ما در فارسي از مجمؤعه یه "ع" وة همزه دو آوا داريم که به هم نزديک اند، امما یک ي نيست اند. اين دوْ عبارت اند از:
- همزه یه آغازين، نرم، مُليين، مؤل، حرکتدار، وة یا با هر نام ديگر ي،
- همزه یه ناآغازين، سخت، بُنهحلقي، تهووعآور، کشه، ايست، ساکن، وة یا هر نام ديگري.
برا یه همزه یه نخست، من گرؤه ه نويسهها یه (ã ä ë ï ö ü/Ã Ä Ë Ï Ö Ü)، وة برا یه همزه یه نوًع ه دوم (ê/Ê) مي پسندم. برا یه نمونه:
اجزاءْ/اجرا، دفعْ/دفعه/دافعْ، جمعْ/جامعه/جامعْ/جميعْ/جماعت (ajzâê/ejrâ, dafê/dafë/dâfeê, jamê/jâmeë/jâmeê/jamiê/jamâät).
"`" جثه اش کؤچک است،وة ممکن است به چشم نة یاید، وة نيز کاربردها یه بایستهتر ي در زبان دارد. برا یه نوشتن تکيه در دانش ه زبانشناسي وة لهجهها یه بؤمي مي توان از آن استفاده کرد. مثلن، "اينجا – امروز - کرماني" را به لهجه یه یزدي مي توان نوشت: (ìnjâ – èmruz - kèrmuni ).
نشانهها یه بيشتر ي مي توان انتخاب کرد، اگر ترانويسي یه (transletteration) ه خطط ه موجود در نظر باشد.
پس، الفبا یه کمکي یه فارسي چُنين خاهد بود:
Â, A, B, C, D, E, Ê, F, G, Ĝ, H, I, J, Ĵ, K, L, M, N, O, P, Q, R, S, Ŝ, T, U, V, W, X, Y, Z, (Ã, Ä, Ë, Ï, Ö, Ü) = 31+6= 37
امما، سخن ه اصلي من اين است:
من گر چه، الفبا یه روميیائي را بينقص مي دانم، وة در ترانويسي یه فارسي خوْد آن را بسیار، بهکارگرفته ام (نوشتن ه کلل ه شاهنامه، ديوان ه حافظ، گلستان وة بؤستان ه سعدي، هفتپیکر ه نظامي، دیوان ه شمس، تنها چند نمؤنه اند) وة هرگز با هيچ دشواري وة استثنا اي رؤبهرؤ نه شده ام، وة لي، الويییت ه ما نيست. الويييت ه امرؤز ه فارسي در بهسازي یه خطط وْ نوشتار ه مؤجود است. اگر مانعها یه سيیاسي را هم نةديده به گيريم، بي داشتن ه دبيره اي کامل وة دستور ي جاافتاده وْ بينقص، تغییر ه خطط سردرگمي یه بزرگ ي به وجود مي آورد، وة نتيجه آن به دموْکراسي یه جهان ه سومي خاهد ماند. برا یه هر کار ي زمينه یه آن باید از پيش فراهم باشد.
به الفبا یه لاتين بهديد ه یک خطط ه کمکي، برا یه کاربردها یه علمي، باید نگريست.
کمبودها یه کنوني یه زبان دو دسته اند: 1) کاستيها یه الفبائي، 2) کاستيها یه نوشتاري وة دستوري.
1) در الفبا اين بهسازيها پيشبينيپذير اند:
- حذف ه واو ناخانا،
- حذف ه تنوينها،
- حذف ه تشديد،
- حذف ه الف ه کؤتاه،
- حذف ه نشانه یه سکؤن،
- نوشتن ه کسره در پایان ه واژه وة پس از حرفها یه "د، ذ، ر،ز، و" با نويسه یه "ه/ـه" (بههسازي)،
- نوشتن ه کسره پس از حرفها یه "ب، پ، ت، ث، ج، ح، چ، خ، س، ش، ص، ض، ط، ظ، ع، غ، ف، ق، ک،گ، ل، م، ن، هـ، ی" با نويسه یه "ـِ" (کـِتاب، شـِن).
- نوشتن ه صدا یه /a/ همانند ه دوْ موًرد ه پيشگفتهشده با نويسه یه "ة/ـة" وة "ـَ" (نة، مة، نـَم، صـَبر)،
- نوشتن ه صدا یه /o/ با آوردن نشانه یه سکؤن رؤ یه و "وْ"،
- نوشتن ه صدا یه /u/ با "ؤ"،
- نوشتن ه صدا یه /ow/ با آوردن نشانه یه تنوين نصب رؤ یه "وً"،
- نوشتن ه صدا یه /y/ با "یـ/ی"،
- نوشتن ه صدا یه /i/ با حرف ي جدا از "یـ/ی"،
- ساماندهي یه همزه، وة نوشتن آن همه جا به ريخت ه "ئـ/ئ"، حتتا در آغاز واژه، وة حذف ه کلاه ه "آ".
