حق مسلم، انقلاب نوین، رقابت جدید، تلاش صدر نشینان قدرت، برای حفظ منزلت. رویای بشریت، همه و همه از نتایج یک پدیده هستند؛ هوشمصنوعی.
«هیچ چیز به اندازه تغییر ناگهانی و بزرگ، برای انسان دردناک نیست.»
شری مل.کتاب فرانکشتاین؛ یا پرومته نوین
نزدیک به هفتاد سال از به کار بردن اصطلاح نو «هوش مصنوعی» در کنفرانس دارتموث میگذرد. در روزگاری به سر میبریم که هوش مصنوعی، در هر زمینهای درحال بازی کردن نقشی اساسی و در صحنه جهان، به بازیگر نقش اول تبدیل شدهاست.

آموزش، تفریحات و سرگرمی، پزشکی، ورزش، اقتصاد، هنر و صدها حوزه دیگر، عصر جدیدی را با حضور این فناوری، درحال تجربهکردن هستند.
دههها پیش، زمانی نه خیلی دور، در دورانی که هنوز اینترنت بزرگترین دستاورد زمانهاش بود، رقابتی نوپا شکل گرفت. رقابتی که بعد ها آن را اقتصاد دیجیتال نامگذاری کردند. ایالات متحده به عنوان پیشتاز این رقابت، به عنوان پرچمدار این کاروان، با قدرتی که به دست آورد جهانی را، به خود وابسته کرد. از سختترین تا نرمترین افزارهای این حوزه. از تحولات معماریهای CPU، GPU و سیستمهای عامل، تا شبکههای مجازی و موتورهای جستجو. بهطور خلاصه، آقای دنیای جدید، کشوری در قاره آمریکای شمالی بود.
پدرخوانده!
دیری از آن روزگاران نگذشته، روزگاری که کشورهای بسیاری از رقابت جاماندهاند و وابسته آقای این میدان شدند. اما در همین لحظه، پرتوهای درخشانی از دوران جدیدی درحال پدیدار شدن هستند. دنیایی که بشر، تنها جرئت تخیل کردن آن در کتابها و فیلمهای خود را داشته است.
موانع با گذر زمان، پشت سر گذاشته خواهند شد و درهای جدید گشوده میشود. دری که پشت آن جهانی بسیار متفاوت در سایه بازیگری هوش مصنوعی قرار دارد. پدرخوانده این بازی چه کسی خواهد شد؟
آیا سناریو مشابهی را تماشا خواهیم کرد؟ آیا این بار هم جهانشهر به خوابخواهد رفت تا پدرخوانده به بازیگردانی خود ادامه دهد؟
دنیا، همیشه روی یک پاشنه نخواهد چرخید.
دری که هوش مصنوعی به روی رقابتهای فناوری و اقتصادی جهان گشوده، در برابر دریچه اقتصاد دیجیتال، به یک دروازه از یک قلعه ناشناخته میماند.
چند سالی بیش از انقلابی که مدل های زبانی بزرگ به پرچم داری OpenAI رقم زدهاند نگذشتهاست.
تاسیس وزارتخانه هوش مصنوعی در امارات، ۷سال قبل از وزارتخانه پر سروصدای هوش مصنوعی فرانسه به ما نشان میدهد که جاماندگان، به دنبال جبران عقبماندگی هستند. ظهور مدل R1 با یکدهم هزینههای OpenAI نشان داد که تنها با هزینههای بیشتر، باعث پیشیگرفتن نخواهند شد. بنچمارکهایی که این مدل از خود نشان داد، بیسابقهترین افت سهام را برای شرکت انویدیا منجر شد. حقیقتا سرمایهگذاریهایی که در ایالاتمتحده و شرکتها و مدلهای این کشور انجام میگیرد بیمانند است ولی یک استارتاپ، با نشان دادن بهرهوری به ازای سرمایه کمتر، این دژ مستحکم را به لرزه انداخت. کمی که به مرزهای ایران عزیز نزدیک شویم، به عربستان سعودی میرسیم. کشوری که آبستن سرمایهگذاری صد میلیارد دلاری آلفابِت برای تبدیل شدن به قطب هوش مصنوعی و رهبری هوش مصنوعی در منطقه است. بلندپروازی سرزمینی که روزگارانی به بیاباننشینی شناخته میشده و اقتصادی نفتی داشته است، خود هویداگر این صحنه است که معادلات، تغییر خواهد کرد.

سخن دوست.این بار نه خیلی شیرین.
«در مسئلهی هوش مصنوعی، بهرهبردار بودن امتیاز نیست؛ این فنّاوری لایههای عمیقی دارد که باید بر آن لایهها مسلّط شد؛ آن لایهها دست دیگران است. فردا اینها یک ایستگاهی مثل آژانس اتمی درست می کنند برای هوش مصنوعی ــ که الان دارند مقدّماتش را فراهم میکنند ــ که اگر چنانچه به آن ایستگاه رسیدید، باید اجازه بگیرید که در فلان بخش از هوش مصنوعی استفاده کنید، در فلان بخشِ دیگر حق ندارید استفاده کنید!»
اهمیت دستیابی بر فناوری هوشمصنوعی بر هیچکس که أرزَنمقداری از دانش روز چشیده باشد، پوشیده نیست. موضوع، موضوع فناوری نانو نیست. موضوع حتی اینترنت یا شاید حتی انرژی هستهای هم نیست. داستان، به فصل جدید خود وارد شده است. پیشتازان و واماندگان انقلابهای صنعتی گذشته، در یک خط شروع، به مسابقه خواهند پرداخت. حتی در این دوره، صنعت با دانشگاه بر سر پیشتازی فناوری به رقابت میپردازد. مسابقهای که چندسالی از شروع آن گذشته و ما خودمان را در جایگاه تماشاچیان این مسابقه پیدا کردهایم.
همین دو روز پیش

در پاییز سال ۱۴۰۲ دستور مستقیم رئیسجمهور بر تشکیل شورای راهبری و مرکز ملی هوشمصنوعی ابلاغ شد. در در حکم ایشان چنین مضمون آمده است که:
ایجاد زنجیره کامل و پایدار چرخه ایده تا ثروت (بازار) در هوش مصنوعی، استفاده از فرصت جهشی هوش مصنوعی برای پیشرفت اقتصادی کشور، برنامهریزی برای ایجاد زیرساختها و توانمندیهای فناورانه داخلی به منظور دستیابی به مرجعیت علمی و تحریمناپذیری، تلاش برای دستیابی به جایگاه پیشتاز و پایدار در میان کشورهای جهان، شناسایی، پرورش و شکوفاسازی سرمایه انسانی نخبه در حوزه هوش مصنوعی با بهرهگیری از ظرفیت جامعه علمی کشور اعم از دانشگاهها، پژوهشگاهها، اندیشکدهها و شرکتهای دانشبنیان از اهم انتظارات از این شورا میباشد.
همینطور در چشمانداز مصوبه جلسه شورای عالی انقلاب فرهنگی در بهار سال ۱۴۰۳ مبنی بر «تشکیل شورای راهبری و سازمان ملی هوش مصنوعی» چنین آمده است که :
«جمهوری اسلامی ایران در افق ۱۴۱۲ هجری شمسی، با هدف استقرار مؤلفه های تمدن نوین اسلامی با برخورداری از زیست بوم هوش مصنوعی پیشرفته و نوآور مبتنی بر اصول و ارزش های اسلامی، اتکا بر قابلیت ها و توانمندی های ملی و بهره گیری هوشمندانه از تعاملات جهانی، بین ۱۰ کشور پیشرو هوش مصنوعی دنیا قرار دارد و با استفاده از این فناوری در حکمرانی، موضوعات کلان کشور، ثروت آفرینی، ارزش آفرینی، تأمین سلامت، رفاه، امنیت و آسایش مردم، بیشترین پیشرفت را ایجاد می کند.»
زیستبوم پیشرفته و نوآور، قرارگیری در بین ده کشور پیشرو این زمینه، پیشرفت در حوزه های گوناگون. که همه سنگهای سنگینی برای این بدن نحیف محسوب میشوند.
در اسفندماه سال ۱۴۰۲شهید رئیسی طی حکمی دکتر سرافراز را دبیر شورا و رئیس مرکز ملی هوش مصنوعی معرفی نمودند. و بعدها در سند ملی هوشمصنوعی، به وجود یک سازمان برای راهبری جریان هوشمصنوعی کشور اشاره میشود.. این سازمان، با ریاست دکتر سرافراز، در تابستان سال ۱۴۰۳، از نقطه صفر شروع به فعالیت میکند. حدود هشتاد نیروی کارشناس متخصص را دور هم جمعمیکند. کار و پروژه تعریف میکند و قدم های اول را برای رسیدن به افق ۱۰ ساله بر میدارند.
با تغییر دولت و دوران گذار تصمیمات درباره هوش مصنوعی تغییر زاویه میدهد. روندهایی که به حیات نباتی سازمان ملی هوش مصنوعی منتهی شده و نیرویهای آن را به بیست نفر کاهش میدهد.
اما چرا یک سازمان به این اندازه، دارای اهمیت میشود؟
مرور شد که هوش مصنوعی صرفا یک فناوری سطحبالا نخواهد بود بلکه به عنوان یک معیار مهم در حکمرانی و قدرتآفرینی کشورها بهشمار میرود. به علاوه اینکه پیشرفتها در این زمینه، مستلزم سرمایههای هنگفت میباشد بهطوریکه که شرکتها و کشورهای حاشیه خلیج فارس با جذب سرمایه به دنبال حرکت در این میدان هستند. لذا، نهادی که متولی این فناوری نوظهور میشود نیازمند قدرت کافی و سرمایه لازم جهت فراهم نمودن زمینههای حداقلی برای این فناوری خواهد بود. بنابراین پرداختن به هوش مصنوعی که از توان دولت و وزارتخانه های حال حاضر ما خارج است،نیازمند نهادی قدرتمند است که بستر را برای پیشرفت و توسعه بخش خصوصی و غیرخصوصی فراهم کند؛ همانند بسیاری از وزارتخانه ها و سازمانهای ملی هوش مصنوعی در کشورهای دیگر. با اینکه در سند ملی هوش مصنوعی آوردهشده که متولی این فناوری سازمان ملی هوش مصنوعی میباشد و این سازمان تحت نظارت مستقیم ریاست جمهوری باید قرار داشته باشد، حال شاهد آن هستیم که این سازمان با نفوذ و خیانت ذینفعان در حیات نباتی و بلاتکلیفی قرار دارد.
پلتفرم پوششی
مسئله هوش مصنوعی ایران با پدیده دیگری به نام «سکوی ملی هوش مصنوعی» نیز روبهروست. پلتفرمی که توسط متخصصانی از دانشگاه شریف رونمایی شد. سکویی که بعد از گذشت مدت کوتاهی از رونمایی، مشخص شد فراتر از یک صفحه HTML نیست! در ادامه هم معاون سابق سازمان ملی هوش مصنوعی اذعان کرده که این سکو، صرفا اتصال چند مدل متن باز به یکدیگر است. سکویی که طبق وعدهها تا شهریور همین سال، به نسخه نهایی خود قرار است که برسد.
به نظر حال هوشمصنوعی کشور، حال خوشی نیست. روزگاری حق مسلم ما انرژی هستهای بود و حال، وضعیت حق متعارف این مرز و بوم، که توسعه یافتگی در این گردنه سرنوشت ساز است، نامشخص است.

ایلیا حکیمی؛ مهندسی برق۰۲