خود هم متنفر است ( مادر استی سال ها قبل به آلمان فرار کرده بود ) و هیچ حقی به مادرش برای رها کردن این زندگی نمی دهد، اما نقطه عطف زندگی او وقتی ست که با مستاجر پدربزرگش آشنا می شود ، کسی از دنیای بیرون با زندگی ای خارج از چارچوب های ذهنش ، آن جاست که استی تازه متوجه حقوقی که از او سلب شده می شود ، مثل موسیقی !
علاقه ی استی به موسیقی حتی بعد از فرار هم راهنمای مسیر جدید زندگی اش است . بازی "شیرا حاس" به شدت قابل باور است تمام رفتار های استی در مواجه با دنیای جدید بسیار قابل قبول است ، اولین کافه ،اولین جمع غیر یهودی و اولین شنا ، انگار خود استی اولین بار بعد از درون آب رفتن به تولد دوباره می رسد و باور می کند که زندگی خارج از اعتقادات افراطیاش جریان دارد .
سریال به فشاری که بر" یانکی " همسر استر وارد می شود هم می پردازد ، در جامعه ای با تبعیض نژادی ، مردان نیز برای حفظ غیرت و ابرو تحت فشارند ! ابتدا یانکی نمیخواد به دنبال برگرداندن همسرش برود چرا که می داند استی دیگر علاقه ای به او ندارد اما بر اثر سرزنش های اطرافیان( به ویژه پسر عمویش ) به دنبال او می رود ، شخصیت پسر عموی یانکی بسیار با زیرکی طراحی شده ، کسی که با لباس مذهب و دورو بودن به تمام عیش و نوش های خود می رسد و تایید بقیه را هم به همراه دارد . شخصیت ضعیف یانکی و آموزش هایی که هیچ وقت به استر و یانکی داده نشد باعث فروپاشی ازدواجشان می شود ، ازدواجی که در ابتدا نیز بر اساس نظر خانواده ها شکل گرفته بود ! در لا به لای فلش بک ها موجب علاقه ی یانکی به استی می شویم و تغییرات شخصیتی یانکی به شدت تحسین کننده است ، چرا که نشان می دهد اگر آموزش درست وجود داشته باشد شاید دیگر تبعیض جنسیتی معنایی نداشته باشد .
مخاطب پا به پای استی این دنیای جدید را کشف میکند و به زیبایی خود را با این دنیا تطبیق می دهد ، دنیایی که در آن می تواند با دل خوش آواز بخواند .
در پایان اگر به دنبال سریال درامی کوتاه و خوش ساخت بر اساس واقعیت با بازی های حیرت اور می گردید غیر مومن انتخاب بسیار خوبی ست.