نشریه پلاک  ۰۱
نشریه پلاک ۰۱
خواندن ۷ دقیقه·۳ سال پیش

یک صنعت، یکصد چالش

تا اینجا از اهمیت سرمایه‌­گذاری در حوزه فضایی و سیر این فناوری در ایران گفتیم. آنچه که جا دارد اکنون به آن بپردازیم، مهم‌­ترین چالش­‌های پیش روی این صنعت در کشور و اصلی­‌ترین راهکارهای پیشنهادی برای گذر از این چالش­‌هاست که در چهار محور زير به آن­ها خواهيم پرداخت:

ساختار صنعت فضایی ایران

شاید بتوان گفت یکی از اصلی­‌ترین علل نزول و عدم پیشرفت ایران در حوزه فضایی، نبود ساختار منسجم و تغییرات ساختاری چندین باره در نهادهای مرتبط با این صنعت است. ایجاد نهادهای موازی، نبود ساختار بالادستی قدرتمند برای نظارت بر پیشبرد و پیگیری اهداف و بخش بخش شدن زیرمجموعه­‌های سازمان فضایی از جمله مواردی هستند که در مسیر فعالیت­‌های فضایی ایران مشکل ایجاد کرده‌­اند. هرچند تجمیع نهادهای مرتبط با حوزه فضایی در دوره‌­ی دوم ریاست جمهوری احمدی نژاد، خالی از ایراد نبوده و مشخصا نیاز بود که در بعضی ادغام‌ها اصلاح صورت گرفته و نهادهای غیرمرتبط با حوزه فضاییِ که به نادرستی در ساختار سازمان فضایی ادغام شده بودند حذف شوند، اما آنچه که با روی کارآمدن دولت یازدهم و تغییر سیاست­‌های دولت روحانی در قبال این صنعت رخ داد و تغییر بنیادی مجدد در ساختار صنعت فضایی علی‌رغم تمام مخالفت‌­ها با این بخش‌­بخش‌­سازی، ضربه‌­ی بدی به این صنعت وارد کرد به طوری که در تمام دوران چهار ساله­‌ی این دولت شاهد به کما رفتن این صنعت بودیم و بسیاری از پروژه­ه‌ای تعریف شده به دلایل مختلف من جمله عدم اعتقاد دولت به آن­ها و کاهش بودجه، تعلیق یا به طور کامل متوقف شدند. اتفاقی که نتیجه‌­ی آن خروج تعداد زیادی از متخصصین باتجربه‌­ی این حوزه از کشور، دور ماندن از اهداف تعیین شده در اسناد عالی و از دست رفتن فرصت­های بسیارِ پیشرفت در این حوزه درست در دوران اوج­گیری بازار این صنعت در سطح جهانی شد.

تغییر ساختار سازمان فضایی و انتقال آن از سطح یک معاونت در وزارت ارتباطات (که خود باعث محدود شدن نوع نگاه، بودجه و کاربری این سازمان شده است) به سطح معاونت ریاست جمهوری، مشابه سازمان انرژی اتمی، اصلی­‌ترین راهکاری ست که برای رفع این مشکل پیشنهاد می­شود. این اتفاق هرچند نیازمند شناخت هدف اصلی کشور از سرمایه‌­گذاری برای صنعت فضایی و سپس بررسی و تصمیم‌­گیری و برنامه­‌ریزی دقیق برای انتقال تدریجی و آن هم پس از رسیدن به حدی از ثبات در پروژه‌­های در دست اجراست؛ علاوه بر افزایش اختیارات سازمان فضایی، می‌­تواند شتاب‌دهنده خوبی برای پروژه­‌های فعلی و آینده‌ی این سازمان باشد. هرچند با شرایط فعلی این صنعت، بهترین راهکار برای بهبود دادن این انسجام‌­گسیختگی، تدوین دقیق برنامه ده ساله فضایی است تا دست‌کم وظایف هر نهاد تا مدت زمان مشخصی تعیین شده و سپس به تدریج مقدمات تغییر ساختار نهادهای فضایی کشور آماده شود.

