طبق تجربه پیدایش فرصت های جدید همیشه هیجان انگیز هستند؛ اما برای رسیدن به موفقیت یک ایده پیش نیازهایی لازم داریم. در واقع خیلی راحت است که بخواهیم اسلحه را برداریم، پر کنیم، اشیای درخشان را دنبال کنیم و شلیک کنیم. اما زمانی که بدون برنامه اسلحه را پر کرده و شلیک می کنیم، احتمال اصابت گلوله به هدف مورد نظر خیلی کم می شود. بنابراین برای رسیدن به موفقیت یک ایده که قبلا آن را در ذهن پرورانده ایم، باید یک روند منظم و هدفمند داشته باشیم.
جیم کالینز، نویسنده موفقیت می گوید: “هیچ راه واحدی برای رسیدن به موفقیت وجود ندارد.” او معتقد است که شما باید برای چرخاندن یک چرخ و فلک یک بار آن را هول بدهید و اگر می خواهید سریع تر بچرخد باید آن را سریع تر هول بدهید. بنابراین مهم ترین رکن دستیابی به ایده موفق، انتخاب راه و تلاش خستگی ناپذیر می باشد.
ساده ترین روش برای رسیدن به موفقیت ایده رویکرد “فکر، برنامه ریزی و اجرا” است که در واقع نظم و انضباط را برای توسعه ایده ها دنبال می کند. این رویکرد بیان می کند: آمادگی یا انتخاب، هدف گذاری و حرکت سه گام اساسی برای اجرای یک ایده موفق می باشند.
به طور کلی شما برای اولین باری که اقدام به شلیک می کنید احتمال خیلی کمی وجود داردکه دقیقا به هدف مورد نظر بزنید اما احتمال خیلی زیادی وجود داردکه گلوله ها به هدر بروند. اما با کمک یک آموزش مناسب و هدف گذاری دقیق خیلی راحت می توانید به هدف شلیک نمایید. دستیابی به یک موفقیت یک ایده نیز مانند شلیک کردن گلوله نیازمند پیروی از یک فرآیند منظم می باشد.
با کمی تحقیق متوجه می شوید که همه ایده ها به مرحله اجرا نمی رسند و حتی بسیاری از آن ها فراموش و ناپدید شدند. چه دلیلی باعث می شود که برخی ایده ها تجاری می شوند و برخی از آن ها نمی شوند؟
عوامل زیادی می تواند در موفقیت یک ایده و تجاری شدن آن موثر باشد، اما مهم ترین آن ها خلاقانه بودن است. ایده های خلاقانه اولویت بیشتری نسبت به سایر ایده ها دارند زیرا جدید و نو هستند و اگر هوشمندانه نیز باشند احتمال تجاری شدن آن ها زیاد است.
تجاری سازی ایده ها مختص ایده هایی است که در عین خلاقانه بودن، کاربردی نیز باشند. یعنی یک ایده نو و جدید که می تواند نیازی از جامعه را رفع کند و تبدیل به یک کسب و کار تجاری شود و راهی را برای خود در اقتصاد باز کند. در واقع هر ایده ای نمی تواند تجاری شود بلکه باید ویژگی هایی را دارا باشد که در ادامه به آن ها خواهیم پرداخت.
متن موفقیت یک ایده موفق با فکر کردن آغاز می شود. اغلب مردم با اولین افسانه ای که در رابطه با یک ایده موفق دارند شروع به فعالیت می کنند. در حالی که ایده های در حال رشد به استراتژی های مناسب نیاز دارند تا کاملا موفق بشوند.
برای این کار می توانید یک جلسه منظم روزانه، هفتگی یا حتی ماهیانه برای بسط دادن ایده های خود با افراد یا شرکت های حمایت کننده از ایده، ایجاد کنید، و پیرامون اینکه چه فرصت هایی یا ایده هایی برای اجرای و تصمیم گیری بهتر در مورد چگونگی اجرای آنها انجام می دهید، تصمیم گیری می کنید. سپس این فرضیات را آزمایش کنید و اعتبار دهید.
پس از تعیین ایده موفق نهایی، طرح خود را برای حمله آماده کنید و با تیم خود در مورد این ایده های بزرگ یا استراتژی های رشد صحبت کنید. و دقیقا مشخص کنید که چه کسی چه کاری را، چه زمانی و با چه منابع انجام می دهد؟
برای بهترین استفاده از منابع خود در متن موفقیت، چرخه های ۱۳ هفته ای را برنامه ریزی کنید، به طوری که هر کس بر روی آنچه که در این سه ماهه نیاز دارند کاملا آگاه باشد. در پایان این سه ماه (که عموما دوره پیش شتابدهی توسط شتابدهنده ها نام گذاری می شود)، آنچه که به عنوان یک تیم لازم دارید را یاد می گیرید و به پیشرفت خواهید رسید.
در واقع تا به این مرحله شما هیچ کاری انجام نداده اید و عکس موفقیت. در مرحله سوم همواره باید سعی کنید در بهترین حالت خود باشید؛ و در شروع هفته باید اطمینان حاصل کنید که تیم شما می داند چه اولویت ها برای انجام کارها دارد. هر هفته در نظر بگیرید که چگونه در حال انجام امور سه ماهه آینده شرکت هستید و اگر در مسیر دستیابی به اهداف خود نیستید یعنی عکس موفقیت حرکت می کنید، سریع تر قرار بگیرید.
جلسات هفتگی را برای به اشتراک گذاشتن ایده ها با تیم خود ادامه دهید تا دقیقا در مسیر آن ایده موفق حرکت کنید. این جلسات علاوه براینکه باعث می شوند تا با تیم خود به طور منظم کار کنید، به شما کمک می کند که میزان پیشرفت تیم خود را اندازه گیری کنید. بدیهی است در دوره شتابدهی، شتابدهنده ها و مربی های معرفی شده توسط آن ها می توانند بیشترین کمک را به شما بنمایند.
منبع: