دیشب اینجا کلی نوشته بودم ولی مثل اینکه باگ ویرگول همه رو پرونده...
قاعدتا اگه از هرکسی بپرسیم که دنیا جای خوبیه یا بد یه جواب متفاوت به ما میده. یکی میگه خستهکنندهست، یکی میگه زندگی کردن سخته، یکی دنیا رو جای خوبی میبینه، یکی جای بد و... ولی خب گاهی وقتا ذهنم درگیر میشه که بلاخره کدوم حرف درسته؟ زندگی سخته یا آسون؟ دنیا جای خوبیه یا بد؟ قبلا دنبال معنای زندگی کردن بودم و الان فهمیدم که باید من بهش معنا بدم. سپهری میگه «چشمها را باید شست، جور دیگر باید دید» اگه فکر میکنی دنیا جای خوبی نیست حق با توئه و اگه برعکس فکر میکنی بازم حق با توئه. شاید بگی این حرفا کلیشهای شده، ولی هرچقدم تکراری و کلیشهای باشه باز یادت میره.
مهم نیست الان کجاییم و چه آدمی هستیم، روزی چند صفحه کتاب خوندن، یه اپیزود پادکست گوش دادن، یه فیلم خوب دیدن، با یه آدم درست همصحبت شدن یا حتی نیم ساعت ورزش کردن ما رو ناخودآگاه طی زندگی به آدم بهتری تبدیل میکنه. امسال بزرگترین موفقیتی که میتونی داشته باشی اینه که خودت رو پیدا کنی، همین که بفهمی کی هستی و توی زندگی دنبال چی میگردی یا از زندگی چی میخوای یعنی از بقیه آدمای دورت خیلی جلوتری(بعد از اینکه اینجا نوشتم رفتم توییتش کردم). بهت مثل پنگوئن رو توی فیلم ماداگاسکار رو میزنم، تو ممکنه کل زندگیت رو بدی تا بتونی دندون واسه سیب خوردن داشته باشی و بعد از اینکه بهش رسیدی متوجه بشی اصلا سیب رو دوست نداری. ببین خیلی چیزا از دور قشنگ به نظر میرسن، من تاحالا چند بار مرزهای رویاهام رو شکستم و به چیزایی که میخواستم رسیدم، ولی میخوام بهت بگم که باز هم دیدم که خبری نیست. شاید این تجربه من رو نفهمیدی چون تا خودت تجربهاش نکنی درکش برات سخته ولی زندگی همین نوشتن متن و اشتباهات ماست، مسیری که میری خیلی قشنگتر از اون مقصدیه که یه روز بهش میرسی. میخوای توی آینده یه برنامه نویس موفق بشی؟ توی مسیری که میری واسه یادگیری و دانشگاه و دوستایی که پیدا میکنی کل تجربه جدید هست، اولین روز کاری، اولین حقوقت، استرس اولین مصاحبهات و اولین پروژهات... من بهت قول میدم که لذت اینا خیلی بیشتر از اون روزیه که ماهی ۱۰۰ میلیون درآمد داری.
گاهی وقتا زود دیر میشه، حداقل تو اینو خوب میدونی. تاوان اشتباهاتت گرون میشه، زندگی جدیتر میشه، دیگه قرار نیست هرچیزی که خواستی رو راحت بهش برسی چون توقعاتت بالا میره. چشمات رو باز میکنی و میبینی که هر کدوم از دوستات داره به رویاهاش میرسه، یکی داره ازدواج میکنه، یکی داره فارغ التحصیل میشه، یکی داره مهاجرت میکنه و تو هنوز تکلیفت با خودت مشخص نیست. کاش میشد بری یه جای دور، توی یه روستا دور از اینهمه هیاهو زندگی کنی. جایی که دغدغه چیزی رو نداشته باشی، جایی که هیجان نباشه، جایی که شاید بشه آرامش رو پیدا کرد. مهم نیست اون مکان لاوان باشه یا یه روستا توی گیلان، مهم اینه که از شهر بیرون باشه، جایی که ندونی توی دنیا چخبره و بتونی زندگی کنی، حالا اگه بتونی صبح بعد از بیدار چهره یار رو هم ببینی که چه بهتر :) گاهی وقتا خیلی زود دیر میشه ستون، مراقب باش پیتزاها سرد نشه چون از دهن نیوفته. بچه که بودم یه سری چیزا دوست داشتم بخرم که پولم بهشون نمیرسید. الان میتونم اونا رو بخرم نمیخرم، چون دیگه برام جذابیتی نداره، میترسم بعدا هم همینجوری بشه، به چیزایی که الان میخوام برسم و دیر باشه.
یاد اون دکلمه افتادم «وقتی کسی دوستمان دارد، وقتی که کسی که دوستش داریم دوستمان دارد، زیبا میشویم» یهو بی دلیل یادش افتادم... یا اون دکلمه «بعد از تو»، چقد غمگینه... بعد از تو دنیا عوض شد، نگفتم برایت، دلم نیامد...چقد بد.
و درآخر، میدونی که من آدمها رو یادم نمیره، خاطرات بد و خوب همیشه باهام میمونه با خودم که هرجا که برم میبرم. شاید یه روز، یه روز که خیلی دوره همدیگه رو ببینیم، شاید انقد برسی به جای بزرگی که من تو رو ببینم ولی تو منو نه، یا برعکس. کسی چه میدونه توی آینده چی یا کی انتظار ما رو میکشه. بیا بهش فکر نکنیم، ازت میخوام که به جایی برسی که به خودت افتخار کنی و با خودت دوست باشی. قدر آدمها و چیزهایی که داری رو بدون، قدر خودتم بدون وقتی اونا رو از دست میدی که دیگه دیر شده، خیلی دیر. ما که ارزش زیادی نداریم، بهتر از ما و جایگزین برای ما زیاده، آدما میان و میرن، اما ردی که توی زندگی ما از خودشون میزارن همیشه میمونه.
بخند و بزار که دنیا به این صدا عادت کنه، حتی اگه بد بخندی صدای خندههات ممکنه یه روز به گوش آدمی برسه که اونو قشنگ بشنوه. غر زدنت میتونه خستگی یه نفر رو در کنه، عکسایی که توش بد میوفتی توی چشمای یکی احتمالا خیلی خوبه. همه چی درست میشه، هم حال ما خوب میشه و هم این روزا میگذره. حرفامم روی حساب پیشنهاد بزار و نه نصیحت، الانم پاشو برنامه رسیدن به رویاهات رو بچین، یا بخواب و خواباشو ببین.
به دنیای ما آدم بزرگا خوش اومدی، به امید یه سال رنگی...
۱۴۰۲/۰۷/۰۷ ساعت ۰۰:۰۹