ترجمه از وبسایت Fantasy Football Hub
در این مقاله، FPL Matthew از چهار اصلِ موفقیت در فانتزی مینویسد: برنامهریزی، تحقیق، مدیریت تیم و مدیریت ریسک.
متیو احتمالاً موفقترین مربی فانتزی است: ۳ رتبهی زیر ۵۰۰ و ۶ رتبهی زیر ۱۰هزار او باعث میشود این ادعا چندان هم پرت نباشد.
در بخش اول، از برنامهریزی گفت و در این بخش از تحقیق.
اصل دوم: تحقیق
خوب درستان را بخوانید:
فانتزی بهذات بازی سادهای است: ۳۸ هفته بازی میکنید، هفتهی اول و دو وایلدکارت و فریهیت را که کنار بگذاریم، فقط ۳۴ خرید و فروش باید انجام بدهید.[1]
تکتکِ آنها با ارزشاند. کار عاقلانه این است که پیش از هر خرید و فروشی خوب درستان را بخوانید تا با یک حرکت تیمتان جلای تازه پیدا کند.
چی از این بدتر که همین یک حرکت را هم صرف این کنید که بازیکن بنجلی را بیندازید بیرون؟ هر بازیکنی که جواب ندهد دو حرکت برایتان آب میخورد، یعنی ۶٪ خریدوفروشِ فصل.
همه رو میخوام (همین الآن)
سؤال رایجی که در فانتزی وجود دارد این است: فرم خوب یا بازیهای ساده؟
جواب من همیشه ثابت است: هر دو.
در بهترین حالت آدم دنبال این نقطهاشتراکِ زیبا میگردد. بازیکنی را میآورد که هم بازیهای گلابی دارد و هم فرمی که باعث میشود بازیکن از آن بازیهای گلابی نهایتِ استفاده را ببرد.
من اگر بخواهم یکی را انتخاب کنم، میگویم فرم مهمتر است. ولی فردی مرکوری در آهنگی جوابِ در خور به این سؤال داده: «همه رو میخوام.»
در واقع عامل سومی هم وجود دارد که بیشتر از دوتای قبل بهش توجه میکنم: «بازیکن سطح بالا».
بازیکنی که خوب بازی میکند. در زندگی واقعی. و چه بهتر که در تیمی بازی کند که کیفیت هم دارد.
مبانی تحقیق
قبل از هر چیز، باید فهرست تهیه کنید. حالا چه بنویسید، چه در ذهنتان داشته باشید.
به دنبال چه پستی میگردید و با چه قیمتی؟ این سؤال از وضعیتِ فعلی تیمتان مشتق میشود (مگر در هفتهی اول یا وایلدکارت). نقطهضعفهای تیمتان کجاست؟
دنبال بازیکنانی بگردید که اخیراً بازی کردهاند، در هر بازی امتیاز خوب گرفتهاند، فرمشان خوب است و این دست چیزها.
میتوانید در گروههای فانتزی و حسابهای توییتری بگردید ببینید بقیه چه میگویند. حتی به تیم دیگر بازیکنان خوب هم نگاه کنید، ویدیوها یا پادکستهای فانتزی را دنبال کنید.
عمیقتر شوید
خب بازیکنی پیدا کردید که خوب امتیاز آورده و فرمش هم عالی است، اما روندش پایدار است؟
اینجاست که باید به آمار پنهان بازیکن نگاه کنید.
در حالت ایدهآل، آدم همهی بازیهای بازیکن مد نظرش را میبیند، اما خب این کار که عملی نیست ــ نکند واقعاً بیرونِ فانتزی، زندگی دیگری داشته باشید؟
آمار در واقع میانبری برای ندیدنِ بازیها هستند. عصارهی مهمترین بخشهای بازی را در اختیارتان قرار میدهند.
من ترجیح میدهم به چند آمار کلیدی نگاه کنم تا مجموعهی گستردهای از آمارهای سردرگمکننده. چیزهایی مثل «امید امتیاز» (xPts) که یعنی امید گل (xG) و از این دست، شوت در محوطهی جریمه، لمس توپ در محوطهی جریمه و موقعیتهای خلقشده. البته از شاخصِ ICT خود وبسایت فانتزی هم استفاده میکنم، که در واقع ترکیبی است از آمارهای کلیدی یک بازیکن.
آمار و چالشها:
خیلی وقتها میبینم ملت میگویند شوت در چهارچوب از هر آمار دیگری مهمتر است.
ولی واقعاً اینطور است؟ به نظرم دلیلِ چنین ادعایی این است که احتمالاً تنها آماری است که مستقیماً با تعداد گلها رابطه دارد.