بهگردانيها یه یادشده نة مي تواند، وة نة باید در یک گام پياده شود. گام ه اوول را، که بينيیاز از هر گؤنه تغييرها یه زيربنائي-ست – مانند ه موًردها یه حذفي، در زنجيره یه خط آمدن ه واکهها یه کؤتاه، ... -، مي توان از هماکنؤن آغاز کرد. (من در اين نوشتار اين دگرسازي را اعمال کرده ام تا خانندهگان ه گرامي خوْد داوري کنند، که چهره یه خطط تغیير ه معناداري پيدا نة کرده است.
در گام ه دوم، به زيرساخت ه لازم، برا یه نويسهها یه تازهوارد، نيیاز است.
گام ه سوم با ريزش ه آهسته ووْ پيوسته یه واژهها ئي که دارا یه حرفها یه "ث، ذ، ص،ض، ط، ظ، ع، [غ]، ق" آغاز مي شوند شرؤع شده، وة تا جا اي ادامه مي یابد که، فراواني آنها به حدد ي به رسد، که نوشتن ه آنها با املا یه نوً حسساسيیت ي بر نة ی-انگيزد.
2) ساماندهي یه نوشتاري
در اينجا، نيیاز است تعريف ه جامع وة مانع ي برا یه واژه داشته باشيم، تا به توان مرزها یه آن را بهدققت، مشخخص کرد.
واژه یک یکا یه معنائي-ست، که دارا یه تنها یک نقش ه دستوري در جمله است، وة از نظر ه آوائي در حالت ه واژگاني یک تکيه دارد که همواره بر هجا یه پایاني یه آن فرود مي آید. (تکیه یه واژه را نة باید با تکيه یه جمله (intonation) اشتباه گرفته شود، اتفاق ي که، بدبختانه، زیاد رخ مي دهد.).
پس، با اين تعريف:
- "کسره یه اضافه" یک واژه است، همانند ه "وْ" در عبارت ه " من وْ شما"، که از نظر ه آوائي، با واژه پيش از خوْد در هم مي آميزد،
- حرفها یه ميیانجي هميشه، باید نوشته شوند (ما [و]وْ شما، خانه [ا]ي، بي [ی]امد)،
- "ي" یه نکره جدا نوشته مي شود (کتابي = bookish، کتاب-ي/کتاب ي = a book)،
- همه یه سرفعلها (مي، همي، نة، مة، به) باید جدا نوشته شوند،
- همه ضميرها باید جدا نوشته شوند، (کتابت = نوشتن، کتاب-ت/کتاب ةت = کتاب ه توْ)
- صيغهها یه فعل ه استن "ام، ات، اي، ايم، ايد، اند" باید جدا نوشته شوند،
- مصدرها، هر چند بلند، یک واژه اند، وة باید سرههم نوشته شوند (جابهجاگذاشتن، درهمبرهمشدن، تتهپتهکردن)،
- نامها یه مصدري وة افزؤدهئي نيز چُنين اند (عرؤسوْدامادي، شهريیوْرؤستائي)،
- "تعريف ه واژه" مي تواند پایانهها یه صرفي را نيز (که بيشتر نقش ه ضمير بازي مي کنند)، دربر گيرد (مي خاهـ-ةم به رَو-ةم)،
- در حالت ه صرفي، فعلها شکفته مي شوند (درهموْبرهم ريخته شده بؤد ةند)،
- ضميرها یه دولایه باید جدا نوشته شوند (گفتمت > گفت-ةم-ةت > گفت ةم ةت).
وة نيز، زبان نيییاز دارد که ويراسته ووْ پيراسته شود. برا یه اين کار باید:
- کاربرد ه فعلها یه کمکي، تا آنجا که شدني-ست، محدود شود، وة فعلسازي با مصدر ه "-یدن" رواج یابد،
- از بهکاربردن ه جمعها وة عبارتها یه عربي (ممنوعالورؤد) پرهيز شود، وة به فارسي برگردانده شوند (ورود ممنؤع)،
- "ه" پایاني در ترکيب هرگز، حذف نة شود (بایستهگي، طلبهگي، بندهگان)، وة نوشتار، همه جا، پيرو ه خانش باشد،
- دو حرف ه "ی" وة "ي"، هرجا با هم مي آیند، هر دوْ نوشته شوند (بي[ی]ابان، ني[ی]از)،
- تلفظ ه درست هر واژه از سو یه متوليیان وة دانشمندان ه واژهشناس، برا یه هر دوره یه زماني، تعريف وة ضبط شود.
اين بخش نيز باید گام به گام، امما، پيوسته ووْ آهسته به فرجام به رسد.