قوانین و اسناد بالادستی

یکی از اصلی‌­ترین مسائل این صنعت، ناهمخوانی سطح انتظارات با ساختار و وضعیت فعلی این صنعت است. آنچه که در سند توسعه پنجم و ششم و در سند توسعه هوافضای کشور به عنوان اهداف مدنظر برای این صنعت بیان شده، مستلزم برنامه­‌ریزی دقیق و نگاشت نهادی با تعیین زمان تحویل و تخصیص بودجه کافی برای هر زیرپروژه جهت رسیدن به اهداف نهایی، به همراه نظارت دقیق و مستمر از سوی نهادهای بالادستی بر عملکرد هر بخش از دولت در این زمینه است. ملزوماتی که هیچکدام برآورده نشده و حالا بعد از نزدیک به 10 سال از تدوین اولین سند عالی توسعه هوافضای کشور و تحقق تنها نزدیک به 24 درصد آن!! شاهد عقب ماندن جدی این صنعت از حوزه‌­های روز دنیا و مورد نیاز کشور در حوزه فضایی هستیم. تمامی این­ها بیانگر نیاز به بازنگری و بازتدوین این سند در کنار تعیین سازوکار دقیق برای برآورده شدن ملزوماتی است که پیشتر به آن اشاره شد. کاری که این بار شورا عالی فضایی و نه شورا عالی انقلاب فرهنگی باید انجام بدهد!

در کنار مسئله­‌ی اسناد، مسئله­‌ی مهم دیگر وجود قانون ملی فضاست؛ هرچند به ادعای بسیاری از کارشناسان و متخصصین صنعت فضایی نبود این قانون دستکم تا کنون آسیبی ایجاد نکرده اما آنچه که مشخص است، حرکت سریع غول­‌های فناوری و صاحبان اصلی صنعت فضایی جهان، به سمت تعیین چارچوب برای فعالیت سایرکشورهاست. در چنین شرایطی، تعیین دقیق سازوکار و رفتار ایران در قبال مجامع بین‌­المللی این حوزه که باید در قانون ملی فضا به آن پرداخته شود، در کنار حضور فعال جهانی در این حوزه، دو مسئله­ی مهمی هستند که بی­‌توجهی به هرکدام، به زودی ما را با NPT های فضایی روبه‌­رو خواهد کرد.

اهميت دیگر داشتن قانون ملی فضا، تعیین دقیق حدود ورود بخش خصوصی، و رفتار دولت در قبال آن است. به این بحث در محور بعدی بیشتر خواهیم پرداخت.

بخش خصوصی

در حال حاضر بخش اعظم اقتصاد فضایی در جهان توسط بخش خصوصی چرخانده می‌­شود و به طور ویژه در بخش کاربردهای فضایی و لایه پایین دست و حتی فناوری­‌هایی چون ساخت ماهواره‌­ها و هم حضور بخش خصوصی بسیار پررنگ است و دولت­‌ها بیشتر در حوزه پرتاب تمرکز دارند که دو علت عمده­‌ی آن هزینه­‌های بالای این بخش و همچنین ارتباط آن با بحث­‌های دفاعی امنیتی ست. به طور کلی می‌­توان گفت بخش خصوصی بیشتر در دو بخش کاربردها (تحلیل داده­‌های ماهواره‌­ای و ارائه خدمات از این تحلیل) و بخش فناوری (ساخت قطعات-تجمیع در حد ماهواره و حامل فضایی) وارد این حوزه شده است (مشخصا استثنائاتی چون اسپیس ایکس هم داریم که به حوزه پرتابگرها نیز وارد شده­اند).