حرف پرتی هم نیست، اما با اینکه بازیکن برای گلزنی باید چهارچوب را نشانه بگیرد، لزومی ندارد بازیکن برای گلزدن چندین شوت بزند؛ یکی کافی است، البته اگر مهار نشود.
به نظر من گل است که نشاندهندهی شوت در چهارچوب است، نه برعکس. به همین دلیل فکر نمیکنم شوت در چهارچوب به درد پیشبینی بخورد.
البته که آمار «امید چیزی» (گل، پاس گل، امتیاز و...) ابزارِ بهدردبخوری است، باید با هوش تفسیرش کنید و نه فقط در بازهی زمانی اخیر، بلکه در بازهی زمانی طولانیتری هم آن را بسنجید.
نکتهی کلیدی به نظر من این است که آگاهانه از این آمار استفاده کنید ــ یعنی با دانشِ خودتان دربارهی آن بازیکن هم ترکیبش کنید.
اگر به امید گلِ گلزنی قهار نگاه میکنید، خب انتظار میرود در بلندمدت تعداد گل و امیدگل او در بلندمدت به هم برسد. یعنی اگر امید گل بالایی دارد، دور از انتظار نیست که گلهایش هم سر برسند.
اما بازیکنِ بیکیفیت با امید گل بالا شاید هیچوقت به حدِ انتظار نرسد.
موقع ارزیابی امید گل به بازیهای قبل هم توجه کنید و بر اساسِ آن بازیهای بعد را بسنجید.
بازیکنانی که بهتر از آمار عمل کردهاند
گاهی میبینید که فلان بازیکن از آمار پنهانش بهتر عمل کرده است. به عبارت دیگر امتیاز فانتزیاش (بهخصوص گل و پاس گل) بیشتر از چیزی است که آمار پنهان نشان میدهند.
در چنین حالتی ممکن است دلیل کیفیت بازیکن، فرم یا خوشاقبالی باشد. تداومِ امتیاز هم دقیقاً به همین همین سه عامل بستگی دارد، با همین ترتیب: کیفیت دائمی است، فرم موقت است (چقدر ادامه مییابد؟) و اقبال تصادفی است.
در نتیجه باید تصمیم بگیرید که کدامیک از این عوامل باعث عملکرد بالاتر از انتظار شده و بعد میفهمید که احتمالِ تداوم عملکرد بازیکن چقدر است.
بازیکنان را با هم مقایسه کنید
یکی دیگر از انواع پرفایدهی تحقیق این است که آمار بازیکنها را با هم مقایسه کنید. حواستان باشد که قبلش فهرستتان را کوتاه کنید و فقط چند بازیکن را کنارِ هم بگذارید.
دیدن بازی
و در نهایت، همانطور که همه میدانیم، با فوتبال دیدن است که این آمارها «جان مییابند». بازیکن مد نظرتان در زمین بازی چقدر خطرناک به نظر میرسد؟
تماشای بازیها کمکتان میکند که به ذاتِ «کمّیگرا»ی آمار، وجههی «کیفی» بدهید. شاید بازیکنی بارها در محوطهی جریمه توپ را بگیرد یا شوت کند، ولی کیفیت لمس توپش چطور است؟ کیفیت شوتهایش چطور است؟
و اینجا تمام نمیشود...
دیگر منابع مهم: کنفرانسهای خبری مربیان و گروههای هواداری تیمها. البته موقع بررسی این دست چیزها باید حواستان باشد که پیازداغ ماجرا را کم و زیاد میکنند.
مربیها همیشه صاف و صادق نیستند ولی به نظر من با خواندنِ مصاحبههایشان کمکم میفهمید منظور واقعیشان (احتمالاً) چیست و ناگفتههایشان هم دستگیرتان میشود.
گروههای هواداری به درد میخورند؛ چون معمولاً از اظهار نظرهای بعد از بازی میفهمید فلان بازیکن چطور بازی کرده است.
آفتِ این بخش این است که همیشه نظر طرفداران با مربی یکی نیست. ولی به نظر من که بیارزش هم نیستند.
در نهایت، با وجود آنکه این همه تحقیق باارزشاند، اما یادتان باشد که گاهی لازم است به غریزهتان هم اعتماد کنید.
[1] در فصل ۲۳-۲۰۲۲ دو دوران جام جهانی میتوانید بهطور نامحدود خرید و فروش انجام بدهید. که در واقع میشود یک هفتهی بازی و تعداد خرید و فروش به ۳۳ هفته میرسد.