در چهار سال اخیر در کشور ما تمرکز بیشتر بر ورود بخش خصوصی به این صنعت به ویژه در زمینه­ی خدمات و کاربردها بوده است (که می­توان گفت به نوعی تلاش سازمان فضایی برای جبران کم­کاری‌های حوزه بالادستی بوده تا دستکم در حوزه پایین دست این صنعت پیشرفت به وجود بیاید). با این حال همچنان ابهامات و مشکلات زیادی بر سر راه بخش خصوصی وجود دارد. برای مثال همچنان که در بخش قبل اشاره شد، حدود ورود بخش خصوصی و عدم تزاحم دولت برای ورود این بخش به صنعت فضایی از جمله‌ی این موارد است. در بسیاری از حوزه ها، امروز بخش خصوصی می‌تواند سریعتر و با قیمت کمتری محصولات را تحویل سازمان فضایی بدهد در حالی­که اصرار بخش دولتی بر تولید همان محصول هم به بازار این صنعت آسیب جدی می­زند و هم جلوی پیشرفت این حوزه را می­گیرد. مسئله‌­ی مهم دیگر، فرهنگ‌­سازی استفاده از کاربردهای فضایی است که این فرهنگ‌سازی هم در لایه عمومی (استفاده کشاورزان، ماهیگیران و .... از تحلیل­های به دست آمده ) باید رخ دهد و هم به طور ویژه لایه­‌ی دولتی که این با حرکت دادن نهادهای حکومتی به سمت استفاده از این خدمات و جایگزینی روش­‌های پیشین تحلیل داده­‌ها با شیوه­‌ی جدید و به کمک کلان داده­‌های ماهواره‌­ای اتفاق خواهد افتاد (برای مثال استفاده وزارت­خانه‌­هایی چون جهاد کشاورزی و نیرو و صمت یا سازمان حفاظت محیط زیست و مدیریت بحران از تحلیل­‌های ارائه شده به این شیوه­‌ی جدید).

ارتباط صنعت و دانشگاه

از میان صنایع جهان، شاید یکی از وابسته‌­ترین صنایع به دانشگاه صنعت فضایی باشد چرا که از صنایعی­‌ است که به طور مداوم و با سرعت بالایی در حال پیشرفت و تغییر است. در کشور ما هم تلاش­‌هایی برای استفاده از پتانسیل دانشگاه‌­ها برای پیشبرد این صنعت صورت گرفته اما آسیب بزرگی که وجود دارد، عدم نگاه به پروژه‌­های محول شده به دانشگاه ها به صورت یک پروژه­ی ملی بوده به طوری که بیشتر به صورت جداگانه و تک به تک به آن­ها پرداخته شده و حالا ما بعد از قریب به 15 سال مشارکت دانشگاه‌­های مختلف کشور در پروژه­های مختلف فضایی، هنوز آن خروجی که متناسب با این حجم از زمان و نیرو و پول هزینه شده باشد را نمی‌­بینیم. اتفاق بدتر آن است که تعداد زیادی از دانشجویان و فارغ التحصیلان فعال در پروژه‌­های فضایی دانشگاه­ها در هشت سال گذشته به دلایل متعددی از کشور خارج شده­اند. از جمله­‌ی این دلایل، وضعیت نامشخص پروژه‌­ها و تغییرات شدید در هر دولت، دستمزد نامتناسب، سخت شدن انتقال تجارب بین تیم­‌ها به دلایل امنیتی و ... را می­‌توان نام برد که در این میان شاید بتوان گفت هیچکدام به اندازه تغییرات جدی دولت یازدهم که کاهش شدید بودجه و تعدیل نیرو و خوابیدن پروژه‌­ها را به دنبال داشته، تاثیرگذار نبوده است.

هرچند حل ریشه‌­ای این مشکل به در نظر گرفتن نکاتی که در سه بخش پیشین گفته شد بازمی­‌گردد اما اگر بخواهیم به طور ویژه به بحث ارتباط دانشگاه با این صنعت بپردازیم، می­توان عنوان کرد که از جمله راهکارهایی که برای ایجاد ارتباط واقعی و موثر این دو پیشنهاد می­‌شود، ارتباط مداوم و برنامه ریزی شده و هدفمند و نه مقطعی و موردی پژوهشکده‌­ها و پژوهشگاه­‌های فعال این صنعت با دانشگاه‌­های مرتبط است تا به طور مداوم نیازهای روز صنعت مورد بررسی قرار گرفته و از طرفی سطح انتظارات از دانشگاه هم فراتر از حد واقعی آن نرفته و در یک رفت و برگشت مداوم، دانشگاه نیز بتواند پویایی خود را در این زمینه حفظ کند.

زینب سعیدی.

صنعت فضاییسازمان فضاییشوارای عالی فضاییصنعت و دانشگاهبخش خصوصی
نشریه دانشجویی بسیج دانشکده مهندسی برق و کامپیوتر دانشگاه تهران
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید